دانلود و خرید کتاب پاییز زرد سمیه سعیدی
تصویر جلد کتاب پاییز زرد

کتاب پاییز زرد

نویسنده:سمیه سعیدی
انتشارات:نشر تیرگان
امتیاز:
۳.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پاییز زرد

کتاب پاییز زرد رمانی عاشقانه نوشتهٔ سمیه سعیدی است و نشر تیرگان آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب پاییز زرد

کتاب پاییز زرد رمانی عاشقانه است که نویسنده در آن به موشکافی یک مسئلهٔ بزرگ اجتماعی پرداخته است. مسئله‌ای که امروزه، خیلی از خانواده‌ها، خواه ناخواه، با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و آن چیزی نیست جز طلاق.

شخصیت‌های پاییز زرد از دل همین اجتماعی انتخاب شده‌اند که در آن زندگی می‌کنیم. فریبای شانزده‌ساله، دختری دبیرستانی است که ما او را در کوچه پس کوچه‌های همین شهر می‌بینیم. دختری است که راهی مدرسه می‌شود و چشمک‌ها و نامه‌های پسران بین راه، هوش و حواسش را می‌رباید. یکی از این عاشقان پر شور و احساس، احسان است.

احسان، پسر یکی یکدانهٔ حاج حیدر برنج فروش، از کسبه‌های معروف بازار است. هر خواننده‌ای با خواندن پاییز زرد، شور و حال دوران نوجوانی‌اش را به یاد می‌آورد. همهٔ آن احساساتش نهفته، همهٔ آن حرف‌هایی در خلوت با خودش می‌تواند بزند، در این زمان به منصهٔ ظهور می‌رسد، جنگ و جدال‌های یک پسر عاشق با پدری سخت‌گیر به نمایش گذاشته می‌شود و زری، مادر فریبا، از میان همین مردم کوچه و بازار انتخاب شده است.

پاییز زرد تلاش دارد تا دغدغه‌های یک مادر را در برابر عشقی که آوازه‌اش تا هفت کوچه آن سوتر رفته نشان دهد. اما با تمام این ماجراها، فریبا به عشق نمی‌رسد و برای انتقام از احسان، تن به یک زندگی ناخواسته می‌دهد و در اینجاست که فصل اول رمان به پایان می‌رسد. در فصل دوم، روزهای سرد و سخت زندگی فریبا با هاشم شروع می‌شود. نویسنده در این قسمت دست روی صبوری‌ها و بردباری‌های یک زن گذاشته است. زنی که با وجود دلی نخواسته، با دار و ندار شوهر می‌سازد. ولی یک چیز در مخیلهٔ جانش، جا نمی‌گیرد و آن بحث خیانت است. این رمان به تحلیل آثار مخرب این عمل می‌پردازد. اینکه چگونه این رفتار ناپسند می‌تواند ناب‌ترین احساسات را لگدمال کند. اینکه چگونه آدمی از عرش اعلی به خاکدان زمین می‌افتد و به‌راستی که «خیانت لبهٔ براق بیلی است که بر تن نازک گلی فرو می‌آید و گل کمر شکسته دیگر توان قد راست کردن ندارد... .»

فریبا، ماجراهای کمرشکن طلاقش را با ستارهٔ سه ساله‌اش، پشت سر می‌گذارد و با طلاق او فصل دوم رمان پاییز زرد به پایان می‌رسد.

در فصل سوم، فریبا به راستی پاییز زردی است که شاخ و برگ‌هایش را طوفان شایعه‌پراکنی‌های مردم ریخته است. او مانده است و حرف و حدیث‌هایی که در نگاه‌های مردم شعله می‌کشد.

در این فصل، زخم زبان‌های آشنایان، در قالب داستان‌هایی بیان می‌شود.

در لابه‌لای رمان، گریزی به زندگی احسان زده می‌شود. یاد آن عاشقانه‌ها، با حسرتی دل شکن تداعی می‌شود و سرانجام این که آه دختری مظلوم با زندگی بی وفایان چه می‌کند.

