دانلود و خرید کتاب دیوان دیوانگان عماد اصلی
تصویر جلد کتاب دیوان دیوانگان

کتاب دیوان دیوانگان

نویسنده:عماد اصلی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب دیوان دیوانگان

کتاب دیوان دیوانگان نوشتهٔ عماد اصلی است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است.

درباره کتاب دیوان دیوانگان

کتاب دیوان دیوانگان یک اثر ادبی است که به بررسی عمیق افکار و احساسات بشری می‌پردازد. این کتاب با نثر خاص و زبانی شاعرانه، داستان‌ها، تجربه‌ها و دیدگاه‌های گوناگونی را از زبان شخصیت‌های متفاوت روایت می‌کند. عماد اصلی در این اثر به تضادهای روحی و روانی انسان‌ها و مسائلی مانند عشق، تنهایی، امید و ناامیدی می‌پردازد. داستان‌ها در «دیوان دیوانگان» معمولاً به‌صورتی غیرمستقیم پیام‌های عمیق و فلسفی را منتقل می‌کنند و خواننده را به تفکر و تأمل درباره زندگی و وجود خود وامی‌دارند.

درباره انتشارات متخصصان

انتشارات متخصصان با توجه به تخصص چندین ساله در صنعت چاپ و نشر کتاب و داشتن شناخت کامل و جامع از بازار، اقدام به چاپ بالغ بر ۵۰۰۰۰۰ جلد کتاب در رشته‌های ادبی شامل شعر و داستان و رمان، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و رشته‌های مهندسی کرده است. آغاز کار انتشارات متخصصان به سال های ۸۵-۸۶ برمی‌گردد و در طول این سال‌ها به واسطهٔ تجربه و شناخت پذیرای چاپ کتاب بیش از ۲۰۰۰ نویسنده بوده است.

خواندن کتاب دیوان دیوانگان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دیوان دیوانگان

«انسان قدرت انتخاب دارد. انتخاب بین زندگی و مرگ. انسان می‌تواند به جهان زندگی ببخشد و یا جهانی مرده بسازد. جهانی مرده با هوایی متعفن. هوایی که دیگر قابل استشمام نباشد. هوایی که از درون آن چیزی قابل رویت نباشد. در ابتدا اما وضع این‌گونه نبود. هیچ دوراهی و انتخابی وجود نداشت. چون تنوعی وجود نداشت. همه چیز از آن‌جایی شروع شد که انسان هوس کرد؛ که انسان تنوع‌طلب شد. داستان ما هم از اینجا شروع شد. از جایی که انسان‌ها خسته شدند؛ از زیبایی، از صداقت، سادگی، از عشق. داستان ما از جایی شروع شد که وجود انسان پر شد از طمع، از هوس، از دروغ، از ریا و حسد. و دیگر کسی به چیزی راضی نبود. هر کسی دنبال متفاوت بودن بود. هر کسی دنبال برتری‌جویی بود. دنبال قدرت، ثروت، شهرت، جاه و منزلت. هوا پر شد از نفرت اما با این‌حال هوا صاف بود و خورشید متمرکز تر از همیشه با زاویه ای قائم طوری بر تهران میتابید، که قاصدک ها از ماه شب چهاردهم دی ماه سال هزار و چهارصد شمسی درخشنده تر و خواستنی‌تر به نظر می‌رسیدند. اونقدر خواستنی که دوست داشتی اونها رو مال خودت کنی. اما در ذات یک قاصدک عشوه و ناز و فرار از هر چیزی بیشتر خودنمایی می‌کنه. تا جایی که شاید خسته بشی و برای گرفتنشون لهشون کنی یا بیخیالشون بشی و با یک پوف بفرستیشون اون دور دورا. بعضی وقتا هم ممکنه طوری پوف کنی که قاصدک ریز ریز بشه. به هر حال، فقط خواستم بگم هوا صاف بود و روشن مثل روشنی دنیا وقتی از یک خواب طولانی بلند میشی. گرمای خورشید مثل یک قرص انرژی زا به آدم جون میداد. مور مور شدن بدن و سیخ شدن مو به تن از باد سرد پاییزی که حاصل قایم باشک بازی ابرها با خورشید بود، این گرما رو خواستنی‌تر می‌کرد. با همه اینها، نور خورشید به گونه‌ای پراکنده بود، که به اقیانوسی طلایی مانند شده بود و هر لحظه آدمو به وجد می‌اورد. گویی قرار بود کشتی از افق دور این اقیانوس سر در بیاره. امّا در تمام این نشانه‌ها، یک نشانه حاوی پیام صلح نبود. کشتی، کشتی خدای مرگ بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۵۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۱ صفحه

حجم

۴۵۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۱ صفحه

قیمت:
۴۱,۷۰۰
تومان