کتاب خرده روایت های یک کوچه بن بست
معرفی کتاب خرده روایت های یک کوچه بن بست
کتاب خرده روایت های یک کوچه بن بست نوشتهٔ مینا اشرفی است. انتشارات نامه مهر این کتاب را منتشر کرده است.
خواندن کتاب خرده روایت های یک کوچه بن بست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستان ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خرده روایت های یک کوچه بن بست
«مرجان نگاهش به لطیفه بود؛ اما پیش خودش گفت «با دستان خودمان گرهی کور به بخت دخترانمان بستیم. وقتی سیزدهسال بیشتر نداشتیم که به رسم سنّت پیغمبر و زود به خانهیبخت رفتن از عروسک و بازیهایمان جدا شدیم» صدای لطیفه که داشت بقیهی خاطراتش را میگفت، مرجان را از افکارش دور کرد. - هنوز غنچههای بلوغمون شکوفا نشده بود. زهرا هم در ادامهی صحبت لطیفه گفت:
- به ما هم که رسیدن، گفتن عقد پسرعمو و دخترعمو رو توی آسمونا بستن. مرجان نگاهی به زهرا کرد و اینبار پیش خودش گفت:
«وقتی که هنوز پانزدهساله نشده بودیم، گفتند که عقد پسرعمو و دخترعمو را در آسمانها بستهاند. وقتی تازه عجین درس و مدرسه شده بودیم، بر سر سفرهی عقد نشستیم» آرزو پکر و گرفته دیده میشد. این خواهر کمحرف را مرجان بیش از بقیه می شناخت.»
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۹۶ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۹۶ صفحه