کتاب چگونه این کسب و کار را ساختم!
معرفی کتاب چگونه این کسب و کار را ساختم!
کتاب چگونه این کسب و کار را ساختم! نوشتهٔ گای راز و ترجمهٔ حجت جوادی هدایت آباد است. انتشارات بله این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی مسیرهای غیرمنتظرهٔ موفقیت کارآفرینان جهان است.
درباره کتاب چگونه این کسب و کار را ساختم!
کتاب چگونه این کسب و کار را ساختم! به بررسی داستانهای موفقیت کارآفرینان برتر جهان میپردازد. گای راز در این اثر با روایتی ساده و دلنشین، مسیرهای پرچالش و پرفرازونشیب کارآفرینان موفق را تحلیل میکند. هدف کتاب این است که به خوانندگان نشان دهد چگونه ایدههای کوچک میتوانند به کسبوکارهای بزرگ تبدیل شوند و چگونه افراد از شکستها و مشکلات خود درس گرفته و به موفقیت رسیدهاند. این کتاب یک منبع الهامبخش برای کسانی است که به دنبال راهاندازی کسبوکار خود هستند یا میخواهند از تجارب دیگران برای پیشرفت در زندگی حرفهای خود استفاده کنند. گای راز در هر فصل، به شیوهای عملی و آموزنده، مسیرهایی که افراد طی کردهاند را بررسی میکند و نکاتی ارزشمند از هر داستان استخراج میکند. این کتاب از عناوین پرفروش "وال استریت ژورنال" بوده و منتقدان از آن به عنوان از بهترین کتابهای کسبوکار و کارآفرینی سال یاد کردهاند.
خواندن کتاب چگونه این کسب و کار را ساختم! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مدیریت کسب و کار پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چگونه این کسب و کار را ساختم!
«این داستان با فراز و نشیبها و الهامگیریهایش، در بسیاری جهات، داستانی کلاسیک در مورد کارآفرینی است. همچنین میتوان آن را یک سفر قهرمانانه در نظر گرفت. اگر شما هم تا به حال با اسطورههای یونانی، داستانهای کتاب مقدس، یا فیلم جنگ ستارگان آشنایی داشتهاید، حتماً با مفهوم «سفر قهرمان» آشنا هستید، این مفهوم که توسط نویسنده و فیلسوف معروف، جوزف کمبل، مطرح شده است نشان میدهد که چگونه بیشتر داستانهای حماسی بزرگ یک الگوی داستانی مشابه را دنبال میکنند: قهرمانی که با یک ایدهی بزرگ و غیرمعمول شروع میکند؛ اطرافیانش در مورد او تردید دارند؛ او محل زندگی خود را برای دنبال کردن رؤیایش ترک میکند، با چالشهای بسیاری مواجه میشود، به نقطهی نزدیک به شکست میرسد، تقریباً با مرگ روبرو میشود، اما در نهایت موفق میشود از همهی اینها عبور کند و به آنچه در جستجویش بود دست یابد و سفر خود را به سوی موفقیت نهایی ادامه دهد.
این تفسیر، هرچند خلاصه و سادهشده، اساس داستانهای حماسی کلاسیک را تشکیل میدهد و همچنین بخشهای کلیدی بسیاری از داستانهای بزرگ کسبوکار را نیز شامل میشود، از جمله داستان استیسی براون. این درک عمیقی بود که من به طور تصادفی، هنگام گذراندن دورهای در مدیریت کسبوکار در دانشگاه هاروارد و در حین خدمت به عنوان همکار روزنامهنگاری نیمن، به دست آوردم. در همان کلاس، برای نخستین بار با رویکرد مطالعه موردی و ایده آموختن مدیریت کسبوکار از طریق داستانها آشنا شدم. در این مطالعات موردی، بارها سفرهای قهرمانانه کلاسیک را شناسایی کردم. فراخوانهای به ماجراجویی، تلاشها و آزمونها، لحظات از دست دادن همه چیز، و در نهایت، دستیابی به موفقیت، همگی از طریق دیدگاه کسبوکار بیان میشدند.
جالب است که من به این موضوع علاقمند شدم، چرا که در دوران دبیرستان و دانشگاه، همیشه از کلمه «کسبوکار» بدم میآمد. من آن را به عنوان یک حوزه مناسب برای کلاهبرداران و تبلیغکنندگانی میدیدم که محصولات ارزان قیمت را در برنامههای تلویزیونی دیروقت به فروش میرساندند. با وجود اینکه نسل من افرادی چون ایلان ماسک و لری پیج را پرورش داد، اکثر همنسلان من به اخلاقیاتی ضد شرکتی و ضد تجاری معتقد بودند. شاید بهترین نمونه برای این امر، جلد معروف مجله رولینگ استون در سال 1992 با تصویر کرت کوبین باشد که پیراهنی به تن داشت با این پیام: «مجلات شرکتی همچنان مزخرفند».
چطور ممکن بود به داستانهای کسبوکار علاقهمند شوم؟ واضح بود که کسبوکار هرگز راه من نخواهد بود، مخصوصاً پس از دیدن فراز و نشیبهای کسبوکار واردات مروارید والدینم و اینکه چگونه زمان و انرژی فراوانی از آنها میگرفت.»
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۴۹ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۴۹ صفحه