کتاب بهترین قصه ها برای خوب ترین بچه ها
معرفی کتاب بهترین قصه ها برای خوب ترین بچه ها
کتاب «بهترین قصه ها برای خوب ترین بچه ها» نوشتۀ سوسن امینی است و انتشارات امینی آن را منتشر کرده است. سوسن امینی در این کتاب خواندنی، مجموعهای از قصههای قدیمی را از متون ارزشمند گذشته جمعآوری و بازنویسی کرده است.
درباره کتاب بهترین قصه ها برای خوب ترین بچه ها
کودکان علاقۀ زیادی به شنیدن قصه دارند. آن ها از طریق قصهگویی، قدرت درک و بیانشان تقویت میشود، خلاقیت در آنها پرورش پیدا میکند، دایرۀ واژگانشان گسترش پیدا کرده و شخصیتهای قصهها بر آنها اثر میگذارد.قصهها همچنین با ایجاد سؤال در ذهن کودکان به صورت غیرمستقیم به آنها آموزش میدهند. کتاب بهترین قصهها برای خوبترین بچهها شامل ۴۳ داستان میشود که از گذشتههای دور و از کتابهای قدیمی به نسلهای آینده منتقل شده است. داستانهای کتاب بهترین قصهها برای خوبترین بچهها از آثار ارزشمندی مانند بوستان، گلستان، مثنوی، شاهنامه، کلیلهودمنه و دیگر متون گذشته گرفته شده و به زبانی ساده، روان و کودکانه برای سنین کودک و نوجوان بازنویسی شده است. اغلب این قصههای قدیمی پندآموز است و کودکان را با متنهای قدیمی، احوالات گذشتگان و تجربیاتشان آشنا کرده و نکات بسیار مهم و عمیقی را منتقل میکند.
عناوین قصههایی که در کتاب بهترین قصهها برای خوبترین بچهها گنجانده شده عبارتاند از: قاضی بیانصاف،شغال درستکار،شغل درباری، ترفند زاغ،درویش معجزهگر، دوستان همدل،مرد بخشندهای که نیازمند بود،موش آیندهنگر، پسری که قلبش شفابخش بود،رنده و پادشاه، سیرت زیبا،دل میمون دوای درد، امیر و بچه آهو، عابدی که عجول بود، معجون جادویی، مار و قورباغه، کنیزک و زرگر، ماجراي دیو و دزد،موشی که گنج داشت، خردمندی به قامت نیست، موشی که آدم شد، دوستی خالهخرسه،شتر بینوا، پیرمرد و شاه ظالم، دزدی به سبک خیاط،خرِ بی دل،جامی پرازآب حیات، مدعی طبابت، سه پند از پرنده، حریص نباش! پادشاه بیخرد، بزغالۀ باهوش، قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید، سخن عجیب، فنِ آخر،هفت خواب،چهار همسفر، سخن تا سخن فرق، بسیار است،درخت گواهی میدهد، عاقبت گرگزاده گرگ شود، قورباغه و راسو،رسم مهمانداری و خرگوش باهوش.
خواندن کتاب بهترین قصه ها برای خوب ترین بچه ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان و نوجوانان و همچنین علاقهمندان به داستانها و حکایتهای قدیمی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بهترین قصه ها برای خوب ترین بچه ها
«در دهکدهای زیبا پیرمردی زندگی میکرد که از راه کشاورزی روزی خود را به دست میآورد. روزی، از مزرعه به خانهاش بازمیگشت که ناگهان تیری از کمان پرتاب شد و بر گوشۀ چشم او نشست. پیرمرد بهمحض اینکه از چشمش خون ریخت، داد و هواری راه انداخت که مردم دور او جمع شدند. وقتی به سمتی که تیر پرتاب شد نگاه کردند، دیدند که داروغه، کمان به دست در آن طرف راه ایستاده است. پیرمرد که میدانست زورش به داروغه نمیرسد، دستمالی روی زخمش گذاشت و بهطرف خانۀ قاضی به راه افتاد. همین که چشمش به قاضی افتاد آه و ناله سر داد و گفت: ای قاضی ببین چه بلایی سرم آمده است. من نزد تو آمدهام تا حق مرا از داروغه بگیری»
حجم
۶۳۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه
حجم
۶۳۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه