کتاب کارگردانان
معرفی کتاب کارگردانان
کتاب کارگردانان نوشتهٔ کلمان بورگال و ترجمهٔ معصومه زواریان است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی زندگینامهٔ هنرمندانی همچون «ژاک کوپو، «لویی ژووه»، «شارل دولن»، «گستون بتی»، «ژرژ پیتوف». این اثر از مجموعهٔ «تئاتر امروز جهان» این نشر است.
درباره کتاب کارگردانان
کتاب کارگردانان شامل زندگینامهٔ کارگردانانی همچون «ژاک کوپو، «لویی ژووه»، «شارل دولن»، «گستون بتی» و «ژرژ پیتوف» است. این اثر در هر بخش ابتدا زندگینامهٔ این هنرمندان را شرح میدهد و سپس آثار و سبک آنان را نام برده و بررسی میکند. کلمان بورگال یکی از برجستهترین خبرگان هنر دراماتیک در این اثر، به معرفی وقایع مهم تئاتر میپردازد. این کتاب، ۲۵ سال از پرشورترین و شگفتآورترین سالهای تاریخچهٔ تئاتر را بار دیگر برای خواننده زنده میکند.
خواندن کتاب کارگردانان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دانشجویان تئاتر و ادبیات نمایشی و علاقهمندان به مطالعهٔ زندگینامهٔ هنرمندان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کارگردانان
«چند روز پس از ازدواج، این دو جوان نزد پدر و خواهر ژرژ به سوئیس رفتند. سوئیس پناهگاه غیر متعهدین در دوران جنگ بود... علیرغم آنچه در مورد غرضورزی سوئیسی علیه تئاتر شنیده بود، ژرژ در مدت چند ماه موفق شد هسته تئاتر جدیدی را پایهگذاری و ابتدا در لوزان و سپس در ژنو نمایشنامه عمو وانیا را اجرا کند. به سرعت با استراوینسکی۲۱۱، راموز۲۱۲، اوبرژونوا۲۱۳، آنسرمت۲۱۴ ارتباط برقرار کرد و توسط لیدی پله خانوف۲۱۵، دختر نویسندهٔ انقلاب به خانم شانتر، استاد بیان که همه جا از او تعریف میکرد معرفی شد. سرانجام توسط دالکروز۲۱۶ به مدیر کمدی ژنو معرفی شد و در آنجا هداگابلر۲۱۷ نوشتهٔ ایبسن را بدون دکور اجرا کرد!...
گرتا پروزر یکی از زنان بازیگر در خصوص این نمایشنامه گفته است: «انقلاب، رسوایی، معجزه، هدا دستنوشتهای را در شومینه میسوزاند، شومینهای در کار نیست. اما نوری که گوشههای پرده بازتاب شده بود شعلههایی واقعیتر از شعلههای آتش شومینه به نظر میرسید. او توانست در اجرایش هدایت و کمکمان کند و او را نیز در نقش خودش میدیدم. شخصیت لئوفبورگ که مورد تحسین لونیهپو و بسیار ماجراجو و خودنما است بیان میکند که مورد توجه مردم اسکاندیناو است. پیتوف شخصیتی بسیار پرتنش، بسیار عجیب، به نام لئوفبورگ خلق کرد که بهطور معجزهآسایی هنوز زنده است.»
این نمایشنامه دَه بار که دو برابر اجرای عادی برای آثار خوب در ژنو بود به روی صحنه رفت. اما افسوس که تئاتر سوئیس با این شاهکار نیز تغییر نکرد.
فوریه ۱۹۱۶، در نامهای به ژاک کوپو به علت عدم همکاری در نمایشنامه مخوف برادران کارامازوف عذرخواهی کرد و این کارگردان فرانسوی در موقعیتهای بعدی اعلام همکاری کرد.
ژاک کوپو اولین کسی بود که به نبوغ لودمیلا هنگام تماشای نمایشنامه مرغ نوروزی، در اکتبر ۱۹۱۵، همراه شوهرش و نمایشنامه خرکها (موسوم به باراک کوچک) نوشته الکساندر بلوک پی برد.
لودمیلا فعالیت نمایشی خود را با نمایشگاه خرکها آغاز کرد. این نمایشنامه مارس ۱۹۱۶ در فرانسه اجرا شد، گرچه پیتوف پولی برای پرداخت به فرد یا بات چیزی نداشت، در واقع موفق شد چند بازیگر جذاب همچون نوراسیلور را با اشتیاقی که داشت به کار بگیرد و بهطور موقت در سالن دوستان آموزش مستقر شد. ۵ آوریل ارواح نوشتهٔ ایبسن را در آغاز اجرا کرد و برای اجرا به همراه بازیگران عازم سوئیس شد. باز هم دکور و وسایل صحنه بهجز قابلمههایی بهعنوان پروژکتور وجود نداشت. درآمد چندانی حاصل نمیشد اما گروه به کار خود ادامه میداد.
در آن زمان تماشاگران زیادی حضور داشتند فقط نخبگان نمایشنامهها را دنبال میکردند. گاهی اوقات امید حاکم بود و گاهی اوقات ناامیدی.
برخی روزها تصور میکردند موفق شدهاند، اما فردای آن روز سالن کاملاً خالی بود. بنابراین ژرژ از دانشجویان دعوت کرد از بالکن ارکستر پایین بیایند. از سال ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۸ به هر زحمتی خود را سر پا نگه داشتند یک ماه در تئاتر بزرگ و ماه بعد در کازینوی سن-پیر، سالن دوستان آموزش یا در سالن بخش پلن پله سپری شد. با این وجود از هیچ چیز به منظور حفظ تماشاگر کمیاب، سختگیر و فاسد با سنتهای وحشتناک که در حسرت تئاتر خیابانی ما نبود، کوتاهی نشد.»
حجم
۴۷۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۴۷۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه