کتاب چرخش به سوی موفقیت
معرفی کتاب چرخش به سوی موفقیت
کتاب الکترونیکی چرخش بهسوی موفقیت نوشتۀ ایمی هیلیارد با ترجمۀ غزاله خلیلی و خلیل رضوی در انتشارات کهکشان دانش چاپ شده است. این کتاب دربارهٔ بازآفرینی مسیر زندگی و کسبوکار و اهمیت تغییر نگرش و تنظیم انرژی برای رسیدن به موفقیت است. نویسنده، با بهرهگیری از تجربیات شخصی در کارآفرینی و مدیریت اجرایی، نکاتی را ارائه میدهد که در تصمیمگیریهای مهم و بهبود شرایط زندگی و کسبوکار موثرند.
درباره کتاب چرخش بهسوی موفقیت
کتاب چرخش بهسوی موفقیت بر تجربیات و آموختههای ایمی هیلیارد، یک کارآفرین و مدیر اجرایی آمریکایی، بنا شده است. نویسنده در این اثر، داستانی از زندگی شخصی و کاری خود ارائه میدهد و درسهایی را که از سختیها و ناکامیهایش به دست آورده، با مخاطبان به اشتراک میگذارد. هیلیارد از تصمیمهای دشوار و غیرمنتظرهای که در مواجهه با مشکلات اقتصادی، حرفهای و شخصی گرفته است، میگوید. او توضیح میدهد که چگونه با ورشکستگی، چالشهای خانوادگی، و مشکلات ناشی از رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ کنار آمده است.
کتاب چرخش بهسوی موفقیت از مقدمهای جذاب آغاز میشود که در آن نویسنده تجربه اعلام ورشکستگی در کسبوکار خود را بازگو میکند. این ماجرا و چگونگی تصمیمگیری او برای ادامه کار با وجود شرایط بحرانی، شجاعت و تلاش او را در مواجهه با شکستهای بزرگ زندگی نشان میدهد. ایمی هیلیارد پس از این تجربه تلخ، با تغییرات بنیادینی در نگرش و شیوه زندگی خود مواجه میشود و به این نتیجه میرسد که باید خود را با تحولات تطبیق دهد تا بتواند به موفقیت دست یابد.
او در کتاب، ۱۰ نکته چرخش را معرفی میکند که در ابتدا آنها را در کتاب دیگری با عنوان «به دفتر کارت مراجعه کن» به اشتراک گذاشته بود. این نکات شامل اصولی است که به کارآفرینان و مدیران کمک میکند تا به صورت استراتژیک با چالشهای زندگی و کسبوکار برخورد کنند و راهی برای پیشرفت بیابند. به عنوان مثال، یکی از مهمترین درسهای او، انعطافپذیری و توانایی تغییر مسیر در زمان مواجهه با مشکلات است. هیلیارد تأکید میکند که افراد در هر مرحله از زندگی، از دوران ابتدایی شغل تا بازنشستگی، باید به بازآفرینی خود بپردازند.
کتاب با الهام از تجربیات واقعی نویسنده، روشهایی عملی و کاربردی را برای مدیریت چالشها و فرصتها معرفی میکند. همچنین به اهمیت بهرهگیری از انرژی مثبت و تابآوری در مواجهه با مشکلات مختلف تأکید دارد و باور نویسنده این است که با تغییر رویکرد، حتی در دشوارترین شرایط میتوان به موفقیت دست یافت. این دیدگاهها، او را به شخصیتی امیدوار و مصمم تبدیل کرده که با وجود بحرانهای متعدد، همچنان به رشد و حرکت به سمت جلو ادامه میدهد.
کتاب چرخش بهسوی موفقیت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به کارآفرینان، مدیران اجرایی، و افرادی که به دنبال موفقیت در زندگی شخصی و حرفهای خود هستند و همچنین کسانی که در مواجهه با شکستهای زندگی به دنبال راهکاری عملی برای بازگشت هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب چرخش بهسوی موفقیت
«همانطور که در کتاب «به دفتر کارتان مراجعه کنید» گفتم، طبیعت مثالهای خارقالعادهای از هدفمند زیستن ارائه میدهد. هر چیزی در طبیعت هدفی دارد. پرندگان پرواز میکنند، گلها رشد میکنند و خورشید کاری جز درخشش انجام نمیدهد. آنها هر کاری که برای آن خلق شدهاند را انجام میدهند. وقتی هدفمان را کشف میکنیم، ما هم همینگونه هستیم. من عاشق تعریف هدف هستم؛ هدف، دلیل وجود چیزی یا کسی است. همچنین میتواند نحوه استفاده یا ساخت چیزی باشد که به نتیجه مورد نظر منجر میشود. هنگامی که متوجه استعدادهای خود شوید، میتوانید در مسیری فعالیت کنید که با عزم و اراده در انتخابهای زندگی و در خدمت به دیگران به کار بگیرید. من اعتقاد دارم که خدمت به دیگران تعادل قابل توجهی در زندگیتان ایجاد میکند. پیداکردن هدف و بهکار گرفتن آن در زندگی روزمره برای سلامتیتان مفید است، اضطراب را کاهش میدهد و یک قدرت فردی شگفتانگیز است. وقتی از آن، بهخصوص در موقعیتهای چالشبرانگیز استفاده میکنید، انگیزه را در مواقع نیاز مییابید و میتوانید دیدگاهتان را تقویت کنید، انرژیتان را تغییر دهید و حرکتتان را انجام دهید.
این برای من جالب است که انگیزه دادن به دیگران به این معنی نیست که من همیشه داستانهای موفقیتم یا "دانستن همه چیز" را به اشتراک میگذارم. در سال ۱۹۸۶، زمانی که مدیر یک محصول نسبتاً جدید در ژیلت بودم، وظیفه مدیریت دو برند قدیمی در بخش مراقبتهای شخصی، آدورن و اسپری موی باران سفید را داشتم. فکر کنم متوجه شدند که من نمیتوانم آن برندهای بسیار سودآور را به هم بریزم؛ فقط میتوانم نگهشان دارم، اینطور نیست؟ خب، این طبیعتاً قبل از روزهای فضای مجازی بود و من هفتهای ۱۰ نامه از مشتریانی دریافت میکردم که شامپوی باران سفید قدیمی را که ژیلت در دهههای ۱۹۵۰ و ۶۰ به بازار عرضه کرد، دریافت میکردم. باورم نمیشد. متوجه شدم که اگر آن همه مشتری وقت خود را صرف نوشتن برای درخواست از یک شرکت برای برگرداندن محصولی میکردند، پس بسیاری از مشتریان ممکن بود بخواهند که آن محصول دوباره تولید شود. در دهه ۱۹۷۰، ژیلت یک نسخه جدید و اصلاحشده از شامپوی باران سفید را امتحان کرده بود؛ این شامپو معطر و در رنگهای مختلف بود و خوب عمل نکرد. این مشتریان خواستار برگشت نسخه اصلی و شفاف بودند. پس من باید مدیریتم را متقاعد میکردم تا اجازه دهد این محصول را برگردانم. این یک پروسه بود و باید انجام دادن آن را هدف قرار میدادم.»
حجم
۲۱۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۲۱۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه