تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب آزاده و رامین
معرفی کتاب آزاده و رامین
معرفی کتاب آزاده و رامین
کتاب الکترونیکی «آزاده و رامین» (با زیرعنوان صبع) نوشتهٔ «محمد بلوچ» و با ویراستاری «فاطمه پزمان» توسط نشر متخصصان منتشر شده است. این رمان معاصر فارسی، داستانی عاشقانه و اجتماعی را روایت میکند که در بستر زندگی شهری و دغدغههای جوانان امروز شکل میگیرد. نویسنده با نگاهی به روابط انسانی، فاصلههای طبقاتی و چالشهای عاطفی، قصهای پرکشش را پیش میبرد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آزاده و رامین
«آزاده و رامین» اثری داستانی است که در فضای شهری و معاصر ایران روایت میشود. کتاب در سال ۱۴۰۴ منتشر شده و به دغدغههای جوانان، روابط عاشقانه، تفاوتهای طبقاتی و تأثیر اجتماع بر سرنوشت افراد میپردازد. نویسنده با انتخاب شخصیتهایی از طبقات مختلف اجتماعی، تلاش میکند تصویری از چالشهای عاطفی و مادی نسل امروز ارائه دهد. روایت کتاب از زبان راوی اولشخص است و با نگاهی انتقادی به سنتها و ارزشهای مدرن، تضادها و کشمکشهای درونی شخصیتها را به تصویر میکشد. در کنار داستان اصلی، خردهروایتهایی از زندگی شخصیتهای فرعی نیز گنجانده شده که هرکدام بخشی از واقعیتهای تلخ و شیرین جامعه را بازتاب میدهند. کتاب با زبانی صریح و بیپرده، به موضوعاتی چون فقر، بیماری، مهاجرت، امید و ناامیدی، و نقش خانواده و دوستان در تصمیمگیریهای مهم زندگی میپردازد. فضای داستان، ترکیبی از واقعیتهای ملموس و احساسات عمیق شخصیتهاست که خواننده را با خود همراه میکند.
خلاصه کتاب آزاده و رامین
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با روایت زندگی «آزاده» آغاز میشود؛ دختری که در خانوادهای با جایگاه اجتماعی متوسط زندگی میکند و تجربهٔ شکست عاطفی را پشت سر گذاشته است. او در مواجهه با کمبود عواطف و فشارهای اجتماعی، با «رامین» آشنا میشود؛ پسری که برخلاف دیگران، به دنبال منفعت نیست و عشق را بیپیرایه جستوجو میکند. رابطهٔ آزاده و رامین در بستر شهری و میان دغدغههای روزمره شکل میگیرد و با حضور شخصیتهایی چون دوستان و خانواده، پیچیدهتر میشود. در کنار خط اصلی داستان، روایتهایی از زندگی کودکان کار، خانوادههایی با مشکلات مالی و بیماری، و تلاش برای بقا در شرایط دشوار، به داستان عمق میبخشد. شخصیتهایی مانند «هاکان» و «رها» که برای تأمین داروی مادرشان تلاش میکنند، یا مادری که برای حمایت از پسر دانشجومعلمش شال میفروشد، هرکدام بخشی از واقعیت جامعه را بازتاب میدهند. داستان با ورود «شیوار» و ماجراهای عاشقانه و پرتنش او با «عما»، به لایههای دیگری از روابط انسانی و چالشهای عاطفی میپردازد. کشمکش میان سنت و مدرنیته، تلاش برای رسیدن به عشق، و موانع اجتماعی و خانوادگی، محور اصلی روایت را شکل میدهند. نویسنده با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره و احساسات شخصیتها، تصویری چندلایه از عشق، امید، ناامیدی و مبارزه برای خوشبختی ارائه میدهد، بیآنکه پایان داستان را بهطور کامل افشا کند.
چرا باید کتاب آزاده و رامین را خواند؟
این کتاب با روایت داستانی عاشقانه و اجتماعی، به دغدغههای ملموس جوانان امروز میپردازد و تصویری از چالشهای عاطفی، طبقاتی و خانوادگی را پیش روی خواننده میگذارد. پرداختن به موضوعاتی مانند فقر، بیماری، مهاجرت، و نقش امید در زندگی، باعث میشود مخاطب با واقعیتهای جامعهٔ معاصر ایران روبهرو شود. همچنین، روایت چندلایه و حضور شخصیتهای متنوع، امکان همذاتپنداری و تأمل دربارهٔ انتخابها و سرنوشت را فراهم میکند.
خواندن کتاب آزاده و رامین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این رمان برای علاقهمندان به داستانهای عاشقانه و اجتماعی، کسانی که دغدغهٔ روابط انسانی، تفاوتهای طبقاتی و چالشهای جوانان را دارند، مناسب است. همچنین برای مخاطبانی که به دنبال روایتهایی از زندگی روزمره و واقعیتهای جامعهٔ معاصر ایران هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب آزاده و رامین
«صدای تیکتاک ساعت دیواری در ذهن من، انگار شبیخون میزد. به عقربههای ساعت نگاه کردم؛ هر سهٔ آنها حتی برای یک دقیقه هم در یک جا ثابت نمیماندند و گذر روزهایمان را رقم میزدند. میشد تصور کرد که انگار از هم فرار میکنند. همهچیز در اتاقم، بهتر از روزهای دیگر مرتب و سرجایش بود. شالم با اینکه روی صندلی افتاده بود، اما انگار به صندلی، زیبایی بخشیده بود؛ یا کتابهایم که روی زمین افتاده بودند، انگار نقاشی خاصی به کف اتاقم میدادند؛ یا حتی در کمد که نیمهباز بود، برایم جذابیت خاصی داشت؛ برخلاف همیشه. در این برهه اتاقم رنگ و لعاب خاصی داشت. تنها یکچیز مدور بود و آنهم من بودم که باید از این اتاق دور میشدم. باد نسبتاً سردی میوزید. دلواپس بودم که به کجا بروم. مکانی را مشخص نکردم. فقط خواستم از خانه دور شوم و در جایی بهدور از این فضا باشم. خواستم تمام تلاشم را انجام بدهم تا به آنها بفهمانم که انتخاب من از اول درست بوده، اما او بهمرور دیگر مرا دوست نداشته. برای لحظههایی مرا خواسته و من ندانسته، با او بودم. هرچه تلاش میکردم تا این حرفها را به زبان بیاورم، نمیتوانستم. خواستم آنها را در نامهای بنویسم اما دستهایم میلرزید و لرزش دستانم امان نمیداد که دستبهقلم شوم.»
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
نظرات کاربران
عالی ،به امید موفقیت های روز افزون