خواندن کتاب پاییز زرد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

رمان پاییز زرد رمان همهٔ قشرهای مردم است.

رمانی است که نوجوانان، تجربهٔ اولین عشقشان را در آن می‌یابند. مادران، دغدغه‌های مادرانگی‌شان را به‌وضوح می‌بینند.

زنان، بدزبانی شوهر، صبوری و خودخوری خود را در آیینهٔ سطورش باز می‌یابند.

عروسان، کینه‌توزی مادرشوهران را در آن مجسم می‌کنند و سر آخر این که رمان پاییز زرد به ما می‌آموزد که آدم بی عشق، آفتابی است که روشنایی ندارد.

بخشی از کتاب پاییز زرد

«صبح می‌شود، خورشید در لجه ای از خون شناور است و دامن ارغوانی‌اش را تا انتهای افق می‌گستراند. همه در تلاطمند تا از حنای لاله گون این عروس مهر، خضابی بر چهره مالند.

دماوند با شب کلاه سفیدش، البرز کوه با درختان رشیدش و شقایق‌های دور باغچه با گلبرگ‌های لطیفش، اما چشمان من، از پنجه‌های حنا بسته ی عروس آسمان، هاله‌ای بنفش و کبود هدیه گرفت. پلک‌هایم آنقدر از گریه‌ی شبانه متورم است که بیشتر به بیمار تراخمی شباهت دارد تا چشم. سرم را زیر لحاف می‌کنم تا زمزمه ی صبح را شنوم تا ندانم شب دوشین بر من چه گذشت.

***

فکر امشب، فکر احسان، فکر بوسه‌هایی که قرار است بر تن مارال پیاده شود، فکر به غارت رفتن این عشق، آتش به جانم می‌زند.

***

اشک شوق، نگاه هاشم را تیره کرده است. تمام وجودش گویی در آتش می‌سوزد. لب‌هایش را آرام آرام به سبکی بال پروانه به غنچه‌ی لب‌هایم نزدیک می‌کند. سردی و رطوبت جسمم برایش فرقی ندارد. به عقب نشینی‌هایم وقعی نمی‌گذارد. گریه‌هایم را نمی‌شنود. خسته و بی تاب است. قلبش دیوانه وار بر دیواره‌ی سینه اش کوبیده می‌شود. وقتی لب‌هایم را می‌گیرد سراسر اندامش چون ملخ می‌لرزد. می‌خواهد قلعه را فتح کند. رسیدن به رویایی در پرده‌ی اندیشه‌اش نقش می‌بندد. ناگهان بر قله‌ی آرزو می‌‌پرد. درست مثل شیری که بر گردن غزالی گلاویز می‌شود.

‌***

نفس گرم هاشم، در لاله‌ی گوش زن می‌پیچد. موهای پرچین و بلند مرضیه، پرده‌ای بین لبان او و لبان لرزان هاشم می‌کشد. هاشم لبانش را نزدیک مرضیه می‌برد. مرضیه مثل دختران تازه به بلوغ رسیده، دشت این هوس رنگین را ملنگ و مست می‌پیماید.کرشمه‌اش به گونه‌ایست که می‌تواند همه‌ی مرد‌های عالم را در آغوش بکشد و آن دو در یک لحظه، مثل دو جفت مار کهنه، زیر پنجره‌ی اتاقم در هم می‌پیچند و مرا به نقطه‌ی کوری می‌رسانند که همه‌ی میان برهایش مسدود است.»

آرش
۱۴۰۲/۱۲/۱۲

برای کسانی که با تازگی جدایی را تجربه کرده اند میتواند رمان همزادپندارانه ای باشد. داستان هم سرگرم کننده است و کشش زیادی دارد.

adonis
۱۴۰۲/۱۲/۱۴

بعد خوندن این کتاب هنوز یه شبهایی بهش فکر میکنم... به اتفاقاتی که داخلش افتاد

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۴۶ صفحه

حجم

۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۴۶ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان