کتاب عدالت در تاریکی
معرفی کتاب عدالت در تاریکی
کتاب الکترونیکی عدالت در تاریکی نوشتۀ امیررضا احمدیان اصل است و انتشارات نسل روشن آن را منتشر کرده است. کتاب عدالت در تاریکی، داستانی است با مضمون جنایی، روانشناختی، حقوقی، عاشقانه و معمایی.
درباره کتاب عدالت در تاریکی
رمان یکی از راههای انتقال احساسات است. نویسنده برای بیان حقیقت احساسات و عواطفش به زبانی نیاز دارد که او را از سردی مکالمه روزمره دور کند و بتواند با آن خیالش را معنا کند و داستان و رمان همین زبان است. با داستان از زندگی ماشینی و شلوغ روزمره فاصله میگیرید و گمشده وجودتان را پیدا میکنید. این احساس گمشده عشق، دلتنگی، دوری و تنهایی و چیزهای دیگری است که سالها نویسندگان در داستانشان بازگو کردهاند.
داستان معاصر در بند چیزی نیست و زبان انسان معاصر است. انسان معاصری که احساساتش را فراموش کرده است و به زمانی برای استراحت روحش نیاز دارد. نویسنده در این کتاب با احساسات خالصش شما را از زندگی روزمره دور میکند و کمک میکند خودتان را بهتر بشناسید. این کتاب زبانی روان و ساده دارد و آیینهای از طبیعتی است که شاید بشر امروز فرصت نداشته باشد با آن خلوت کند. نویسنده به زبان فارسی مسلط است و از این توانایی برای درک حس مشترک انسانی استفاده کرده است.
داستان جنایی عاشقانه ترکیب عجیبی به نظر میرسد. حلکردن یک پروندۀ قتل در کنار حلکردن پروندۀ احساسات عاشقانه میتوانند به یک اندازه دشوار باشد. حل یک معما و درگیر احساسات شخصیتهای داستان شدن لذت خواندن کتاب را چندبرابر میکند. کتاب عدالت در تاریکی نیز یک رمانی عاشقانه و جنایی است که داستانی گیرا همراه با توصیفهایی جذاب دارد.
خواندن کتاب عدالت در تاریکی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای جنایی عاشقانه مناسب است.
بخشی از کتاب عدالت در تاریکی
«فصل اول – قتل در هتل شاهزاده
_ اداره پلیس بفرمایید؟
_ آقا لطفاً کمک کنید، خودتون رو برسونید.
_ خانم چه اتفاقی افتاده؟! لطفاً آروم باشید.
مأمور پلیس برای ثانیه ای، فقط صداهای نامفهوم هق هق زنی را میشنید. در نهایت زن با صدایی آغشته از ناله و گریه پاسخ داد:
_ همه جا پر از خونِ. یک نفر روی زمین افتاده، فکر کنم مرده، تکون نمیخوره.
_ خانم لطفا آروم باشید، شما مطمئن هستید کشته شده؟ کسی رو دیدید؟ زن بریده بریده، به مأمور پلیس توضیحات مبهمی داد:
_ بله بله، دیدیم. من و همسرم یک آقایی رو دیدیم که همه لباسهاش خونی بود. با عجله با یک زن، اومدن تو آسانسور و فرار کردن…
_ متوجه شدم. ساختمون شما نگهبان یا مأمور حراستی داره؟ حالا زن با جدیت پاسخ داد…»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
نظرات کاربران
روند کتاب سر فصل ها و نوشتاریش خوب بود از جلد اولش هم خیلی بهتر بود و خب خیلی خوب میشه اگه جلد دومش هم نوشته بشه . نهوه قتل ها واقعا جذاب بود و کتاب ارزشِ وقت گزاشتن رو