دانلود رایگان کتاب راننده شب روبم فونسکا ترجمه مسعود پورنوروز

معرفی کتاب راننده شب

«راننده شب» نوشته رویم فونسکا، از مجموعه مطالعه در وقت اضافه است. زمان تقریبی مطالعه: ۴ دقیقه
گیسو
۱۳۹۸/۱۱/۰۱

زمان برای مطالعه این داستان:4 دقیقه -------------------------------- اول که میخونیش یخ میزنی از شدت سرمای روابط یه خانواده ی مرفه ...از روزمرگی خسته کننده و کسالت بار یه خانواده ی پولدار که محبت و علاقه توش رنگ باخته ،از مردی که

- بیشتر
ati
۱۳۹۷/۰۶/۱۱

شاید با یه بار خوندن و سطحی ازش گذشتن چرت به نظر بیاد اما یکم به عمق داستانش که فکر کنیم ذهنو درگیر میکنه . و میبینی اینجور ادما در جامعه ما فراوون هستند که برای رسیدن به ارامش دست

- بیشتر
fateme
۱۳۹۷/۰۴/۰۹

به نظرم به نوعی از جنون رسیده بود ، حتی ثروت هم بهش آرامش نمیداد و به ظاهر با کشتن آدما به آرامش میرسید و میتونست بخوابه ، گرچه ثروتش هم اعضای خانواده رو از هم دور کرده بود و

- بیشتر
Ali Hashemi
۱۳۹۶/۱۰/۱۱

هدف , از نظر من ,بیان تبعیض طبقاتی بود (شرابِ ناب ... موسیقی از همه طرفِ خونه ... ازون طرف, کاغذِ بی ارزشی که چیزِ بی ارزشِ دیگه ای داخلشه ...) با چاشنیِ فخر فروشی نویسنده در تصویرسازی ... جالب

- بیشتر
Zahra Yasi
۱۳۹۶/۰۷/۰۳

شخصیت و کردار مرد دو نتیجه داشت ۱. توانایی عالی در رانندگی ۲. آزمایش موتور و بدنه ماشین اما باطن داستان شاید اینو می‌رسونه ک ۱. آرامش بعضی از افراد قشر مرفه در نابود کردن زندگی دیگرانه ۲. یا مرد در خانه

- بیشتر
eli
۱۳۹۶/۱۱/۰۳

حتی ثروث هم عادی میشه ! به زندگی بدون هیجان و کسل کننده اش، اینجوری هیجان میداده...زندگی ای که توجه و محبتی توش دیده نمیشه و انگار فقط پول اونا رو دور هم نگه داشته ...

امیرعلی
۱۳۹۸/۱۱/۰۷

برخلاف نظر بعضی از دوستان مثل خانم گیسو و... من فکر نمیکنم ک پول الزاما باعث چنین رفتاری شده باشد. مردی رو داریم ک برای زنش مهم هست، در اعتراض زن ب زیادی کار کردن و شرابی ک مرد دوست داردو

- بیشتر
عاشق کتاب
۱۳۹۷/۰۲/۲۵

راننده شب داستان عجیبی بود از جنون مردی به ظاهر عادی و خانواده دوست، شاید هر کدام از ما هم در پس چهره معقول و روزمره مان درونی پر آشوب داشته باشیم.

Somayeh
۱۳۹۸/۱۱/۰۱

👍👍👍👌👌؟؟؟؟

میـمْ.سَتّـ'ارے
۱۳۹۶/۰۷/۲۶

به نظرم نویسنده سعی داشت بگه بعضی افراد جامعه به خاطر بی دردی بیش از حد!! دچار جنون میشن و برای ارضای روحشون دست به چنین کارایی میزنن😔😔

چراغ‌ها را خاموش کردم و سرعت گرفتم. فقط زمانی فهمید به طرفش می‌‌آیم که صدای کشیده‌شدن لاستیک‌ها را به لبه‌ی جدول شنید. به بالای زانوهایش، کمی بین پاهایش و کمی متمایل به چپ برخورد کردم، ضربه‌ی خوبی بود! شنیدم که ضربه، آن استخوان‌های بزرگ را شکست
دهقان غذاخوار
یک مرد، یا یک زن؟ چه فرقی می‌‌کرد واقعاً! کسی با ویژگی‌های مدنظر وارد نمی‌شد. داشتم عصبی می‌‌شدم. همیشه همان اتفاق می‌‌افتاد و من هم دوست داشتم، چون حس آرامش بیشتری داشت. بعد آن زن را دیدم، می‌‌توانست خودش باشد. هر چند یک زن هیجانش کمتر بود... چون راحت‌تر بود.
هانا F
شنیدم که ضربه، آن استخوان‌های بزرگ را شکست و او به سمت چپ متمایل شد و به نزدیکی یکی از درختان پرت شد. اثر تایرها روی آسفالت مانده بود. موتور می‌‌توانست در هشت ثانیه از صفر تا شصت سرعت بگیرد. می‌‌توانستم ببینم که بدن شکسته‌ی زن دیگر آرام گرفته. دیگر حرکتی نداشت. با خون پوشیده بود. جلوی دیوار کوتاه خانه‌ای افتاده بود. به پارکینگ برگشتم و به ماشین نگاه دقیقی کردم با غرور دستم را به آرامی روی گلگیر و سپر کشیدم. کمتر کسی وجود دارد که توانایی من در رانندگی در چنین ماشینی را داشته باشد. خانواده تلویزیون نگاه می‌‌کردند. همسرم پرسید: «بعد از گشتنت حالا حس بهتری داری؟» روی مبل دراز کشیده بود و به صفحه‌ی تلویزیون خیره شده بود. جواب دادم: «می‌رم بخوابم شب همگی بخیر. فردا تو اداره روز سختی در پیش دارم».
شیرین
به پارکینگ برگشتم و به ماشین نگاه دقیقی کردم با غرور دستم را به آرامی روی گلگیر و سپر کشیدم. کمتر کسی وجود دارد که توانایی من در رانندگی در چنین ماشینی را داشته باشد. خانواده تلویزیون نگاه می‌‌کردند. همسرم پرسید: «بعد از گشتنت حالا حس بهتری داری؟» روی مبل دراز کشیده بود و به صفحه‌ی تلویزیون خیره شده بود. جواب دادم: «می‌رم بخوابم شب همگی بخیر. فردا تو اداره روز سختی در پیش دارم».
arghavan
می‌‌توانستم ببینم که بدن شکسته‌ی زن دیگر آرام گرفته. دیگر حرکتی نداشت. با خون پوشیده بود. جلوی دیوار کوتاه خانه‌ای افتاده بود. به پارکینگ برگشتم و به ماشین نگاه دقیقی کردم با غرور دستم را به آرامی روی گلگیر و سپر کشیدم. کمتر کسی وجود دارد که توانایی من در رانندگی در چنین ماشینی را داشته باشد.
📚

حجم

۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷ صفحه

حجم

۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷ صفحه

قیمت:
رایگان