
کتاب هرگز از یادم نروی
معرفی کتاب هرگز از یادم نروی
کتاب «هرگز از یادم نروی» نوشتۀ سعیده مشتاق است و انتشارات دیبادخت آن را منتشر کرده است. هرگز از یادم نروی از آن روایتهایی است که با زبان ساده مخاطب را با خود همراه میکند.
درباره کتاب هرگز از یادم نروی
کتاب هرگز از یادم نروی داستانی احساسی، نوجوانانه و تا حدی نوستالژیک است که روایت آن از زبان دختری به نام المیرا نوشته شده؛ دختری دبیرستانی که وقایع زندگیاش را در قالب دفتر خاطرات ثبت میکند. آغاز کتاب، فضای کلاس زیستشناسی را توصیف میکند و از همان ابتدا خواننده را وارد دنیای نوجوانی پر از شیطنت، رفاقتهای پرشور، ترس از معلم، خندههای یواشکی و اتفاقات روزمرهای میکند که برای هر نوجوانی آشنا است.
نثر کتاب هرگز از یادم نروی ساده، صمیمی و بیتکلف است. نویسنده با انتخاب زاویه دید اولشخص و قالب خاطرهنویسی، توانسته است بهخوبی با مخاطب نوجوان ارتباط برقرار کند. شخصیتها واقعی و زنده هستند؛ عاطفه، دوست شیطان و بامزهٔ المیرا؛ نفیسه که باعث دردسر میشود و خانم حجازی، دبیر زیستشناسی که با تمام مهربانیاش گاهی از دست بچهها به ستوه میآید.
در پس این روایتهای بهظاهر ساده و روزمره، حسهای عمیقتری هم نهفته است. عنوان کتاب هرگز از یادم نروی به ما نشان میدهد که قرار است فراتر از یک خاطرهٔ مدرسهای با داستانی مواجه باشیم که در آن عشق، دلتنگی، جدایی یا فقدانی در پیش است. شروع کتاب ما را به یاد روزهای مدرسه میاندازد؛ اما لحن آنقدر گرم و روان است که خواننده میداند این فقط شروع ماجرا است و در ادامه با داستانی پراحساستر و شاید تلختر روبهرو خواهد شد. این کتاب نهتنها برای نوجوانان که برای بزرگترهایی که دلشان برای دورۀ نوجوانی و روزهای معصومانه تنگ شده هم میتواند خواندنی باشد.
خواندن کتاب هرگز از یادم نروی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران رمان ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هرگز از یادم نروی
«دفتر خاطرات الميرا ۹/۱۲/... دیروز سر کلاس درس زیستشناسی من و عاطفه خیلی شلوغ کردیم. اینقدر که اعصاب خانم حجازی دبیر زیستمان به هم ریخت با خودکار چند ضربه محکم روی میز زد و گفت: المیرا نوری و عاطفه بگو اون آخر کلاس چه خبره؟ اگه میبینید درس براتون مفید نیست و خودتون بلدین لطفاً تشریف ببرید بیرون کلاس حواس بقیه بچهها رو هم پرت نکنید. خانم حجازی دبیر مهربانی بود و خیلی بهندرت عصبانی میشد؛ اما وقتى لحنش تند میشد و عصبانیتش را نشان میداد. مشخص بود که حسابی کفرش درآمده و اگر بحث و شیطنت ادامه پیدا کند، کار به دفتر مدرسه و مدیر و ناظم خواهد کشید.»
حجم
۹۶۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۶ صفحه
حجم
۹۶۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۶ صفحه