تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب آخرین نفر در عروسی
معرفی کتاب آخرین نفر در عروسی
معرفی کتاب آخرین نفر در عروسی
کتاب الکترونیکی «آخرین نفر در عروسی» (The Last One at the Wedding) نوشتهٔ جیسون ریکولاک با ترجمهٔ الهه علوی و ویراستاری سارا مقدادی، اثری در ژانر داستانهای معاصر آمریکایی و وحشتآفرین است که توسط نشر شبنا منتشر شده است. این رمان با محوریت خانواده، روابط پدر و دختری و رازهای پنهان، داستانی پرکشش را روایت میکند که در بستر مراسم عروسی و حواشی آن شکل میگیرد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آخرین نفر در عروسی
«آخرین نفر در عروسی» اثریست که در فضای معاصر آمریکا میگذرد و با نگاهی به روابط خانوادگی، شکافهای نسلی و رازهای پنهان، مخاطب را وارد دنیای شخصیتهایی میکند که هرکدام دغدغهها و زخمهای خود را دارند. داستان حول محور فرانک، رانندهٔ بازنشستهٔ کامیون و پدر مگی، میچرخد که پس از سالها دوری، با تماس ناگهانی دخترش و دعوت به مراسم عروسی او، وارد مسیری تازه میشود. روایت کتاب از زاویهٔ دید اولشخص و با لحن صمیمانه و گاه طنزآمیز فرانک پیش میرود. فضای داستان، ترکیبی از زندگی روزمره، چالشهای مالی و عاطفی، و مواجهه با طبقهٔ اجتماعی متفاوت است. کتاب در سال ۲۰۲۴ منتشر شده و با پرداختن به موضوعاتی چون فقدان، آشتی، و رازهای خانوادگی، تصویری از جامعهٔ امروز آمریکا و دغدغههای آدمهای معمولی ارائه میدهد. در کنار روایت اصلی، نویسنده با جزئیات دقیق به توصیف مکانها، روابط و احساسات شخصیتها میپردازد و فضایی ملموس و باورپذیر خلق میکند.
خلاصه کتاب آخرین نفر در عروسی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان با تماس غیرمنتظرهٔ مگی، دختر فرانک، آغاز میشود؛ تماسی که پس از سه سال قطع رابطه، پدر را غافلگیر میکند. مگی خبر ازدواجش را میدهد و فرانک را به مراسم دعوت میکند. فرانک، مردی پنجاهودوساله و رانندهٔ بازنشستهٔ کامیون، با احساسات متناقضی روبهرو میشود: شادی از بازگشت دخترش و نگرانی دربارهٔ آیندهٔ او. با ورود به زندگی جدید مگی و نامزدش ایدن، فرانک با تفاوتهای طبقاتی، سبک زندگی لوکس و رازهای پنهان خانوادهٔ داماد مواجه میشود. در جریان دیدارها، فرانک متوجه نشانههایی از ناگفتهها و پیچیدگیهای روابط میشود؛ از جمله کیسهٔ مشکوکی که در مخزن توالت آپارتمان ایدن پنهان شده و رفتارهای مرموز داماد. در پسزمینهٔ داستان، خاطرات فقدان همسر فرانک و تلاش او برای جبران گذشته، بر روابط پدر و دختر سایه میاندازد. روایت با پیشروی به سمت مراسم عروسی، تنشها و سوءظنها را افزایش میدهد و مخاطب را با پرسشهایی دربارهٔ اعتماد، حقیقت و معنای خانواده روبهرو میکند، بیآنکه پایان داستان را افشا کند.
چرا باید کتاب آخرین نفر در عروسی را خواند؟
این رمان با تمرکز بر روابط خانوادگی، شکافهای نسلی و رازهای پنهان، تصویری ملموس از دغدغههای انسان معاصر ارائه میدهد. روایت اولشخص و نگاه طنزآمیز فرانک به زندگی، لایههای عاطفی و روانی شخصیتها را بهخوبی آشکار میکند. همچنین، تقابل طبقات اجتماعی و چالشهای هویت فردی در بستر یک مراسم عروسی، فرصتی برای تأمل دربارهٔ انتخابها و گذشته فراهم میآورد. «آخرین نفر در عروسی» برای کسانی که به داستانهای شخصیتمحور و پرتعلیق علاقه دارند، تجربهای متفاوت خواهد بود.
خواندن کتاب آخرین نفر در عروسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معاصر، داستانهای خانوادگی و روایتهایی با محوریت روابط پدر و دختری مناسب است. همچنین، کسانی که به داستانهایی با فضای رازآلود و تعلیقآمیز علاقه دارند، از خواندن این اثر لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب آخرین نفر در عروسی
«صفحهٔ گوشیام با عبارت «تماسگیرندهٔ ناشناس» روشن شد که معمولاً به معنای نوعی کلاهبرداری بود. اما انگار حس صحبت کردن داشتم. چون جواب دادم.«الو؟»«بابا؟»چنان سریع از جا پریدم که زانوهایم محکم به میز آشپزخانه خورد و قهوهام روی تخممرغ و بیکن ریخت. «مگی؟ تویی؟»جواب داد اما نمیتوانستم کلماتش را بشنوم. صدایش ضعیف بود. خط خشخش میکرد و صدای هیسهیس میآمد. انگار هر لحظه ممکن بود تماس قطع شود.«صبر کن عزیزم. صدات رو درست نمیشنوم.»آشپزخانه بدترین جای خانهام برای آنتندهی است؛ هیچوقت بیشتر از یک یا دو خط آنتن نمیدهد. گوشی را به اتاق نشیمن بردم و پایم به چوبهایی که مشغول برش و سنبادهزنی و رنگ زدنشان بودم گیر کرد. یک پروژهٔ کوچک نجاری برای پر کردن شبهایم که در نهایت قرار بود به میز قهوهخوری تبدیل شود. اما هیچوقت انگیزه نداشتم کار را تمام کنم. برای همین هم پیچها و خاکاره همهجا روی فرشم پخش بود.لیلیکنان از میان این آشفتگی رد شدم و بهسرعت سمت اتاقخواب کودکی مگی رفتم. آنجا همیشه بهترین آنتن را داشت. وقتی به شیشه تکیه دادم آنتن به سه خط رسید.«مگی؟ حالا بهتره؟»«الو؟» هنوز صدایش کیلومترها دور بود. انگار از خارج از کشور تماس میگرفت یا از کلبهای وسط بیابانی برهوت یا از صندوقعقب ماشینی متروکه که زیر پارکینگ زیرزمینی دفن شده باشد. «بابا، صدام رو میشنوی؟»
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۲ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۲ صفحه