کتاب آمریکا روی آتش
معرفی کتاب آمریکا روی آتش
کتاب آمریکا روی آتش نوشتهٔ الیزابت هینتون و ترجمهٔ سید یحیی برخوردار است. انتشارات امید سخن این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب تاریخچهٔ گفتهنشدهٔ خشونت پلیس و شورش سیاهپوستان از دههٔ ۱۹۶۰ را شرح داده است.
درباره کتاب آمریکا روی آتش
الیزابت هینتون در کتاب آمریکا روی آتش بر افرادی تمرکز کرده که در شورشهای سیاسی خشونتبار شرکت داشتند و به خواستههای آنها توجهی جدی کرده است. بخش اول کتاب حاضر روی دوران سراسر حادثه و شورش - از سال ۱۹۶۸ تا سال ۱۹۷۲ - تمرکز دارد، با این هدف که مقاومت در برابر افزایش قدرت پلیس طی سالهای آغازین جنگ علیه جرموجنایت را که تا حد زیادی به فراموشی سپردهشده است، آشکار و تحول در اعتراضات سیاهپوستان بلافاصله پس از دوران حقوق مدنی را برجسته سازد. فصلهای موجود در بخش اول در شهرهای ثانویهای به رشتهٔ تحریر درآمدهاند که در مبارزات برای عدالت نژادی اغلب از آنها چشمپوشی میشود. این فصلها به بررسی الگوهای غالب خشونت پلیس و شورش سیاهپوستان، سیاستهای حمایت از برتری سفیدپوستان و دفاع سیاهپوستان از خود و طرحهای ساختمانسازی و مدارس دولتی میپردازند که شورشها همواره در آنها رخ میدادند. اطلاعات این بخش تا حد زیادی از اسناد موجود در مرکز «لمبرگ» برای مطالعهٔ خشونت گرفتهشده است که بلافاصله پس از ترور جان اف. کندی تأسیس شد. بخش دوم در پی میراثهای بهجامانده از دوران سراسر حادثه در آن لحظات از خشونت سیاسی دستهجمعی طی ۴۰ سال گذشته است که در رسانهٔ ملی این کشور به نمایش درمیآمد: میامی در سال ۱۹۸۰، لسآنجلس در سال ۱۹۹۲، و سینسیناتی در سال ۲۰۰۱. سرمنشأ هر کدام از این موارد نمونهای از خشونت پلیس بود. هر یک موجب درخواستهایی جهت «نظم و قانون» بیشتر گردید. هر یک دربردارندهٔ رویارویی نیروهای غرق در سلاح پلیس با ساکنینی بود که در حال مبارزه با نظامی گستردهتر از ظلموستم بودند. هنگامیکه جوشوخروشهای فوق در دل شورشهای آغازین بررسی میشوند، بار دیگر میتوان آنها را نمونههایی از گرایشهای تاریخی به شمار آورد که اواخر دههٔ ۱۹۶۰ آغاز شدند. با تمامی این احوالات، تفاوتهای موجود میاندورهٔ مذکور و سالهای سراسر حادثه بیانگر نکات آموزندهای است. یکبار خشونت، علیالخصوص در شهرهای میامی و لسآنجلس، به سطحی بهواقع بیسابقه رسید. اما تفاوت اصلی در اینجاست که شورشهای مزبور دیگر در واکنش به مواردی استثنایی از خشونت پلیس یا بهتر است بگوییم کشتوکشتار پلیس صورت گرفت.
به عقیدهٔ نویسنده تاریخچهٔ شورش سیاهپوستان در مناطق و دهههای مختلف نشاندهندهٔ واقعیتی اساسی است: خشونت پلیس به خشونت جامعه سرعت میبخشد. این واقعیت از دست سیاستگذاران و پژوهشگرانی که بعدها با آنها مشورت میکردند، در رفت و امروزه هم همچنان از سوی این افراد نادیده گرفته میشود. مقامات میلیاردها دلار از مالیاتهای پرداختی از سوی مردم را صرف جنگ علیه جرموجنایت، جنگ علیه مواد مخدر و نظام زندانهای کشور کردهاند. رهبران این ملت بهجای مبارزه با عوامل ریشهای شورشها، با تضمین این موضوع که شورشها فقط ادامه پیدا خواهد کرد، بعدها تمامی نهادهای کشور را در این امر مقصر دانستند.
