کتاب او تنها یک سفیر نبود
معرفی کتاب او تنها یک سفیر نبود
کتاب «او تنها یک سفیر نبود» نوشتۀ ابوالفضل درخشنده است و انتشارات حدیث قلم آن را منتشر کرده است. این کتاب خاطرات فداحسین مالکی و ثبت رویدادهای ۱۷۰۰ روز تدبیر در عرصۀ دیپلماسی و سیاسی است.
درباره کتاب او تنها یک سفیر نبود
یکی از منابع و مآخذ مورداستفاده در تدوین تاریخ، خاطرات اشخاص است. هر شخصی دارای تجربهٔ فردی است که میتواند آن را در قالب خاطره روایت کند و به نوشتار درآورد. خاطره، وقایع گذشته است که شخص آن را دیده یا شنیده و بخشی از محفوظات ذهن است که چون از برجستگی و ویژگی خاصی برخوردار بوده، شایستگی ثبت و ماندگاری در ذهن را یافته است. خاطره، حوادث، رویدادها و حتی سیر عادی زندگی روزمره است که باگذشت زمان، در قسمتی از ذهن جای گرفته و ماندگار شده است و بنا به نیاز شخص، قابلیادآوری است. باوجود گذشت زمانِ طولانی از تاریخ وقایع، بخشی از وقایع که نقش مهمی در زندگی افراد داشتهاند همواره در ذهن زندهاند؛ گرچه شرح دقیق و کامل آن و میزان یادآوری و ذکر جزئیات در افراد مختلف متفاوت است.
دولتمردان گنجینۀ عظیمی از اطلاعات و اسرار مگو هستند. برخی از این بزرگواران مجبورند این بارِ امانت ملی را بهسختی، ولی عاشقانه به دل بکشند تا گزندی به منافع ملی وارد نشود؛ تجربیات گرانبهایی که بهسادگی به دست نمیآید و شاید منحصربهفرد باشد و دیگر وقوع آن محتمل نباشد. گوشهای از این گنجینه ، خاطرات فداحسین مالکی است، البته تنها خاطره نیست؛ دنیایی از تجربیات و درک واقعیتهایی است که پذیرش آن در زمان وقوع در دنیای پیچیدۀ امروز، دشوار است. کتاب او تنها یک سفیر نبود ثمرۀ ثبت تنها گوشهای از خاطرات سفیر وقت ایران در افغانستان، فداحسین مالکی است که به سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۱ مربوط میشود. روایت داستانی و لحن صمیمی کتابخواندنی او تنها یک سفیر نبود، نظر خوانندگان را به خود جلب کرده است.
خواندن کتاب او تنها یک سفیر نبود را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران کتابهای خاطرات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب او تنها یک سفیر نبود
«کلاس صبحِ امروز برخلاف همیشه کمی خستهاش کرده بود. سروکله زدن با دانشجوهای جامعهشناسی اغلب کار آسانی نبود؛ بهخصوص زمانهایی که حس میکرد از لحاظ فکری، فاصلۀ عمیقی با قشر جوانِ جامعه دارد. پشت چراغقرمز منتظر بود و به این فکر میکرد که چه شده؟ چرا جوانان امروز اینقدر از ما، نسل انقلاب و دفاع مقدس ، فاصله گرفتهاند و دیگر حرف همدیگر را نمیفهمیم؟ تهاجم فرهنگی تا چه حد میخواهد روی جوانان ما که قرار است این مملکت را بگردانند، تأثیر بگذارد؟ ناخودآگاه، یاد دورانی افتاد که صفا و صمیمیت حرف اول و آخر را میزد و زیر لب زمزمه کرد: چقدر مردم با همدیگر یکرنگ بودند؛ برای منافع دیگری، از حق خودشان هم میگذشتند. چراغ سبز شد. با صدای بوق ممتد اتومبیل عقبی، استاد به خودش آمد.»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۳۵ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۳۵ صفحه