کتاب دوستم داشته باش، ترکم نکن

کتاب دوستم داشته باش، ترکم نکن نوشتهٔ میشل اسکین و ترجمهٔ یلدا عباس زاده و گل مهر احمدی و عماد ایمانی راد است. نشر برگ و باد این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب طرحوارهٔ رهاشدگی است.

درباره کتاب دوستم داشته باش، ترکم نکن

کتاب دوستم داشته باش، ترکم نکن دربارهٔ طرحوارهٔ رهاشدگی است. این کتاب وارد چالش‌برانگیزترین زمینه‌های روابط ما شده است. نویسنده راهکاری ضروری و جهتی روشن به‌سوی مسیری جدید برای درمان خود و ایجاد راه‌های هوشمندانه و سالم برای تعامل با دیگران را در اختیار ما قرار داده است. این کتاب راهکارهای شفافی را به ما ارائه کرده است تا با ارزش‌های اصلی خود هماهنگ شویم. میشل اسکین که این کتاب را در ده فصل به رشتهٔ تحریر درآورده، به‌سوی هر بزرگسالی که دغدغه‌ٔ بهبود روابط عاطفی، زناشویی و تعاملات دونفره را در زندگی خصوصی‌اش دارد، دست یاری دراز کرده است. با او همراه شوید. این اثر در باب طرحوارهٔ رهاشدگی است.

خواندن کتاب دوستم داشته باش، ترکم نکن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب طرحوارهٔ رهاشدگی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دوستم داشته باش، ترکم نکن

«درد عاطفی چیزی است که ما را به انجام رفتارهای مقابله‌ای غیرمفید سوق می‌دهد. وقتی صدمه می‌بینید، نمی‌خواهید آن صدمه را احساس کنید، بنابراین برای از بین بردن درد عاطفی خود واکنش نشان می‌دهید. با این حال، واکنش‌های شما باعث نمی‌شوند که از شر دردتان خلاص شوید، بلکه به درد شما می‌افزایند. علی‌رغم تلاش‌هایتان، نمی‌توانید از شر احساسات دردناک یا افکار منفی خود خلاص شوید و آنها همچنان ظاهر می‌شوند. پس چگونه می‌توانیم در زمان‌هایی که دردهایمان بروز می‌کنند؛ با احساسات دردناک خود کنار بیاییم؟

راهبردهایی برای پذیرش آنها یاد بگیرید. بله درست شنیدید، باید احساسات دردناک خود را بپذیرید. احتمالاً از خود می‌پرسید، چرا باید یاد بگیرم و آنها را بپذیرم، در حالی که برای من درد ایجاد می‌کنند؟

ابتدا، بیایید ببینیم که وقتی احساسات از یک موقعیت یا تعامل اصلی برانگیختن باور ظاهر می‌شوند، چه اتفاقی می‌افتد. تصور کنید، احساسات شدیدی دارید، آنها دردناک هستند و احتمالاً شرایط دردناک دیگری تجربه کرده بودید را به شما یادآوری می‌کنند. این تجربه می‌تواند مثل حس نمایان شدن صحنه ها در گوی برفی، همراه با بارش برف باشد. شما می‌توانید کنترل خود را بر زمان حال از دست بدهید زیرا در حال تجربه احساساتی هستید که یادآور گذشته هستند. بنابراین، به شیوه‌هایی واکنش نشان می‌دهید که مفید نیستند و در نتیجه شکست می‌خورید. درست است که داستان شما مربوط به گذشته است اما زمانی که شما یک تجربه محرک باور اصلی دارید، احساسات و عواطف‌تان بسیار آشنا به نظر می‌رسند و می‌توانند شما را از این واقعیت که در مکان و زمان متفاوتی هستید؛ دور کنند.

