کتاب نوری در خلسه تاریکی روح من

کتاب نوری در خلسه تاریکی روح من نوشتهٔ محمد امین رنجبر است. انتشارات نظری این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی ۱۵ دل‌نوشته است.

درباره کتاب نوری در خلسه تاریکی روح من

کتاب نوری در خلسه تاریکی روح من نوشتهٔ محمد امین رنجبر در ۱۵ فصل نوشته شده است. این کتاب را که یک راوی اول‌شخص دارد، می‌توان در حوزهٔ دل‌نوشته‌ها دسته‌بندی کرد؛ چرا که نویسنده در هر یک از بخش‌ها به موضوعی به‌شکل ساده و سرراست پرداخته و پیرامون آن سخن گفته است؛ برای نمونه در نخستین بخش از کتاب حاضر، نویسنده از وضعیت انسان‌ها و اعتمادهای خدشه‌دارشدهٔ درون می‌گوید یا در بخش پانزدهم با حال‌وهوایی عاشقانه خطاب به فردی یا چیزی سخن می‌گوید که او را زیباترین و قشنگ‌ترین می‌خواند.

گفته می‌شود که دل‌نوشتهٔ ادبی حاصل تک‌گویی‌های ذهن نویسنده است و اغلب از قواعد نثر پیروی می‌کند. این گونهٔ ادبی اگر موزون باشد، حاصل چینش اتفاقی کلمات است. دل‌نوشته اصول و مبانی از پیش تعیین‌شده‌‌ای ندارد و تقریباً می‌توان گفت نویسنده با نوشتن کلماتی برآمده از امیال و آرزوهایش سروکار دارد. از این جهت، کلمات از دل بر‌ می‌آیند و بازتاب احساس صادقانه و اندیشهٔ معمولی نویسنده هستند.

خواندن کتاب نوری در خلسه تاریکی روح من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران دل‌نوشته‌ها یا جستارهای معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نوری در خلسه تاریکی روح من

«تمام اشک‌هایت را درک می‌کنم ک در اوج خوشحالی تو را زمین می‌زنند، مانند درختی جوان در روز آفتابی و زیبا است؛

اما شب که می‌شود طوفانی به راه می‌افتد و شاخه آن را می‌شکند، پس چرا دست از رشد کردن برنمی‌دارد، چون برای او تجربه شد تا در طوفان بعدی قوی و محکم‌تر از گذشته اش باشد.

یا می‌توانم برایت بگویم؛ با اولین درد اشک در چشمانت جمع می‌شود، موهایت را کنار می‌زنی هنگامی‌که سرت رو به پایین می‌رود، پلکت تازیانه‌ای میزند و اشک جاری می‌شود؛ انگار تمام احساساتت در حال ترک تو هستند و می‌گویند: ما ب تو اطمینان خاطر داشتیم تا مارو دست اهلش بدهی ن کسانی که مارو بشکنند و خرد کنند؛ اما وقتی اشک ب زمین می‌رسد جوانه‌ای از قدرت می‌روید، شروع این قدرت لذت‌بخش‌ترین قسمت از زندگی است.

به یاد بسپار که تو قدرت‌های خیلی چیزها را داری و خواهی داشت؛ مانند فصل‌ها باش، با اولین پاییز فرو بریز و با اولین بهاری که در راه است منتظر رشدی دیگر باش؛ قدرت صبر ب این می‌گویند.

هر وقت با تنهایی کنار آمدی، لیاقت و ارزش خود را بیشتر درک می‌کنی. آن زمان است که ادمای بی‌ارزش زندگی‌ات را می‌شناسی و حذف می‌کنی، و به دنبال آدمی که لیاقت و ارزشت را می‌داند می‌گردی.

از آدم‌های الاف دورشو، آن‌ها جز سردرد و فضولی در زندگی‌ات، حتی باعث دور شدن از هدف‌هایت هم می‌شوند.

کنترل حرف‌هایت را داشته باش و در جمع کمتر صحبت کن، پاسخ حرفای بی‌مورد را نده، خیلی وقت‌ها باید سکوتت را حفظ کنی و این را بدانی که سکوت مانند طلا است.»