کتاب او
معرفی کتاب او
کتاب او نوشتهٔ محمد بابایی است. انتشارات کنکاش این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب او
کتاب او بررسی موضوعات انسانی و اجتماعی میپردازد و داستانی تأثیرگذار را روایت میکند. این رمان معمولاً در مورد چالشها و تجربیات عاطفی شخصیتهای اصلی داستان است که به روابط انسانی و مسائلی چون هویت، عشق و از خودگذشتگی میپردازد.
خواندن کتاب او را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستان ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب او
«از خواب بیدار شد. قامتی کشیده. بسیار زیبا به نظر میرسید. رو به پنجره ایستاده بود و من از تماشای او با پسزمینهی نوری که از پنجره به داخل میتابید بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم. پرتوهای نور از نزدیکی بدن او میگذشتند، به بوی او آغشته میشدند، و به سمت چشمان من میآمدند. چشمانم لبریز از لطافت آن پرتوهای خوشبو، از ته دل آواز دلنشین سر میدادند. از رفتارهایش پیدا بود هوش سرشاری دارد. هر حرکت کوچکی را بامتانت تمام انجام میداد. انگار که از هر لحاظ ایدئال بود. هیچ لرزش یا کوچکترین حرکت اضافهای در سرتاپایش نمیدیدم. از انرژی خود کاملاً حسابشده استفاده میکرد. شاید هم برای همین بود که نفس نمیکشید. البته که نیازی هم به تنفس و استفاده از اکسیژن، و یا استفاده از هوا بهعنوان خنککننده نداشت. برگشت و به من نگاه کرد. سرش را ابتدا در صفحهی دربردارندهی بدنش قرارداد. طوری که خط دیدش مماس بر شانهاش بود. سپس یکپایش را عقب گذاشت و ابتدا دستش و سپس سرش را به سمت من برگرداند. متعجب نشد. هیچ اثری از تعجب دیدن یک آدمیزاد را در چهرهاش نمیدیدم. من اما ؛ بسیار هیجانزده بودم. میخواستم به بالا و پایین بپرم و شادی کنم. و مانند یک دختربچهی شیرین هنگامیکه دوستش را میبیند ذوق کنم و انگشتانم را در هم گره کنم و جلوی چانهام بگیرم. و حسابی دو دستم را با دستانم سفت فشار دهم و با دو پا یکی در میانبر زمین بکوبم. اگر او میدانست چطور باعث خوشحالی من شده ؛ قطعاً برای بیدار شدن از من مژدگانی درخواست میکرد.»
حجم
۶۴۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۵ صفحه
حجم
۶۴۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۵ صفحه