گوی برفی سانفرانسیسکو که در فصل سوم توضیح داده شد را به‌خاطر دارید؟ سیزده‌سال است که همان نقاط دیدنی در سانفرانسیسکو وجود داردند، اما منظره شهر به‌طرز چشمگیری تغییر کرده است. ساختمانی که اکنون در آن زندگی می‌کنیم، در گوی برفی وجود نداشت. در آن زمان، هرم Transamerica یکی از معدود ساختمان‌های بلند در شهر بود. اکنون ده‌ها ساختمان مرتفع دیگر به آن ملحق شده‌اند. منظور من این است که کره برفی شما (کره‌ای که با یک رویداد اصلی محرک باور فعال می‌شود) مربوط به گذشته است. کره برفی شما زمانی را در زندگی‌تان ثبت می‌کند که در آن تجربیات دردناکی داشته‌اید و منجر به باورهای اصلی شما شده است.

تمرینی را با گوی برفی خود ایجاد کنید.

به یک رویداد دردناک از گذشته خود فکر کنید. احتمالاً نشان دهنده یکی از باورهای اصلی شما یا یک واقعهٔ آزاردهنده باشد. در هر صورت، به سؤالات زیر در مجله خود پاسخ دهید:

- کدام صحنه در کره برفی شماست؟

- افرادی که در کره برفی شما حضور دارند، چه کسانی هستند؟

- صحنه کره برفی شما چه معنایی برایتان دارد؟

- چه احساساتی با صحنه شما گره خورده است؟

اکنون که صحنه‌ای از گذشته خود را در کره برفی خود ثبت کردید، آیا می‌توانید تشخیص دهید احساسات دردناکی که هنگام تحریک باورهای اصلی شما ظاهر می‌شوند، با گذشته‌تان مرتبط هستند یا خیر؟ آیا می‌توانید آگاهی خود را به زمان حال بازگردانید و با میل به درگیر شدن خود در حین یک واکنش رفتاری، مقاومت کنید؟ آیا می‌توانید به خود یادآوری کنید که افکار منفی و احساسات قدرتمند شما مربوط به کره برفی گذشته است؟

ایما را از فصل سوم به یاد دارید؟ او کسی بود که والدینش در شروع سال آخر دبیرستان از هم طلاق گرفتند. بیایید پس از انجام این تمرین به گوی برفی او نگاه کنیم.

- کدام صحنه در کره برفی شماست؟ کره برفی من نشان دهنده یک ساحل است.

- افرادی که در کره برفی شما حضور دارند، چه کسانی هستند؟ این فقط من هستم که در ساحل ایستاده‌ام و به اقیانوس نگاه می‌کنم.

- صحنه کره برفی شما چه معنایی برایتان دارد؟ من تنها هستم زیرا وقتی پدر و مادرم از هم جدا شدند، احساس کردم که من را رها کردند. احساس می‌کردم که از نظر مالی و عاطفی ناامید شده‌ام. هیچ‌کدام از آنها در دسترس نبودند تا عشق و راهنمایی لازم در طول فرایند پر استرس رسیدن به دانشگاه یا انتقال از دبیرستان به دانشگاه را به من بدهند. اقیانوس نمایانگر هر چیزی است که من مجبور بودم به‌تنهایی با آن دست و پنجه نرم کنم. احساس می‌کرد که زندگی من دقیقاً مثل یک اقیانوس، وسیع، بی پایان و طاقت‌فرسا است.

- چه احساساتی با صحنه شما گره خورده است؟ من می‌ترسم. همچنین تنها، عصبانی و غمگین هستم.

همچنین می‌توانید یک کره برفی جدید بسازید که نمایانگر حال یا آینده شما باشد. شما می‌توانید آن را با هر چیزی پر کنید. احتمالاً گوی شما نمادها یا مجسمه‌هایی داشته باشد که نشان دهنده برخی از مقادیری است که در فصل ۵ شناسایی کردید. آنچه در داخل آن قرار می‌دهید می‌تواند شامل اقلامی باشد که با افزایش آگاهی شما را در زمان حال ثابت کند، هر چیزی که به شما یادآوری کند درگیر چالش خود نیستید، دیگر در آن صحنه کره برفی قدیمی خود نیستید و نیازی به واکنش نشان‌دادن ندارید. همچنین ممکن است کره برفی جدید شما فقط با برف پر شده باشد که نشان دهنده تمایلتان جهت رسیدن به امکاناتی در حال و آینده است.»