
کتاب تایلند با لبخند
معرفی کتاب تایلند با لبخند
معرفی کتاب تایلند با لبخند
کتاب الکترونیکی «تایلند با لبخند (سفرنامهٔ پوکت به طنز)» نوشتهٔ امیر عربلو و با ویراستاری سارا قنبری، توسط انتشارات قصهباران منتشر شده است. این اثر در قالب سفرنامهای طنزآمیز، تجربههای نویسنده از سفر به پوکت در تایلند را روایت میکند و با نگاهی شوخطبعانه به ماجراهای روزمره، فرهنگ و مردم این کشور میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تایلند با لبخند
«تایلند با لبخند» در دستهٔ سفرنامههای طنز قرار میگیرد و روایتگر سفر نویسنده به جزیرهٔ پوکت در تایلند است. این کتاب در دورهای معاصر نوشته شده و با زبانی خودمانی و طنز، ماجراهای سفر، چالشها و تجربههای روزمره را بازگو میکند. نویسنده با نگاهی جزئینگر، از لحظهٔ آمادهشدن برای سفر تا مواجهه با فرهنگ و آداب تایلندیها، همهچیز را با شوخی و طنازی روایت میکند. کتاب نهتنها به جاذبههای گردشگری و طبیعت پوکت میپردازد، بلکه به روابط انسانی، تفاوتهای فرهنگی و حتی مشکلات کوچک و بزرگ سفر هم توجه دارد. در کنار روایتهای شخصی، اطلاعاتی دربارهٔ رسوم، غذاها، حملونقل و حتی سوپرمارکتهای تایلند ارائه میشود. این سفرنامه، تصویری زنده و ملموس از سفر به تایلند را با چاشنی طنز و نگاه انتقادی به دست میدهد و خواننده را با فضای متفاوت و گاه عجیب این کشور آشنا میکند.
خلاصه کتاب تایلند با لبخند
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!ماجرای کتاب با آمادهشدن نویسنده و همسرش برای سفر به تایلند آغاز میشود؛ از دغدغههای بستن چمدان و پیدا کردن تاکسی تا تجربههای فرودگاه و پرواز. ورود به پوکت با شوخیها و روایتهای طنز از اولین برخوردها با مردم محلی، گرمای هوا و تفاوتهای فرهنگی همراه است. نویسنده با جزئیات، ماجراهای اقامت در هتل، گمشدن در خیابانها، خرید سیمکارت، پیدا کردن خشکشویی و حتی تجربههای خوردن غذاهای عجیب و غریب را شرح میدهد. هر روز سفر با اتفاقات تازهای مثل بازدید از معابد، شرکت در تورهای جزیرهگردی، فیلسواری، موتورسواری و حتی دردسرهای کوچک مثل تاول زدن پاها یا گمشدن اینترنت همراه است. در کنار روایتهای شخصی، نویسنده به رفتار مردم تایلند، مهربانی و لبخند همیشگیشان، تفاوتهای زبانی و حتی برخورد با توریستهای دیگر از ملیتهای مختلف اشاره میکند. طنز جاری در متن، حتی در مواجهه با مشکلات و خستگیهای سفر، باعث میشود روایتها سبک و سرگرمکننده باقی بماند. کتاب تا پایان، با همین لحن شوخطبعانه، تجربههای روزمره و ماجراهای غیرمنتظره را دنبال میکند، بیآنکه پایان سفر را به طور کامل افشا کند.
چرا باید کتاب تایلند با لبخند را خواند؟
این کتاب با روایت طنزآمیز و نگاه جزئینگر به سفر، تجربهای متفاوت از سفرنامهنویسی ارائه میدهد. خواننده با مطالعهٔ آن، نهتنها با جاذبههای گردشگری پوکت و فرهنگ تایلندی آشنا میشود، بلکه با چالشها و لحظات بامزهٔ سفرهای خارجی نیز همراه میگردد. سبک روایت باعث میشود حتی مسائل روزمره و پیشپاافتاده، جذاب و خواندنی به نظر برسند. این اثر برای کسانی که به دنبال شناخت فرهنگهای دیگر از زاویهای غیررسمی و صمیمی هستند، انتخابی جالب است.
خواندن کتاب تایلند با لبخند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به سفرنامه، طنز، تجربههای زیسته و کسانی که قصد سفر به تایلند یا کشورهای جنوب شرق آسیا را دارند، مفید است. همچنین برای افرادی که دوست دارند با چالشها و جذابیتهای سفر خارجی از زاویهای متفاوت آشنا شوند، مناسب خواهد بود.
فهرست کتاب تایلند با لبخند
- آمادهسازی برای سفر: روایت ماجراهای بستن چمدان، پیدا کردن تاکسی و تجربههای فرودگاه- ورود به پوکت: اولین برخوردها با مردم، گرما و تفاوتهای فرهنگی- اقامت در هتل: شرح جزئیات هتل، نوشیدنیهای خوشامدگویی و ماجراهای اتاق- کشف شهر: گمشدن در خیابانها، خرید سیمکارت، خشکشویی و تجربههای خرید- بازدید از جاذبهها: معابد، بیگ بودا، تورهای جزیرهگردی و فیلسواری- تجربههای غذایی: امتحان غذاهای محلی، میوههای عجیب و بازارهای شبانه- ماجراهای حملونقل: موتورسواری، تاکسی، ون و چالشهای رفتوآمد- برخورد با مردم و توریستها: روایت تعامل با تایلندیها و مسافران دیگر- روزمرگیهای سفر: مشکلات کوچک، خستگی، تاول پا و لحظات بامزهاین فصلها، سیر کلی سفر و تجربههای نویسنده را از ابتدا تا انتهای سفر به تصویر میکشند.
بخشی از کتاب تایلند با لبخند
«صدای بلندگوی فرودگاه در سالن انتظار پخش شد: «برای دومین بار از مسافرین گرامی تقاضا داریم هرچه زودتر خود را به گیت ورودی برسانند و سوار هواپیما شوند.» یک لحنی داشت انگار که میگفت ما هیچی, خودتان عجله ندارید بروید تایلند؟من پنجاه متری آن طرف تر نشسته بودم. آدمهای کمتری بودند و ازآن مهمتر یک جای شارژ خالی پیدا کرده بودم و تلفنم را به شارژ زده بودم که گاهی لق میزد و مجبور میشدم پنج دقیقه. طوری نگهش دارم که خودمم ثابت باشم و هیچ تکانی نخورم تا قطع نشود. همسرم هم معلوم نبود کجای آن سالن نچندان بزرگ بود که نمیدیدمش. پا شدم تا پیدایش کنم. البته تلفنم همانجا ماند. چون اولا در فرودگاه کمتر دزدی پیش میآید و دوم که مهمتر بود. باید هرطور شده با چنگ و دندان سوکت شارژ را حفظ میکردم و تلفنم را برای پرواز هفت ساعته فول شارژنگه میداشتم. آن لحظه باتری داشتن گوشی از دزدیده شدنش هم مهمتر بود!جلوتر که رفتم دیدم همسرم پشت ستون است و رو به باند دارد هواپیماها را نگاه میکند. گفتم: «صدا زدن. بریم؟» گفت: «اگر میخوای برو آب بخور بعد سوار شیم.»گفتم: «باشه.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۹۴ صفحه
نظرات کاربران
اخیییییی چه کتاب خوبی بود، پر از حس خوب توصیفا خیلی قشنگ بودن تم طنز هم خیلی خوب بود واقعا هوس کردم برم تایلند