تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب قصه ها و غصه های من و مادرم
معرفی کتاب قصه ها و غصه های من و مادرم
کتاب الکترونیکی «قصهها و غصههای من و مادرم (تمام این حکایتها واقعی است)» نوشتهٔ «حسین اصلسلیمانی» و منتشرشده توسط «روزآمد» در سال ۱۳۹۹، مجموعهای از خاطرات و روایتهای واقعی نویسنده از دوران کودکی و نوجوانیاش در روستاهای گیلان است. این کتاب با نگاهی به زندگی خانوادگی، فقر، تلاش و مهر مادری، تصویری از زیست اجتماعی و فرهنگی دهههای گذشته ایران ارائه میدهد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب قصه ها و غصه های من و مادرم
این کتاب مجموعهای از روایتهای کوتاه و خاطرهمحور است که نویسنده، «حسین اصلسلیمانی»، آنها را از دل زندگی واقعی خود و خانوادهاش بیرون کشیده است. داستانها در بستر روستاهای شمال ایران و در دهههای میانی قرن چهاردهم هجری شمسی رخ میدهند؛ زمانی که فقر، سختی معیشت و مهاجرت برای بسیاری از خانوادهها تجربهای مشترک بود. نویسنده با زبانی صمیمی و جزئینگر، به روابط خانوادگی، نقش مادر در ادارهٔ خانه و تربیت فرزندان، و چالشهای روزمرهای مانند کمبود غذا، بیماری، و مشکلات تحصیل میپردازد. کتاب، علاوه بر روایت زندگی شخصی، تصویری از فرهنگ و رسوم روستایی، همبستگی خانوادگی و ارزشهای اخلاقی آن دوران را نیز بازتاب میدهد. «قصهها و غصههای من و مادرم» در سالهای پایانی زندگی مادر نویسنده نوشته شده و نوعی ادای دین به زنی است که ستون خانواده بوده است. این اثر، همزمان با روایت خاطرات، به نوعی مستندسازی زیست اجتماعی و فرهنگی یک نسل نیز میپردازد.
خلاصه کتاب قصه ها و غصه های من و مادرم
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! کتاب با بازگویی خاطرات نویسنده از کودکی در روستای «دهنه سر سفیدرود» آغاز میشود؛ جایی که خانوادهای پرجمعیت با امکانات محدود و در غیاب پدر، زیر سایهٔ مادری پرتلاش و فداکار روزگار میگذرانند. روایتها حول محور مادر میچرخد: زنی که با کارگری، کشاورزی، ابریشمکشی و هر راهی که میتوانست، تلاش میکرد فرزندانش را سیر کند و عزت خانواده را حفظ کند. هر قصه، رویدادی کوچک اما معنادار را روایت میکند؛ از ماجرای شکار مرغ برای مهمان، تولد خواهر کوچکتر، دغدغههای شیر گاو و گوساله، تا شبهای پراضطراب و طوفانی، یا تلاش برای ادامهٔ تحصیل با وجود فقر. در دل این روایتها، نویسنده به احساسات کودکانه، حسرتها، شادیهای کوچک، و حتی لحظات تلخ مانند تصمیم به خودکشی کودکانه یا تنبیههای مادرانه میپردازد. کتاب، تصویری زنده از زندگی روستایی، روابط خواهر و برادری، و نقش بیبدیل مادر در عبور از بحرانها ارائه میدهد. در کنار روایتهای خانوادگی، گاهی به مسائل اجتماعی و فرهنگی آن دوران نیز اشاره میشود؛ مانند مهاجرت به تهران، بازگشت به روستا، و دغدغههای تحصیل و آینده. پایان هر قصه، اغلب با تأملی بر گذر زمان و ارزش خاطرات همراه است.
چرا باید کتاب قصه ها و غصه های من و مادرم را خواند؟
این کتاب با روایتهای واقعی و جزئینگر، تجربههای زیستهٔ یک خانواده روستایی را به تصویر میکشد و خواننده را با دنیای ساده اما پرچالش دهههای گذشته ایران آشنا میکند. مواجهه با فقر، تلاش برای بقا، و نقش محوری مادر در خانواده، از جمله موضوعاتی است که در این اثر با صداقت و بیپیرایگی بیان شدهاند. مطالعهٔ این کتاب فرصتی برای همدلی با نسلهای پیشین، درک ارزشهای خانوادگی و بازاندیشی در معنای مهر مادری و تابآوری است.
