کتاب دنیای اثر جرمی (جلد اول؛ افشاگری)

کتاب دنیای اثر جرمی (جلد اول؛ افشاگری) نوشتهٔ درو کارپیشین و ترجمهٔ نوش آفرین رجبی است. انتشارات کتابسرای تندیس این رمان را برای نوجوانان منتشر کرده است.

درباره کتاب دنیای اثر جرمی (جلد اول؛ افشاگری)

کتاب دنیای اثر جرمی (جلد اول؛ افشاگری) مربوط به سه‌گانهٔ بازیِ «Mass Effect» است. درو کارپیشین که نویسندهٔ بازی‌های «اثر جرمی» هم بوده، نویسندهٔ این رمان نوجوان است. اتفاقاتی که در این کتاب و سه کتابِ پس از آن رخ می‌دهد، مربوط به دورانِ پیش از بازیِ اول است و برای درک بسیاری از اتفاقات بازی‌ها خواندنِ این کتاب ضروری است. دنیایی که در این کتاب به تصویر کشیده شده، دنیایی علمی - تخیلی، مشابه «جنگ ستارگان»، پیشتازان فضا و مانند این‌ها است. این دنیا شامل نژادهای فضایی، تکنولوژی‌های پیشرفته و داستان‌های مربوط به سیاراتی است که در قرن ۲۲ کشف شده است. انسان‌ها در قرن بیست‌ودوم چیزهای جدیدی کشف می‌کنند و این سرآغازی است بر پیشرفت و رشد آن‌ها در جامعهٔ جهانی. پس از آنکه انسان‌ها با نژادهای فضاییِ بیشتری آشنا می‌شوند و درمی‌یابند که در کهکشان راه شیری تنها نبوده‌اند، مشکلاتی برای آن‌ها پیش می‌آید. گاه بعضی از این نژادها دوست آنان هستند و گاهی دشمن. داستان این تناقضات و دوستی‌ها، در این رمان و سه کتابِ بعد از آن بیان شده است. اگر به این مجموعهٔ بازی علاقه‌مندید، با خواندن این رمان دلیل بسیاری از اتفاقاتی را که در این بازی‌ها رخ می‌دهد متوجه می‌شوید و اگر این بازی‌ها را تجربه نکرده‌اید، می‌توانید با دانستن این اطلاعات، قدم به دنیای بزرگ «اثر جرمی» بگذارید. در این رمان از اصطلاحات، سیارات، منظومه‌ها و مناطقی از فضا نام برده شده که نام لاتین آن‌ها برای علاقه‌مندان در پانویس آورده شده است؛ همچنین تصاویر فضایی‌ها و شخصیت‌هایی که در کتاب توصیف شده است، در صفحات آخر کتاب آمده است.

خواندن کتاب دنیای اثر جرمی (جلد اول؛ افشاگری) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ نوجوانان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دنیای اثر جرمی (جلد اول؛ افشاگری)

«سارن کنار تخت بیمار ایستاد و به زن جوان بتریانی که برای جانش می‌جنگید... اگرچه در حال حاضر نمی‌شد فهمید او به کدام نژاد تعلق دارد. فقط از روی چهار عدد چشمش که تنها جایی از بدنش بود که توسط باند پانسمان نشده بود، می‌شد قضاوت کرد. از سرش تا بالای زانوهایش که پاهایش در آن نقطه قطع شده بود درون باند بود. ده، دوازده تا سیم و لوله از بدنش به دستگاهی که کنارش متصل بود، او را زنده نگه می‌داشت. دستگاهی که علائم حیاتی‌اش را کنترل می‌کرد، مایعات ضروری بدنش را تأمین می‌کرد، جریانی از داروها، آنتی‌بیوتیک‌ها و مدیجل‌ها را فراهم می‌کرد و حتی به جای او نفس می‌کشید.

بتریان‌ها از نظر پزشکی بسیار پیشرفته بودند و تجهیزات درمانی‌شان جزو بهترین‌ها در فضای سیتادل بود. در شرایط عادی، به طور مداوم به او سر می‌زدند، اما غیر از آن دو، اتاق کاملاً خالی بود. سارن پزشکان و پرستارها را وقتی کارشان با او تمام شد، بیرون نگه داشت و در را پشت سرش بست.

پزشکی که مسئول او بود به نشانهٔ اعتراض گفت: «شما نمی‌تونید این کار رو بکنید. اون خیلی ضعیفه. زنده نمی‌مونه.» اما در آخر نه او و نه بقیهٔ کارکنان جرئت نداشتند از دستور یک نماینده سرپیچی کنند.

بتریان‌ها در کل نژادی سخت‌جان بودند. حتی یک کروگان هم نمی‌توانست از حادثه‌ای که برای این بتریان رخ داد جان سالم به در ببرد. پاهای او که قطع شده بودند، آشکارترین آسیبی بودند که به او وارد شده بود، اما سارن می‌دانست که سوختگی‌ها از همه بدتر بودند. زیر باندها، پوست او کاملاً سوخته بود و گوشتش و بافت آسیب‌دیدهٔ زیرینش کاملاً مشخص بودند. آزمایشگاهی که در زیرزمین بود داشت با استفاده از محتوای ژنتیکی خودش برای او پوستی می‌ساخت، اما حداقل یک هفتهٔ دیگر طول می‌کشید تا بازسازی آغاز شود.»