کتاب تاریخ افشاریه

کتاب تاریخ افشاریه نوشتهٔ قاسم خان جهانشاهلو و حاصل کوشش محسن میرزایی است. انتشارات شیرازه کتاب ما این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب طوایف، خوانین و محال ایل افشار خمسه.

درباره کتاب تاریخ افشاریه

ایل افشار یکی از ایلات مهم ایران است که اگرچه در بسیاری از منابع و مراجع تاریخ معاصر ایران به نقش آن در تحولات محلی و مملکتی، اشاره‌های فراوانی شده، به‌صورت مستقل موضوع تحقیق و پژوهش نبوده است. اثری که اینک تحت‌عنوان «تاریخ افشاریه» ارائه شده است، شرحی است به قلم قاسم خان جهانشاهلو که خودش از بزرگان این ایل و ادیب و سخنور بوده و در مقام نوعی گزارش داخلی از تقسیمات طایفه‌ای، معرفی سران و بزرگان ایل گفته است. کتاب تاریخ افشاریه تاریخ مقطعی از ایران را در بر گرفته است. این کتاب با بخشی به نام «کتاب تاریخ افشاریه جلد دوم» آغاز شده و با «باعث تحریر جلد سوم» و «جلد سوم کتاب انساب» ادامه پیدا کرده است. اثر حاضر از روی متنی برداشت شده است که در دو بخش است. بخش اول، صفحات ۸ تا ۸۲ است که نوعی مناجات است و اهمیت تاریخی ندارد و ازاین‌رو در انتشار این مجموعه از آن صرف‌نظر شده است. بخش دوم یا اصلی کتاب از صفحهٔ ۸۳ آغاز و تا صفحهٔ ۲۷۴ متن دست‌نویس ادامه دارد.

خواندن کتاب تاریخ افشاریه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تاریخ ایران پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تاریخ افشاریه

«غرض از تألیف و تصنیف جلد سوم این کتاب که موسوم است به کتاب انساب آن است "همان گونه" در جلد دوم کتاب نگارش یافت که ایل افشار پانزده طایفه است و در جای خود نام به نام مرقوم گردید. یکی از طوایف پانزده‌گانه طایفهٔ جهانشاهلو است که آن در اول چهار قشلاق بود بعداً هشت شد و چرا هشت قشلاق گردید چگونگی آن در جای خود نگارش یافت لازم تکرار نیست هر که خواهد به جلد دوم رجوع نماید فعلاً یکی خرابه است پس هفت قشلاق است. اهالی این هفت قشلاق در موقع شناسنامه گرفتن همه بلکه بعضی نیز از افشار دور واقع شده فامیل خود را در شناسنامه خود جهانشاهلو ذکر نموده‌اند ولکن اگر پرسش نمایند که وجه تسمیه جهانشاهلو چیست که خود را بدان موسوم نموده‌ای اکثری هیچ نخواهد دانست پس لازم دانستم یک زحمتی را نیز متحمّل باشم ایشان را بیاگاهانم که جهانشاه کیست و چند اولاد داشته و نسب و نژاد آن‌ها به چند واسطه به او منتهی می‌شود و البته بد نیست هر کسی حتی‌المقدور تا آن جا که می‌تواند نژاد خود را بشناسند - اکثری را می‌بینم که اصلاً تات است - تات غیر شاهسون را که رعیت است گویند- و یا از طوایف دیگر است همین در موقع دادن شناسنامه در یکی از این هفت قشلاق ساکن بوده است، فامیل خود را جهانشاهلو گفت در معنا داخل‌النّسب گردیده ولکن آنان که صحیح‌النّسب هستند اقلاً اجداد خود را بشناسند والّا من جهانشاهلو هستم اما نمی‌دانم جهانشاهلو یعنی چه و عکس این نیز هست جهانشاهلو بوده خارج النسب شده نام فامیل دیگر به خود گذاشته»