کتاب خاطرات یک پیر خرفت
معرفی کتاب خاطرات یک پیر خرفت
کتاب خاطرات یک پیر خرفت نوشتهٔ رولان توپور و ترجمهٔ پویا وکیل زاده و پیام خرامش است. نشر شب خیز این رمان معاصر فرانسوی را منتشر کرده است.
درباره کتاب خاطرات یک پیر خرفت
کتاب خاطرات یک پیر خرفت (Mémoires d'un vieux con) حاوی یک رمان معاصر و فرانسوی است که راوی آن هنرمندی نابغه با استعدادهایی در زمینههای گوناگون است. این راوی در قرن ۲۰ میلادی در بین هنرمندان بزرگ زیست و در روند ابداع کوبیسم، تعادل نقطهای و لغزشگرایی ایفای نقش کرد. هنگامی که سرگرم تولید نقاشیهای دوشیزگان آوینیون و گرنیکا نبود، به «آندره برتون» ایدهٔ بیانیهٔ سورئالیسم را داد و یا مخفیانه داستان مینوشت. بدون او نه «میلیس»، نه «پیکاسو»، نه «ژان کوکتو» و نه «تروتسکی» سرنوشتی را که داشتند، پیدا نمیکردند. با به اوجرساندن پارودی (Parody)، این کتاب پایانی است بر یک سبک غیر قابلتحمل؛ یعنی خاطرهنویسی با چاشنی لافزدن فراوان! این کتاب اثری است برای سالم نگهداشتن جامعه به قلم رولان توپور!
خواندن کتاب خاطرات یک پیر خرفت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره رولان توپور
رولان توپور در ۷ ژانویۀ ۱۹۳۸ از پدر و مادری لهستانی به دنیا آمد. او بهعنوان یک هنرمند سنتشکن، زمینههای متنوعی را برای ارائۀ دیدگاههای پوچگرایانهاش دربارۀ جهان برگزیده است؛ گرافیک، بازیگری، کاریکاتور، نویسندگی، شاعری، نمایشنامهنویسی، فیلمسازی و... . در دانشکدهٔ هنرهای زیبای پاریس درس خواند و در ۲۰سالگی نخستین طرحش در مجلهای منتشر شد. بهزودی بهعنوان کاریکاتوریستی متفاوت و جسور شناخته شد. در همهٔ فعالیتهای هنریاش مناسبات و روابط اجتماعی زمانهاش را بیرحمانه نقد میکرد. چه در ادبیات و چه در طراحی با تکیه بر ضمیر ناخودآگاهش دست به خلق تصاویری میزد که ناخواسته دنیای ناشناخته، وهمآلود و تمثیلی سوررئالیستها را تداعی میکرد. در نویسندگی از ترکیب طنز سیاه و سوررئالیسم استفاده میکرد. از توپور هزاران دستنوشته، شعر و کاریکاتور به جا مانده که همه نمایشگر برههای از رویدادهای جامعهٔ فرانسه است. یکی از رمانهای مشهور او، «مستأجر» است که در سال ۱۹۶۶ نوشته شد. رومن پولانسکی نیز در سال ۱۹۷۶ فیلم مستأجر را براساس این رمان ساخت. رولان توپور در ۵۹سالگی، در ۱۶ آوریل ۱۹۹۷ بعد از چند روز بیهوشی درگذشت. کتاب «خاطرات یک پیر خرفت» از اوست.
بخشی از کتاب خاطرات یک پیر خرفت
«تلویزیون! هدیهای ارزشمند از فناوری مدرن! اگر تصور میکنید که نسبت به تحولات محیط اطرافم بیتفاوتم، سخت در اشتباهید. میگویم و باز هم تکرار میکنم؛ دغدغهٔ من فرهنگ است. در مورد همه چیز ایدههای نوآورانهای دارم، کافیست نظرم را جویا شوید. به طور مثال، اگر مدیر تلویزیون بودم، تلاش میکردم آن را در خدمت فرهنگ و هنر قرار دهم. تلویزیون یک وسیلهٔ بینظیر برای آگاهی رسانی عمومیست. تلویزیون باید موقعیتی فراهم کند تا جامعهٔ دلباختگانِ هنر دوباره متولد شود. در نهایت افسوس باید اذعان کنم که تمایل زیادی به انجام این کار در برنامههای تلویزیونی نمیبینم. اشتباهی که مسئولین تلویزیون مرتکب میشوند از وقاحت آنهاست: آنها کماکان تظاهر میکنند که تلویزیون یک وسیلهٔ ارتباطیست، در صورتیکه میدانند اینگونه نیست.
من بخشی از جامعهام، اما مهمتر از آن یک مؤلف هستم. بنابراین در هر دو طرف این مرزبندی قرار دارم. بله، من یک دیدگاه کاملاً متضاد دارم: امروزه، تنها وسیلهٔ ارتباطی پول است.
تلویزیون خود را روشن کنید. گوش کنید و بنگرید. در کل روز چه میشنوید؟ نظرات متفاوت. به نظرات همه احترام میگذارم، اما این نظرات مخالفِ ارتباط است. برای اینکه یک نظر به حیات خود ادامه دهد، باید درون یک غشای مهر و موم شده قرار گیرد. هرچه آن غشا سختتر باشد، آن نظر بیشتر دوام میآورد. اگر غشا شکننده باشد، نظر میشکند و زردهٔ تخممرغ آن بیرون میریزد. اگر نظرات در غشاهایی محافظت شوند که پوستههایی با استحکام برابر دارند، آنگاه نظرات در کنار هم قرار میگیرند. بسیار خوب. اما این چه دخلی به ارتباطات دارد؟ هیچ! ما با نظرات خود زندگی میکنیم، با آنها میمیریم و یا با آنها متحول میشویم، ولی با هم ارتباط برقرار نمیکنیم. اگر خیلی تحت فشار قرار بگیریم، نهایت کاری که انجام میدهیم این است که با افرادی که نظراتی مشابه ما داشته باشند پیکی میزنیم. یک روز قبل از اینکه نود ساله بشوم، در حین مراسمی که به میزبانی بِن در گالری تامپلون برگزار میشد، من از حزب کنارهگیری کردم. البته موضوع مهمی هم نبود.»
حجم
۲۱۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۲۱۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه