کتاب ثروت ملل (خلاصه کتاب)
معرفی کتاب ثروت ملل (خلاصه کتاب)
کتاب ثروت ملل (خلاصه کتاب) نوشتهٔ آدام اسمیت و ترجمهٔ گروه مترجمان شنیدار است. شنیدار نگار نوین این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب ثروت ملل (خلاصه کتاب)
با مطالعهٔ خلاصه کتاب ثروت ملل درمییابیم که چگونه تقسیم کار و افزایش تولید باعث رشد اقتصادی و ثروت یک ملت میشود؟ کار سالانه هر ملتی همانند سرمایهای عظیم است که بر اساس آن میتوان وسایل رفاه و اسباب نیازمندیهای مردم یک کشور را تامین کرد. خروجی کار منجر به تولید محصولاتی میشود که یا مستقیماً توسط افراد جامعه مورد استفاده قرار میگیرد و یا به سبب آن میتوان محصولاتی را از دیگر کشورها خریداری کرد.
آن چیزی که آدام اسمیت را بر آن داشت که کتاب ثروت ملل را به نگارش درآورد، بررسی رفاه و ثروت ملتهای در عصر خود بود. این کتاب یکی از تاثیرگذارترین کتابها در حوزه اقتصاد است. از نظر اسمیت چیزی که بیشتر از قلمرو یک کشور، آبوهوای مساعد جوی و خاک مناسب، سببساز ثروت و رفاه یک ملت میشود، نیروی مولد یک کشور است. به عبارت دیگر توانایی و مهارت نیروی مولد، چیرهدستی و قوه بینشی که نیروی کار هر ملتی به آن مجهز است، باعث هدایت آن جامعه به سمت رفاه و توانگری میشود.
اسمیت از مفهومی به نام بازار آزاد صحبت میکند؛ مفهومی که به عقیده او باعث پدیدار شدن «دستهای نامرئی» میشود. به عبارت دیگر اگر این اختیار و آزادی در اقتصاد به افراد یک ملت داده شود، قوّه جاهطلبی و کمالخواهی هر فردی باعث پیشرفت و رشد یک ملت خواهد شد؛ یعنی همان دستهای نامرئی!
خواندن کتاب ثروت ملل (خلاصه کتاب) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مدیریت کسب و کار پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ثروت ملل (خلاصه کتاب)
«درنتیجه نوآوری و افزایش بهرهوری در امر تولید، میتوان مازاد محصولات را برای تجارت با دیگر کشورها به کار گرفت و این چنین جاده ثروت را برای یک ملت هموار کرد. مثال ساده این موضوع تجارت پایاپای را به یاد میآورد که در آن یک قصاب می توانست مازاد گوشت مورد نیاز خود را برای گرفتن نان به یک نانوا دهد. اما همیشه هم اینطور نیست؛ زیرا مواقعی هم هست که نانوا به گوشت قصاب نیازی ندارد و از همینجا بود که مفهومی به نام پول اختراع شد.
قصاب میتوانست با پولی که توسط شغل تخصصی خود یعنی قصابی، به دست آورده بود، هرچیز دیگری غیر از نان را وارد سفره خانواده خود کند. بنابراین میتوان اینگونه گفت که تخصیصسازی مهارتهای افراد میتواند به مثابه تقسیم کار باشد؛ مفهومی که رشد و ثروت یک ملت را به دنبال دارد. تقسیم کار علاوهبر مازاد تولید، میتواند تبدیل به بازاری پرقدرت و سودآور شود که در آن صنعتگران میتوانند محصولات و تولیدات مازاد خود را برای تجارت و فروش با دیگران به اشتراک بگذارند.
اما بعد از اینکه مفهوم تقسیم کار ماهیت خود را به درستی شکل داد، افراد دیگر نمیتوانستند با کار محدود خود همه چیزهای مورد نیازشان را خودشان به تنهایی تولید کنند؛ در نتیجهِ این امر بخش بزرگی از نیازهای افراد یک خانواده توسط افراد دیگری که در مشاغل متفاوت با آنچه که آنها به آن مشغول بودند، تولید میشد. با این اوصاف، تمکن مالی افراد برای خرید مایحتاج خود تا حدود زیادی به عاملی به نام «کار» مربوط میشد. در چنین شرایطی قیمت واقعی هر چیزی بیش از اینکه با پول قابل قیاس باشد، با رنج و زحمتی که افراد برای به دست آوردن آن کالای خاص متحمل شده بودند، مقایسه میشود. در واقع تنها با کار خود میتوانیم چیزی را بخریم و یا از خدماتی بهرهمند شویم.
بنابراین توانایی یک کشور در فراهم کردن مایحتاج ملت خود، وابسته به نیروی مولد یا همان جوهرهِ کاری که در افراد یک جامعه وجود دارد، است نه معادن طلا و نقره یا زمین حاصلخیز! همه اینها بدون نیروی مولد تقریبا بیفایده و بیثمر است.
هرچند براساس میزان زحمت و تلاش خود میتوانیم روی کالایی قیمتگذاری کنیم، اما گاهی اوقات مزدی که به یک کارگر بر اساس تلاشش داده میشود و یا سودی که از یک کار حاصل میشود همیشه هم به اندازه سختی کار و مقدار زمانی که برای آن محصول وقت گذاشته شده، نیست. برای مثال شغل نامناسبی مثل مدیریت یک میخانه شاید چندان آبرومندانه نباشد اما این کار در مقایسه با کارهایی که هم زحمت بیشتری دارد و هم دردسر بیشتری، سود بیشتری دارد.»
حجم
۱۲٫۵ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۲ صفحه
حجم
۱۲٫۵ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۲ صفحه