کتاب شب باران
معرفی کتاب شب باران
کتاب شب باران نوشتهٔ مهناز پارسا است. نشر سنجاق این مجموعه داستان کوتاه را بهصورت الکترونیک منتشر کرده است.
درباره کتاب شب باران
کتاب شب باران هشت داستان کوتاه ایرانی نوشتهٔ مهناز پارسا را در بر دارد. عنوان داستانهای این مجموعه عبارت است از «آخرین سوژه»، «ماجرای شب بارانی»، «چرخش»، «پرنده زرد من»، «رنگ زندگی»، «تیرگی های شب»، «حوض بیرنگ» و «فصل عاشقی».
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
نشر سنجاق زیرمجموعهٔ «طاقچه» برای ناشر- مؤلفان است. نشر سنجاق از صفر تا صد انتشار کتاب کنار مؤلفان و مترجمان است و آنها را با ارائهٔ باکیفیت تمام خدمات لازم، پشتیبانی و همراهی میکند. این نشر سفارش انتشار کتاب و اثر در هر حوزهای (داستان و رمان، کتابهای علمی، کتاب شعر، تبدیل پایاننامه به کتاب و…) را میپذیرد. کتابها با این انتشارات، منتشر میشوند، میتوانند بهدست میلیونها مخاطب برسند و نویسنده میتواند با فروش کتابش درآمدی ماهانه کسب کند. این انتشارات برای افرادی است که میخواهند کتاب جدیدی منتشر کنند و برای افرادی است که پیش از این، کتابی منتشر کردهاند و اکنون میخواهند نسخهٔ الکترونیکی آن را منتشر کنند.
خواندن کتاب شب باران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای ایرانی و علاقهمندان به قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شب باران
«هفتهٔ پیش بود که عمو حیدر و زن عمو دیدنم آمدند. توی اتاقم بودم که صدایم زدند: طلیعه مومنی! طلیعه مومنی ملاقاتی داری! دلم نمی خواست بروم. اما چاره ای نبود. از اتاقم در آمدم و وارد اتاق انتظار شدم. سالن ملاقات یک هال بزرگ است با دیوارهای سفید و ساده که دو طرفش صندلی چرمی سبز چیده شده. چند میز چوبی بزرگ هم گوشه و کنار دیده می شود. تنها تزیینش یک تلویزیون تقریبا بزرگ هست که بالای سالن روی دیوار نصب شده و همیشه خدا خاموشه. چند ملاقاتی که دو زن چادری و یک مرد مسن بودند، یکی از میزها را جلو کشیده و پشت میز همراه پروین یکی از دخترهای بستری شده در بخش ما نشسته بودند و آب میوه و شیرینی می خوردند. لبخندی زورکی به پروین زدم و چشمم به عمو و زن عمو خورد. زن عمو با دیدن من به سویم آمد. دستم را گرفت و روی صندلی نشستیم. زن عمو مانتوی سیاه پوشیده و روسری بنفش به سر انداخته بود، کفش پاشنه تیز پایش کرده بود. کمی هم بفهمی نفهمی رژ زده بود، بوی عطر غلیظش کمی گیجم کرد. عمو علیرغم لباس تر و تمیز و مرتبش که پیراهن مردانهٔ ساده و شلوار مشکی بود، ریش هایش را نزده بود و یک نگرانی در چهره اش دور می زد. زن عمو منو بوسید و گفت: طلیعه جون. منتظریم تو خوب بشی و به جمع ما برگردی، بعد از ساکش یک جعبه گز اصفهان در آورد و گفت: دهنتو شیرین کن.»
حجم
۵۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
حجم
۵۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه