کتاب زخم شرقی
معرفی کتاب زخم شرقی
کتاب «زخم شرقی» نوشتۀ مهتاب مرجانی است و انتشارات نسل روشن آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب زخم شرقی
رمان زخم شرقی با لحظاتی پرتنش و دردناک از زندگی زن جوانی به نام پاییز آغاز میشود که بعد از ۶ ماه ازدواج با سیاوشان، متوجه میشود که شوهرش به مواد مخدر معتاد است. این کشف، زندگی او را به ورطهای از ناامیدی و تلاش بیثمر برای نجات همسرش میکشاند. در ادامه، داستان چند سال بعد را روایت میکند، زمانی که پاییز بهعنوان یک مهندس ساختمان حرفهای موفق است و در محیطی مردانه کار میکند. او باوجود تبعیضها و سختیها در حرفهای که معمولاً مردانه تلقی میشود، ثابت کرده که تواناییهایش کمتر از مردان نیست.
بااینحال، موفقیتهای حرفهای او تحتالشعاع زندگی شخصیاش قرار گرفته است. پاییز که در نهایت از ترکدادن شوهرش ناامید شده، به حدی در شرایط وخیم زندگی گرفتار شده که حتی سرنگ برای او میخرد تا حداقل از خطر استفاده از وسایل آلوده در امان باشد. این تضاد میان قدرت و پیشرفت او در کار و شغل و فروپاشی در زندگی شخصی، محور اصلی رمان را تشکیل میدهد. رمان زخم شرقی به طور عمیق به مسائلی چون فداکاری، سرسختی زنان در برابر چالشهای اجتماعی و شخصی، و مبارزه با اعتیاد میپردازد. رمان زخم شرقی روایتی دردناک از زندگی زنی است که باوجود موفقیت حرفهای، در جبههای دیگر درگیر جنگی بیپایان برای حفظ زندگی مشترک و نجات همسر معتادش است.
خواندن رمان زخم شرقی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران رمانهای ایرانی پیشتنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زخم شرقی
«اوایل که وارد این رشــته شده بودم هرکسی که از کنارم رد میشد لفظ مهندس را بهصورت خیلی مســخره به زبان میآوردند و میگفتند: این کار مردانه اســت و به دردت نمیخورد و کار برایــش پیدا نمیکنی. وقتی وارد بازار کار شــدم مهندسهای مرد آنقدر خودشــان را بالاتر از من میدانســتند که حتی همان چهارتا نقشهای که میکشــیدم را با شــک و تردید ازم قبول میکردند؛ اما من ایســتادم. من پای رشتۀ دل به خواهم ایستادم. پای ساختمان، پای سروصدای گودبرداری، پای خط و خطوط نقشهکشیدن، پای کلنجاررفتن با کارگر و پیمانکار. من الان تو این مرحله از زندگیام که بهم مهندس میگویند با جون و دل این لقب را حس میکنم. چون برای ثابتکردن خودم ســختی کشــیدم. برای ثابتکردن لقب مهندس زحمت کشیدم. برای ثابتکردن اینکه این رشته مرد و زن ندارد سختی کشیدم.»
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۰۲ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۰۲ صفحه
نظرات کاربران
واقعا ارزش خوندن داشت