کتاب جادوی برج های ابری
معرفی کتاب جادوی برج های ابری
کتاب جادوی برج های ابری نوشتۀ هدر فاوست و ترجمۀ فائزه محمدلو است و انتشارات نگاه آشنا آن را منتشر کرده است. کتاب جادوی برجهای ابری مملو از موجودات جادویی، ماجراهای هیجان انگیز و مفاهیم دوستی و اکتشاف خود است.
درباره کتاب جادوی برج های ابری
آدم مالوگ ۱۲ساله در مدرسه جادویی اینگلنوک زندگی میکند. مدرسه ای که جادوگران هم سن و سالش در آن درس میخوانند تا در آینده تبدیل به شکارچیان هیولای قلمرو ایری شوند. آدم همراه با مادربزرگ و ۳ برادر بزرگتر از خودش، پرستار اژدها و هیولاهای اینگلنوک است. یک سال قبل برادر دوقلوی آدم، وینتر مالوگ به طرز مرموزی ناپدید شد. همه فکر میکنند که او توسط اژدهای هالو، مخوفترین و قدرتمندترین اژدهای ایری، بلعیده شده است، اما آدم که با این فرضیه متقاعد نشده است، تصمیم میگیرد همراه با کای موریگان، جادوگری که طبق پیشگوییها روزی اژدهای هالو را نابود خواهد کرد، به طور مخفیانه به دنبال سرنخی باشد تا برادرش را پیدا کند. در این میان راز سر به مهر اینگلنوک آشکار خواهد شد. رازی که همه چیز را دستخوش تغییر خواهد کرد.
خواندن کتاب جادوی برج های ابری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب مناسب نوجوانان است و گویای داستانیست که در آن وقوع هر رخدادی ممکن است.
بخشی از کتاب جادوی برج های ابری
«اژدها از وضعیت بوتۀ رزها ناراضی بود. هر چه آدِم اصرار کرد، آمفیدزل از جایش تکان نخورد و گفت تا زمانی که تمام شتههای روی ساقههای آویزان را از بین نبرد، قدم از قدم برنخواهد داشت.
رنگ از صورت گِرد جک پرید و مضطرب گفت:«حالا چیکار کنیم؟»
آدِم پایش را روی زمین کوبید و نگاهی به آسمان گرگومیش بالای سرش انداخت. تمام هیولاها باید تا غروب آفتاب در طویلۀ هیولاهای مدرسۀ اینگلنوک حاضر باشند. این یک قانون بود و اگر کسی میفهمید که هوا تاریک شده و هنوز یک اژدها جا مانده،دردسر درست میشد. حالا همۀ اژدهاها به طویله منتقل شده بودند، غیر از آمفیدزل که اخم کرده و رویش را از آنها برگردانده بود.
آمفیدزل هم مانند همۀ اژدهاها عاشق گلها بود. او معمولاً در طول روز زمانش را در انبار عسلش با رسیدگی و تمیزکردن آنها میگذراند....»
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه