کتاب جعبه ابزار افسردگی
معرفی کتاب جعبه ابزار افسردگی
کتاب جعبه ابزار افسردگی نوشتهٔ ویلیام ج. کیناس و الکس کرب و پاتریسیا ج. رابینسون و لیسا ام. شاب و کرک دی. استروساهل و ترجمهٔ زهراسادات خیراندیش و ریحانه بصائری است. انتشارات اندیشه آگاه این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی مباحثی پیرامون تسکین سریع خلق، افزایش انگیزه و تجربه حال خوب است.
درباره کتاب جعبه ابزار افسردگی
کتاب جعبه ابزار افسردگی به شما کمک میکند تا احساس بهتری داشته باشید، اما قبل از آن مهم است که احساسات فعلیتان را به رسمیت بشناسید و وجودشان را انکار نکنید. پذیرفتن این فکر که هیچ کاری نمیتوان برای تغییر دنیا و احساساتتان انجام داد، بسیار سخت و غمناک است. پس بهتر است بپذیریم که این نگرانیها وجود دارند و این کتاب نوشته شده تا به شما کمک کند که به روشی سازنده و مؤثر با نگرانیهایتان مواجه شوید. تکنیکهای موجود در این جعبه ابزارِ سلامت روان میتواند به شما که درگیر افسردگی و خُلق پایین هستید کمک کنند تا احساس آرامش کرده و بتوانید روی «اینجاواکنون» تمرکز کنید. در این کتاب کوتاه، سادهترین و مؤثرترین تمرینات، تکنیکها و روشهای کاهش افسردگی از متخصصان برتر سلامت روان گردآوری شده است. همهٔ این تکنیکها مبتنی بر شواهد درمانی هستند.
خواندن کتاب جعبه ابزار افسردگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران توسعهٔ فردی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جعبه ابزار افسردگی
«همسرش از او پرسید که چرا این اتفاق باعث ناراحتیاش شده است؟ کامرون جواب داد که فکر نمیکردم لایق دریافت این پاداش باشم و حالا این موقعیت برایم چالش بزرگی ایجاد کرده است. او در ادامه گفت که همکارانش به خاطر این موفقیت برایش جشن گرفتند. تمامی این اتفاقات از نظر همسر کامرون اتفاقات خوبی بود اما کامرون گفت که آنها در رستورانی برایم جشن گرفتند که من خاطره بدی از آنجا داشتم. وعلاوه بر این در آن رستوران موزیک با صدای بلند پخش میشد که من از صدای بلند تنفر دارم. همسرش به او گفت که مکانها یا موقعیتهای مختلف در زندگی ما به خودیخود خوب یا بد نیستند بلکه نحوه فکرکردن ما راجع به آن مکانها یا موقعیتها است که ما را خوشحال یا غمگین میکند. «تو احساس غم میکنی به خاطر اینکه در موقعیتهای مختلف همیشه منفیترین افکاری که داری را انتخاب میکنی. اگر سعی کنی به جای افکار منفی واقعبین بوده و دنبال فکرهای مثبت باشی، شاید احساس خیلی بهتری داشته باشی.» آنها در این مورد با هم صحبت کردند و کامرون تصمیم گرفت که سعی کند برخی از افکار منفی و تلخش را تغییر دهد. مثلاً فکر منفی «من لایق پاداش نیستم» را به چالش کشید و به جای آن تصمیم گرفت تا به نظر همکارانش احترام بگذارد و خودش را شایسته دریافت پاداش بداند. «اگر آنها مرا برای دریافت پاداش انتخاب کردهاند، حتماً لایق آن هستم.»
یا مثلاً این فکر منفی که «به خاطر خاطرات تلخی که از رفتن به آن رستوران داشتم نتوانستم از آنجا لذت ببرم» را به این فکر مثبت تغییر داد که «یک زمانی اتفاقی افتاده و من نباید بابت آن آینده را خراب کنم و دیگر به آن رستوران نروم.»
حجم
۱۱۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
حجم
۱۱۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه