کتاب پیرامون فرقه شدگی دین
معرفی کتاب پیرامون فرقه شدگی دین
کتاب الکترونیکی پیرامون فرقه شدگی دین اثری از سیدعباس حسینی قائم مقامی در انتشارات میراث اهل قلم چاپ شده است. این کتاب با تحلیلهای عمیق و دقیق به بررسی تفاوتهای اساسی میان دین الهی و فرقه میپردازد و مفاهیمی همچون منطق درونی و بیرونی را برای تبیین این تفاوتها معرفی میکند.
درباره کتاب پیرامون فرقه شدگی دین
کتاب پیرامون فرقه شدگی دین دربارهٔ تفاوتهای بنیادین میان دین توحیدی و فرقه صحبت میکند. این اثر با بهرهگیری از مفاهیم منطق درونی و بیرونی به تحلیل ساختارهای مختلف دینی و فرقهای میپردازد.
دین الهی همهٔ انسانها را به گفتوگو و شنیدن دعوت میکند و فرض میکند که مخاطب آن، تنها پیروان یک دین یا فرقهٔ خاص نیستند. در مقابل، فرقهها دارای معیارها و هنجارهای خاصی هستند که درک و پذیرش آنها برای کسانی که خارج از فرقه هستند، دشوار و گاهی ناممکن است. در منطق درونی، اعضای فرقه با پذیرش و پایبندی به هنجارها و معیارهای خاص خود، خویش را در باور و رفتار در موقعیتی یگانه و مشترک با یکدیگر میبینند. در حالی که منطق بیرونی، مجموعه هنجارها و معیارهای پذیرفتهشده توسط همهٔ انسانها را مد نظر دارد و فارغ از ارزشهای خودساخته یا خاص، بر مبنای اصول مشترک انسانی استوار است.
دین الهی/ توحیدی، همهٔ انسانها را فارغ از نژاد، رنگ، قومیت و مذهب به گفتوگو و شنیدن دعوت میکند. منطق بیرونی وابسته به عناصر هویتبخش هیچیک از ادیان، فرقهها، ایدئولوژیها، مذاهب، اعتقادات قومی و نژادی و یا هر مکتب فکری و فرهنگی خاص نیست، بلکه بر ارزشهای مشترک انسانی، عقلانیت و قواعد فهم بینالاذهانی استوار است.
کتاب پیرامون فرقه شدگی دین با نگاهی به این تفاوتهای بنیادین، به تحلیل و بررسی دقیق این موضوعات میپردازد. این کتاب به ویژه برای کسانی که مایل به درک عمیقتر از مفهوم دین و فرقه و تفاوتهای آنها هستند، مناسب است.
کتاب پیرامون فرقه شدگی دین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به تمامی افرادی که به مطالعات دینی، الهیات و جامعهشناسی دین علاقهمند هستند، پیشنهاد میشود. پژوهشگران و دانشجویان رشتههای مرتبط نیز میتوانند از تحلیلها و مباحث مطرحشده در این اثر استفاده کنند.
بخشی از کتاب پیرامون فرقه شدگی دین
«جایگاه نشانههای مشترک و معیار در قضاوت
نشانههای غیرمعیار و پدیدارشناختی، نشانههایی برآمده از ظاهرند. وقتی نشانههای پدیداری در کنار نشانههای معیاری قرار بگیرند، تقویتکننده و تأییدکنندهٔ آنها هستند و با آنها معنا و هویت مییابند، ولی بدون آنها و بهتنهایی هرگز کارکرد و ارزشِ داورانه نخواند داشت.
بهطور مثال برای «حمل به صحت عمل» یک نفر، نشانههای پدیداری کفایت میکند؛ یعنی زمانی که نشانههایی از دینداری را در کسی مشاهده میکنیم، نباید دربارهٔ او شک و تردید به خود راه دهیم و باید حمل به صحت کنیم. اما در مقام تعارض برای حکم و قضاوت بین مدعیان باید به نشانههای معیاری متوسل شویم که نشانههای وجودشناختیاند و از ذات یک شیء برآمدهاند. نشانههای معیاری نشانههای حقیقی و مبنا به شمار میروند و با کمک آنها قضاوت میکنیم.
تا اینجا متوجه شدیم که برخی نشانهها بین دین و فرقه مشترکاند و بلکه نشانههای دیگری نیز وجود دارند که بین دین و کفر مشترکاند و در کنار اینها، نشانههایی نیز هستند که بین رویکردها و اندیشههای معنوی مشترکاند که از ظاهر فراتر میروند، چون به باطن و مبادی درونی انسان ارجاع پیدا میکنند، لذا قضاوت را سخت میکنند؛ بنابراین برای داوری باید علاوهبر نشانههای مشترک، نشانههای مبنا را نیز بشناسیم. مسئلهای که ما با آن غریبهایم. مشکل در اینجاست که نشانههای مشترک ممکن است تا حدود زیادی معنوی و فراظاهر باشند. معنویت فصل ممیز نیست؛ بلکه معنویت جنس مشترک بین بسیاری از پدیدههای دینی وغیردینی است. سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است: آیا هر ظهور و رفتار معنوی، نشاندهندهٔ قرب الهی و برآمده از تقرب الی الله است؟ در ادامه خواهیم گفت که هرگز اینگونه نیست؛ حتی زمانی هم که رفتاری معنوی از بزرگان مشاهده میکنیم، صرف صدور یک کرامتگونه نمیتواند مبنای این قضاوت باشد که فرد، تقرب الی الله دارد.»
حجم
۲۶۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۵۸ صفحه
حجم
۲۶۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۵۸ صفحه