خواندن کتاب قصه ها و غصه های من و مادرم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به خاطرهنویسی، روایتهای روستایی، تاریخ اجتماعی ایران و کسانی که دغدغهٔ شناخت زندگی نسلهای گذشته را دارند مناسب است. همچنین برای افرادی که به دنبال درک عمیقتری از نقش مادر و خانواده در عبور از بحرانهای زندگی هستند، خواندن این اثر توصیه میشود.
فهرست کتاب قصه ها و غصه های من و مادرم
- چرا قصهها و غصههای من و مادرم؟: مقدمهای دربارهٔ انگیزهٔ نگارش کتاب و معرفی فضای کلی زندگی نویسنده. - قصه مرغ و ناهار: روایت ماجرای شکار مرغ برای مهمان و دشواریهای تأمین غذا. - تولد زلیخا: شرح تولد خواهر کوچکتر و نقش مادربزرگ در این رویداد. - داستان گوساله و شیر و روزی ما: دغدغههای نگهداری دام و تقسیم شیر بین اعضای خانواده. - ماجرای آن تکه گوشت مرغ: خاطرهای از مهمانی و تقسیم غذا در شرایط فقر. - داستان خودکشی من: روایت یک تصمیم کودکانه در اوج خستگی و فشارهای زندگی. - ماهی کپور و قصه شام ما: تلاش برای تأمین شام خانواده با صید ماهی. - داستان تبر و طوفان: شبی طوفانی و باورهای سنتی برای آرامکردن طبیعت. - قصه صد تومان من و مادرم: ماجرای تلاش برای ادامهٔ تحصیل و فداکاری مادر. - لوبیای خوشمزه و اتاق دود گرفته: تصویری از صبحهای سرد و سادهٔ روستایی. - قصهی لوبیا و فروش آب آلبالو: تجربهای کودکانه از کارآفرینی و تلاش برای کمک به خانواده. - داستان کشتی گرفتن من: خاطرهای از دوران مدرسه و دغدغههای نوجوانی. - قضیه بیماری مادر و نسخهای که هرگز پیچیده نشد: روایت بیماری مادر و محدودیتهای درمانی. - داستان ماهی و دیگ: ماجرای تهیه غذا و تقسیم آن در خانواده. - قصه ناهار طیبه را: خاطرهای از تقسیم غذا و روابط خواهر و برادری. - کنکور، نفت و درس و مشق: دغدغههای تحصیل و آینده در بستر فقر. - قصه ازدواج من: روایت ازدواج نویسنده و نقش مادر در این مسیر. - یک روز در درمانگاه بیمارستان شریعتی: گذری به دوران بزرگسالی و حرفهٔ پزشکی نویسنده. - زندگینامه دکتر حسین اصلسلیمانی: شرح مختصری از زندگی و فعالیتهای نویسنده.
بخشی از کتاب قصه ها و غصه های من و مادرم
«شصت سال پیش با خانوادهام در یک روستای ساحلی حوزهی شهرستان لاهیجان و آستانه اشرفیه گیلان زندگی ساده و سختی داشتیم، تقریباً هر سال یک خواهر یا برادر به جمع ما اضافه میشد و جمع ما بیشتر و قطعاً زندگی دشوارتر میشد، ولی در مجموع خوب بود. دو اطاق داشتیم و یک آنباری، زمستان همه در یک اطاق و تابستانها بیشتر در ایوان منزل که مشرف به رودخانه بود، روزها و شبها را میگذراندیم. خوب من فرزند بزرگتر بودم و لاجرم اعتبار و انتظار از من بیشتر بود. گذران زندگی ما از یک گاو شیرده، برنج بخور و نمیری از مزرعهای کوچک، چند مرغ و خروس و کشتوکار دور خانه تأمین میشد. پدر هم در پائیز و زمستان صید ماهی میکرد. آن موقع ما ۵ برادر و خواهر بودیم و سایهی رئیس خانه یعنی پدر. مادر مارا یک خانم روستائی فرمانبر نشان میداد. آنوقتها همه همینطور بودند و پدر همهکارهی منزل بود. دنیای عجیبی است. هنوز هم گاهی اوقات حسرت آن روزها را با تمام سختیهایش در دلم احساس میکنم. و وقتی من ۸ یا ۹ سالم بود سختی روزگار پدر را برای یک زندگی بهتر راهی تهران کرد و پدر تهرانی شد و ما ماندیم و مادرمان و از آن موقع که مادر از سایهی پدر خارج شد، ابعاد واقعی شخصیت این زن بزرگ آشکار شد.»
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۵ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۵ صفحه