کتاب داستان های بامزه آلمانی برای کودکان دبستانی
معرفی کتاب داستان های بامزه آلمانی برای کودکان دبستانی
کتاب «داستان های بامزه آلمانی برای کودکان دبستانی» اثری از سجاد رضایی منش است و انتشارات هونر آن را منتشر کرده است. کتاب داستانهای بامزۀ آلمانی برای کودکان دبستانی مجموعهای از داستانهای کوتاه برای کودکان است
درباره کتاب داستان های بامزه آلمانی برای کودکان دبستانی
کتاب داستانهای بامزۀ آلمانی برای کودکان دبستانی مجموعهای از داستانهای کوتاه برای بچهها است که سجاد رضایی منش آنها را گردآوری کرده و از زبان آلمان به فارسی ترجمه شده است. این کتاب شامل ۱۲ داستان میشود و بیشتر این داستانها را تعدادی از استادان دانشگاههای آلمان که در حوزۀ کودک فعالیت میکنند نوشتهاند. نویسندگان این داستانهای کوتاه تلاش کردهاند تا از طریق داستانهای کوتاه ساده مسائل مختلف را به کودکان آموزش دهند و آنها را با مفاهیم جدید و مهم آشنا کنند.
کتاب داستانهای بامزۀ آلمانی برای کودکان دبستانی با داستان پینگو پنگوئن کوچک آغاز میشود. داستان دربارۀ پنگوئن کوچکی است که با پدر و مادرش برای پیکنیک به ساحل میروند. موقع استراحت پدر و مادر پینگو پنگوئن برای بازی کناردریا روی یکتکه یخ مینشیند اما تکه یخ ترک بر میدارد و به دریا میافتد. پینگو که هنوز بچه است و نمیتواند شنا کند فریاد میزند و کمک میخواهد تا اینکه ۲ فوک به او کمک میکنند و او را نجات میدهند. پینگو به ارزش مهربانی، کمککردن و همچنین پیداکردن دوستان جدید پی میبرد.
داستانهای دیگر کتاب داستانهای بامزۀ آلمانی برای کودکان دبستانی هم هرکدام به یک موضوع مهم و جالب اشاره میکنند که برای کودکان مفید است. برای مثال در داستان مو، کفشدوزک کوچک بچهها یاد میگیرند که چطور با تفاوتهایشان کنار بیایند و خودشان را دوست داشته باشند. آنها با یک داستان ساده و کوتاه به این درک میرسند که گاهی تفاوتها آنها را خاص میکند یا خیلیهای دیگر با چنین مسئلهای درگیر هستند.
خواندن کتاب داستانهای بامزۀ آلمانی برای کودکان دبستانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به علاقهمندان به ادبیات کودک و همچنین کودکان دبستانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب داستانهای بامزۀ آلمانی برای کودکان دبستانی
«این بابی است. بابی یک حیوان عروسکی خاص است. بابی قیافهای مابین یک خرگوش و خرس اسباببازی دارد. او یک شکم گرد و قرمز و تنها یک گوش دراز دارد. فقط لورا اجازه دارد او را از تکگوشش بگیرد و او را هرجایی که دلش خواست ببرد. کودکستان، مطب دکتر و حتی توی تختخوابش. بابی اجازه داد همهجا با لورا باشد. بهتازگی لورا به مدرسهرفته و البته بابی هم اجازه دارد با او باشد. هر روز صبح لورا بابی را داخل کیف بزرگ مدرسهاش میگذارد اما داخل کیف خیلی تاریک است و بابی آنجا تنهای تنهاست.»
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۲ صفحه
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۲ صفحه