
کتاب یک دسته گل یخ
معرفی کتاب یک دسته گل یخ
کتاب یک دسته گل یخ سروده قاسم حسینپوری توسط انتشارات هنر رسانه اردیبهشت منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از شعرهای آزاد معاصر است که دغدغههای انسانی، اجتماعی و عاشقانه را در قالب زبانی امروزی بیان میکند. این دفتر شعر با نگاهی به زندگی روزمره، خاطرات، دلتنگیها و تجربههای زیسته فضایی صمیمی و گاه تلخ را پیش روی مخاطب میگذارد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب یک دسته گل یخ
کتاب یک دسته گل یخ (شعر آزاد) مجموعهای از شعرهای آزاد است که در فضای شعر معاصر فارسی جای میگیرد. این دفتر در دورهای نوشته شده که شعر آزاد و سپید بیش از پیش به بیان تجربههای فردی و اجتماعی گرایش یافته است. قاسم حسینپوری در این مجموعه با بهرهگیری از تصاویر ملموس و زبان روزمره به موضوعاتی چون غربت، عشق، خاطره، جنگ، مرگ و امید میپردازد.
شعرها اغلب کوتاه و موجز هستند و هرکدام روایتی مستقل از یک حس یا موقعیت را بازتاب میدهند. در کنار مضامین عاشقانه و اجتماعی نشانههایی از دغدغههای فلسفی و وجودی نیز در شعرها دیده میشود. این مجموعه با اشاره به مکانها، آدمها و خاطرات تصویری از زیست شاعر در جهان معاصر ارائه میدهد و گاه به مسائل جمعی و تاریخی نیز نظر دارد. شعرها در فضایی میان خاطره و خیال حرکت میکنند و با زبانی ساده اما چندلایه مخاطب را به تأمل دربارهی زندگی و روابط انسانی دعوت میکنند.
چرا باید کتاب یک دسته گل یخ را خواند؟
این مجموعه شعر با پرداختن به موضوعات متنوعی مانند عشق، غربت، خاطره و دغدغههای اجتماعی فرصتی برای مواجهه با تجربههای انسانی در قالبی شاعرانه فراهم میکند. شعرهای یک دسته گل یخ با تصویرسازیهای خاص و نگاه جزئینگر لحظات ساده و پیچیدهی زندگی را به زبان شعر درمیآورد. خواندن این کتاب میتواند برای کسانی که بهدنبال لمس احساسات انسانی و بازتاب آنها در شعر معاصر هستند، تجربهای متفاوت باشد. مواجهه با زبان و بیان شاعر امکان تأمل در مفاهیم عمیقتری چون مرگ، امید و هویت را فراهم میکند.
خواندن کتاب یک دسته گل یخ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به شعر معاصر فارسی دوستداران شعر آزاد و سپید و کسانی که دغدغههای انسانی، اجتماعی یا عاشقانه دارند، مناسب است؛ همچنین به کسانی که بهدنبال تجربهی زبانی تازه در شعر و بیان احساسات روزمره هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب یک دسته گل یخ
«برگهای زرد میریزند
بیآن که
به تو
فکر کرده باشند
تا این درختترین باغ
مزهی میوههای گس پاییزیاش را
مزمزه کند.
و قهوههای نسیم
بی عشق و شکر
طعماش را
ازدست بدهد.
به همین ترتیب است
جای زخم و یادگاری
با تو قد میکشد
بزرگ میشود.»
حجم
۲۵۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۲ صفحه
حجم
۲۵۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۲ صفحه