کتاب بی ترانگی
معرفی کتاب بی ترانگی
کتاب الکترونیکی بی ترانگی نوشتۀ حامد سعادتی بیشه سری است و انتشارات حامیان آن را منتشر کرده است. کتاب بی ترانگی یک مجموعه شعر سپید است که با زبانی لطیف بیان شده است.
درباره کتاب بی ترانگی
در اعماق وجود هر شاعری زبانی نهفته که با زبان روزمره فاصله دارد. این زبان، زبانی است که با نجواهای درونی و لایههای پنهان ذهن شاعر پیوند خورده و در قالب کلماتی که گاه بهسختی قابل تفسیرند، خود را نمایان میسازند. شاعر در هر بیت و مصرعی که میسراید، دنیایی از معانی را در میان خطوط و فواصل کلمات میپندارد و خواننده را به چالش میکشد تا در میان این پیچ و خمها، معنای واقعی شعر را کشف کنند.
زبان حال شاعر، زبانی است که در آن هر واژه و هر ترکیب دارای وزن و ارزشی است که فراتر از معنای لغوی خود، به دنبال انتقال حسی عمیق و ناب است. این زبان، زبانی است که در آن سکوتها گاهی فریادهایی هستند در جستجوی شنیدهشدن و فریادها زمزمههایی هستند به دنبال فهمیدهشدن.
درک این زبان مستلزم غوطهورشدن در اقیانوسی از احساسات و تجربیات است که شاعر در طول حیات خویش جمعآوری کرده و حالا در قالب شعر به اشتراک میگذارد. این درک، نیازمند توانایی خواندن میان خطوط و شناخت نمادهایی است که شاعر برای بیان دنیای درونی خود به کار میبرد.
شعر برای هر شاعر به روزنهای مانند است که وی از آنجا به دنیا مینگرد و موقعیت اطراف را با تمام گرمی و سردیاش موافق چشماندازش به تصویر میکشد. فردیت ایجاد از همینجا سرچشمه دارد. هر شاعری صاحب روزنۀ خود است و از آن به تماشای دنیا نشسته است و برداشت خویش را طبق توانش روی کاغذ میآورد.
شعر سپید در حقیقت زیرمجموعهای از شعر نو است که در ادبیات فارسی نیما یوشیج آغاز کنندۀ آن بود. اصلیترین تفاوت قالب شعر نیمایی با قالب شعر سپید در این است که شعر نیمایی همچنان دارای وزن عروضی است اگر چه مصراعها کوتاه و بلند شدهاند، اما شعر سپید وزن عروضی ندارد. با این حال شعر سپید دارای موسیقی درونی است و هنگام خواندن آن ریتم و آهنگ خاصی احساس می شود. کتاب بی ترانگی نیز مجموعهای از شعر سپید است که با زبانی دلنشین بیان شده است.
خواندن کتاب بی ترانگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به شعر نوی فارسی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب بی ترانگی
«بین آن ظالم دنیایی و آن ربّ جلی
هرچه عمرم میرفت
باز کمتر دیدم
یک شب از گوشهی تاریک دلم
نوری آمد به سخن
گفت: ای بندهی بیچارهی من
من نه آن شاهم و نه آن آدم
من فقط عطر گل سرخ شب مهتابم
...»
حجم
۵۰۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
حجم
۵۰۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه