کتاب اول، همه قانون ها را بشکنید! (خلاصه کتاب)
معرفی کتاب اول، همه قانون ها را بشکنید! (خلاصه کتاب)
کتاب اول، همه قانون ها را بشکنید! (خلاصه کتاب) نوشتهٔ مارکوس باکینگهام و کورت کافمن و ترجمهٔ گروه مترجمان شنیدار است. شنیدار نگار نوین این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب اول، همه قانون ها را بشکنید! (خلاصه کتاب)
کتاب اول، همه قانون ها را بشکنید! (خلاصه کتاب) درمورد تفاوت رفتاری مدیران موفق و بزرگ جهان با یکدیگر سخن گفته است. این کتاب به شما میگوید که تمایز مدیران موفق جهان با دیگران در چیست، رضایت کارکنان کلید رسیدن به یک کسبوکار موفق است، مدیر تعیینکنندهٔ میزان رضایتمندی کارکنان است، هر شخص اخلاقیات خاص و غیرقابلتغییر خود را دارد که استعداد نامیده میشوند، مدیران ممتاز اشخاص با استعدادهای متناسب را برای هر موقعیت شغلی انتخاب میکنند و... . با خلاصهکتاب مارکوس باکینگهام و کورت کافمن همراه باشید. در این کتاب بهصورت خاص بر روی مفاهیم اساسی رفتار سازمانی کارکنان تمرکز شده است. راهکارهایی کاربردی همچون روش پیداکردن کارمندان مناسب، حفظ رضایت شغلی آنها، چهارچوب اختیارات کارمندان و سیستم نظارت و کنترل کارمندان از جمله مفاهیم بررسیشده در این خلاصهکتاب است.
خواندن کتاب اول، همه قانون ها را بشکنید! (خلاصه کتاب) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ مدیریت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اول، همه قانون ها را بشکنید! (خلاصه کتاب)
«مدیران بزرگ روی کارکنان که سعی در پیشرفت و یادگیری دارند، تمرکز میکنند.
مدیران برجسته، ارتباطات شخصی و هدفمند با کارکنان برای کمک به پیشرفت آنها برقرار میکنند.
آنها بهترین کارکنان خود را شناسایی کرده و تلاش میکنند نهتنها استعدادهای آنها را بلکه تمام جنبههای زندگیشان را درک کنند.
شناختِ دقیق کارکنان امکان انتخاب راههای مناسب برای پیشرفت آنها را مهیا میکند.
یک مدیر میتواند، با دانستن اولویتها و نیازهای کارمندان خود، متناسب با این اولویتها و نیازها، برای کارمندان انگیزه یا پاداش تعیین کند. برای مثال موقعیتی را در نظر بگیرید که از یک استاد دانشگاه برجسته با یک هدیه نقدی قدردانی شود.
طبیعتا این هدیه پاسخی برای نیاز واقعی او که فراتر از نیازهای مادی است، نخواهد بود و شاید بر روی انگیزه فعالیت علمی او در دانشگاه تاثیر منفی داشته باشد.
زمانیکه به بررسی راهکاری جهت بهبود عملکرد کارمندان پرداخته میشود، مدیران موفق بهجای توجه به اشتباهات گذشته و جبران آنها و همچنین وارسی کارکنان متوسط، به کارمندان موفق رجوع میکنند تا خصوصیات بارزی را که باعث موفقیت بیشتر آنها نسبت به همکارانشان شده است، شناسایی کنند.
این موضوع دو دلیل عمده دارد:
۱. یادگیری از اشتباهات میتواند منجر به نتیجهگیریهای اشتباه شود.
برای مثال کشاورزی را در نظر بگیرید که سه سال متوالی یک نوع محصولی را میکارد و در هر سه سال زیان شدیدی میکند. اینکه آن کشاورز صرفا از این تجربه اشتباه، نتیجه بگیرد که کاشت آن محصول سودده نیست و به جای آن باید بر روی محصول دیگری سرمایهگذاری کند، اشتباه خواهد بود.
چرا که ممکن است عوامل دیگری باعث زیان شده باشد و در سال بعد آن عوامل مخرب (مثل واردات زیاد آن محصول به کشور) حذف شوند و اتفاقا کاشت آن محصول منطقی باشد.
۲. رجوع بیش از حد به عملکرد کارکنان متوسط باعث میشود سطح انتظار شما از کارمندان پایین بیاید. این موضوع میتواند به تعیین اهدافی منجر شود که پایینتر از سطح توانمندی کارکنان است.»
حجم
۱۴٫۶ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۷ صفحه
حجم
۱۴٫۶ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۷ صفحه