
کتاب اخراجی ها
معرفی کتاب اخراجی ها
کتاب اخراجی ها نوشتهٔ محمدرضا همتی است. انتشارات روایت ۲۷ بعثت این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب اخراجی ها
کتاب اخراجی ها روایتی جذاب و دست اول از خاطرات گروهی از رزمندگان به نام "دستۀ اخراجیهای گردان سلمان" در دوران دفاع مقدس است. نویسنده که خود یکی از بازماندگان این گروه ویژه بوده، با نثری روان و صمیمی به بیان تجربیات ناب و ناگفتههای این رزمندگان میپردازد. این اثر نه تنها شرح ماجراهای نظامی و عملیاتهای جنگی است، بلکه به عمق روابط انسانی، روحیات و چالشهای این گروه در شرایط سخت جنگ میپردازد. کتاب با جزئیات دقیق، فضای معنوی و اخلاقی حاکم بر گردان سلمان را به تصویر میکشد و خواننده را با فرهنگ جهادی، ایثار و از خودگذشتگی رزمندگان آشنا میسازد. از ویژگیهای بارز این اثر، بیان صادقانۀ لحظات تلخ و شیرین، ترسها و شجاعتها، و پیوند عمیق اعضای این دسته با یکدیگر و با آرمانهای انقلاب است. "اخراجیها" بیش از آنکه یک گزارش تاریخی باشد، روایتی انسانی و تأثیرگذار از روزهای سخت و پرافتخار دفاع مقدس است که میتواند مخاطب را به درک بهتری از ارزشهای آن دوران برساند.
خواندن کتاب اخراجی ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به تمام علاقهمندان به تاریخ دفاع مقدس، به ویژه کسانی که به دنبال روایتهای دست اول و کمتر شنیده شده از جنگ هستند، پیشنهاد میکنیم. اگر به خاطرات واقعی و مستند از رزمندگان، با تمام فراز و نشیبهای عاطفی و معنوی آنها علاقه دارید، "اخراجیها" انتخاب مناسبی است. فعالان فرهنگی، مربیان پرورشی و معلمان میتوانند از این کتاب برای انتقال ارزشهای ایثار و مقاومت به نسل جوان استفاده کنند. همچنین، پژوهشگران و نویسندگانی که در حوزۀ تاریخ شفاهی دفاع مقدس فعالیت میکنند، میتوانند از این اثر به عنوان منبعی ارزشمند بهره ببرند. به طور کلی، این کتاب برای هر کسی که میخواهد با نگاهی متفاوت و انسانی به دوران جنگ تحمیلی بنگرد، خواندنی و الهامبخش خواهد بود.
بخشی از کتاب اخراجی ها
«صدای قهقهه داش مجید گاه و بیگاه از سنگر اجتماعی شنیده میشد؛ معلوم بود آدمی شنگول است که چندان در قید و بند فضای جبهه و جنگ نیست. محیط آنجا طوری بود که افراد زود با هم آشنا میشدند. اعضای سنگرهای اجتماعی، مثل همکالسیها، زود باهم رفیق میشدند، پیمان دوستی میریختند، و با همدیگر رفت و آمد و دورهمی شبانه برقرار میکردند. برای پرکردن اوقات بیکاری، هر کسی خاطرهای داشت، تعریف میکرد. خود من، که سابقۀ خواندن داستانهای زیادی را در نوجوانی داشتم، برای دوستانم داستان تعریف میکردم. دیگری از کسب و کار و زندگیش میگفت. و آدمی مثل داش مجید هم که به صورت بسیجی مدت زمان بلندی را در طلائیه و جنوب کشور خدمت کرده بود، از خاطرات اعزام قبلی وحوادثی که برایش اتفاق افتاده بود، و چه روزگاری را از سر گذرانده بود، برایمان تعریف میکرد. داش مجید گروهان، بچهمحل دیگری هم داشت با قدکوتاه و ریش پریشان (نقش این تازهوارد را ارژنگ امیرفضلی در فیلم «اخراجیها» بازی کرد.) قیافهاش به همهچیز و همهکار میخورد، غیر از رزمنده. اسمش مهدی بود که مجید او را با همان لهجه داش مشتی «آمیت» یا بعضی وقتها «آمیت کله خر» صدا میزد.»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه