دانلود و خرید کتاب ما نه سفیدیم نه سیاه بهناز آل آقا
تصویر جلد کتاب ما نه سفیدیم نه سیاه

کتاب ما نه سفیدیم نه سیاه

نویسنده:بهناز آل آقا
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب ما نه سفیدیم نه سیاه

کتاب «ما نه سفیدیم نه سیاه» نوشتۀ بهناز آل آقا است و انتشارات نسل روشن آن را منتشر کرده است. ما نه سفیدیم نه سیاه رمانی خواندنی و جذاب دربارۀ دختری به نام سپیده است. 

درباره کتاب ما نه سفیدیم نه سیاه

رمان ما نه سفیدیم نه سیاه اثری عاطفی و پرکشش است که در دل پیچیدگی‌های زندگی، شخصیت‌ها را با انتخاب‌های دشوار و سرنوشت‌ساز مواجه می‌کند. داستان با تمرکز بر سپیده، دختری که در میانهٔ یک بحران عمیق قرار دارد، آغاز می‌شود. او در تلاش است تا میان وظایف اخلاقی و خانوادگی و آرزوهای شخصی‌اش تعادلی پیدا کند، اما شرایط طاقت‌فرسا و انتخاب‌های دشوار زندگی، او را به آزمونی سخت می‌کشاند.

رمان ما نه سفیدیم نه سیاه با توصیفاتی دقیق و احساسی از حالات درونی شخصیت‌ها و فضای داستان، خواننده را با دنیای سپیده و دیگر شخصیت‌ها همراه می‌کند. چالش اصلی سپیده، تصمیم‌گیری میان حفظ حیات مادر بیمار و پیامدهای سنگین آن بر زندگی خودش و دیگران، مانند صالح و ملیحه خانم، نشان‌دهندهٔ تلاش نویسنده برای نمایش عمق تضادهای اخلاقی و انسانی است. موضوعات مطرح‌شده در رمان ما نه سفیدیم نه سیاه، از جمله عشق، فداکاری، مسئولیت‌پذیری و تضادهای اخلاقی، به زیبایی در بافت داستان تنیده شده‌اند و لحظات نفس‌گیری را برای خواننده خلق می‌کنند. ما نه سفیدیم نه سیاه به بررسی رنگ‌های میان سفید و سیاه در تصمیم‌ها و اخلاقیات می‌پردازد و نشان می‌دهد که زندگی اغلب در طیف‌های خاکستری جریان دارد.

خواندن کتاب ما نه سفیدیم نه سیاه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران رمان‌های ایرانی و کسانی که به داستان‌هایی با بار احساسی قوی، پیچیدگی‌های انسانی و تأمل بر اخلاقیات و تصمیم‌گیری‌های دشوار علاقه دارند، پیشنهاد می کنیم

بخشی از کتاب ما نه سفیدیم نه سیاه

«سپیده چشمان آبی و زیبایش را که از فرط گریه قرمز و ملتهب شده بود، به خطوط ناهموار دستگاه دوخته بود مضطرب و ناآرام بود. نمی‌دانست چه باید بکند. باید زودتر تصمیم می‌گرفت فرصت چندانی نداشت. مرگ و زندگی مادرش به تصمیم او گره‌خورده بود صدای آقای سلطانی مثل ناقوس کلیسا در گوشش می‌پیچید و تپش قلبش را بالا می‌برد. معده‌اش می‌سوخت و احساس تهوع داشت. از کنار تخت مادرش بلند شد تا وضو بگیرد و مثل هر شب سر به رازونیاز با پروردگارش بگذارد. خدایا! خدای خوب من در من چی دیدی که امتحانی چنین سخت از من می‌گیری؟ خدایا کمکم کن! خدایا! این چه انتخابی است که زندگی و آینده من باید در گرو حیات مادرم باشد. آه... خدایا! اگر این کار را بکنم زندگی و آینده‌ام چه می‌شود؟ صالح چه؟ صالح دیگر نگاهم نمی‌کند و از همه بدتر زندگی ملیحه خانم خراب می‌شود؛ او زن خوبی است و به من خیلی اعتماد دارد.»


نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵۸ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵۸ صفحه

قیمت:
۵۸,۰۰۰
تومان