خواندن کتاب آمریکا روی آتش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ جهان، بهویژه تاریخ آمریکا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آمریکا روی آتش
«در روز ۲۳ ژوئن، یانسی به همراه چندین تن دیگر و درحالیکه گروهی متشکّل از اهالی سیاهپوست شهر که بیشترشان جوانتر از آنها و مشغول تماشای گسترش تظاهرات بودند، دورتادورشان را گرفته بودند، تظاهرات آرام فوق را رهبری کرد. وقتی در ساعت هفت، چندین خودروی پر از مأمور به همراه شهردار استراب و اطرافیانش پیدایشان شد، تماشاچیان فوق به دستهٔ معترضین پیوستند. مقامات به جمعیت معترضین دستور دادند پراکنده شوند. جوانان سیاهپوست با پرتاب سنگ و آجر پاسخشان را دادند. مشاهدهٔ مأموری با یک قبضه تفنگ روی پایش جمعیت مزبور را بیشازپیش خشمگین کرد. از کنار مأمورین رد شدند و از پنجرههای فروشگاههای آن دوروبر شروع به پرتاب آجر و بطری کردند. مأمور فوقالذکر بلافاصله تفنگش را داخل اتومبیلش برد گذاشت، اما کنترل جمعیت دیگر از دستشان خارج شده بود. پلیس حاضر در صحنهٔ درگیری با پرتاب گاز اشکآور به سمت جمعیت، پاسخ سنگپرانیشان را داد. طولی نکشید که حدود ۳۰ نیروی نظامی ایالتی خودشان را به آنجا رساندند و اغتشاشات از آنجا و از محلّهٔ آلیسون هیل و قسمت بالاشهر هریسبورگ به سایر معابر و گذرگاههای اصلی شهر کشیده شد. شیشهٔ پنجرهٔ فروشگاهها را خرد کردند و افرادی که با ماشین از آن ناحیه عبور میکردند، در نتیجهٔ پرتاب سنگ و آجر از سوی اهالی سیاهپوست آنجا به سمت خودروهایشان زخمی شدند.
روز بعد، یعنی ۲۴ ژوئن، مأموری به نام ریموند کرتولیس که ۱۱ سال سابقهٔ حضور در نیروی پلیس هریسبورگ را داشت، جوان سیاهپوست هیجدهسالهای به نام چارلز اسکات را سه مرتبه از پشت هدف قرار داد و کشت. به گفتهٔ کرتولیس، وی زمانی تفنگش را سمت اسکات گرفت که این نوجوان آماده بود کوکتل مولوتوفی را منفجر کند و پس از این که حاضر نشد این بمب دستساز را زمین بگذارد، اقدام به تیراندازی کرد. در ادامه، تحقیقات اتحادیهٔ آزادیهای مدنی آمریکا مدرکی پیدا نکرد که نشان دهد اسکات سلاحی در اختیار داشته و اینطور نتیجهگیری کرد که کرتولیس پیش از تیراندازی به سمت او هیچ هشداری به وی نداده است. شورش فوق در هریسبورگ در نتیجهٔ موردی نسبتاً جزئی از وحشیگری پلیس-بنا به گفتهٔ ماری یانسی، پلیس رفتار خشونتآمیزی با وی داشته و بدون هیچ دلیل موجهی دستگیرش کرده بود-و اعتراض به این وحشیگری آغاز گردید. حالا دیگر پلیس نوجوانی سیاهپوست را کشته بود، آنهم طی اقدامی که اتحادیهٔ آزادیهای مدنی آمریکا بعدها آن را «اعدامی مختصر» نامید. کرتولیس که اتهامش سهلانگاری در زمان اجرای قانون بود، شش هفته بعد و بهوسیلهٔ هیئتمنصفهٔ یک بازپرس ویژهٔ قتل از هرگونه خطایی مبرا دانسته شد.»
حجم
۴۰۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
حجم
۴۰۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه