کتاب مرد آسمونی
معرفی کتاب مرد آسمونی
کتاب «مرد آسمونی» سرودۀ علیرضا حضرتی است و انتشارات زائر آستانه مقدسه آن را منتشر کرده است. مرد آسمونی، داستانی تاریخی و مذهبی را در قالب شعر برای کودکان روایت میکند.
درباره کتاب مرد آسمونی
تمام کودکان ذاتاً شعر را دوست دارند و از خواندن و شنیدن شعر لذت میبرند، اولین واکنش کودک به شعر شادی و لذت است. ﺷﻌﺮهای ﮐﻮدکانه ﺳﺎده، روان، آﻫﻨﮕﯿﻦ و قابلفهم هستند و ﺑﺪون آﻧﮑﻪ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ آﻣﻮزش دﻫند، داﻧﺶ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و کلامی کودکان را افزایش داده و ذوقشان را ﭘﺮورش میدهند. ﻫﺮﭼﻪ ﻣﺤﺘﻮای ﺷﻌﺮ ﺑﺮای ﮐﻮدکان آﺷﻨﺎﺗﺮ باشد و از زﻧﺪﮔﯽ واﻗﻌﯽ؛ غمها، شادیها، موفقیتها و شکستها بگوید، ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺎ آن ارﺗﺒﺎط ﺑﺮﻗﺮار میکنند. ﺷﻨﯿﺪن ﺷﻌﺮ و خواندن شعر برای کودکان مهارت شنیداری و مهارت تصویرسازی آنها را تقویت میکند و داﯾﺮۀ ﻟﻐﺎتشان را افزایش میدهد. کودکان از طریق شعر، دریافتهای تازهای از جهان به دست میآورند و در شناخت مفاهیم جهان پیرامون مهارت پیدا میکنند. ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻣﺨﺘﻠﻒ در حوزههای ﻋﻠﻮم، رﯾﺎﺿﯿﺎت، داﻧﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و دین ﻧﯿﺰ از اﯾﻦ ﻃﺮﯾﻖ، ﮐﻪ روﺷﯽ ﻏﯿﺮﻣﺴﺘﻘﯿﻢ و ﻣﻨﺎﺳﺐ ﮐﻮدک اﺳﺖ، ﺑﻬﺘﺮ ﺑﻪ او ﻣﻨﺘﻘﻞ میشود. علیرضا حضرتی، در کتاب مرد آسمونی داستانی در قالب شعر برای کودکان سروده است.
انتشارات زائر آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام، فعالیت خود را از سال ۱۳۷۵ شروع کرده است و کتابهای متعددی در موضوعات مختلف از جمله قرآن، مفاتیح، سبک زندگی اسلامی، خانواده، ادبیات و شعر، احکام، اخلاق، هنر و کودک منتشر کرده است. این انتشارات همچنین باتوجهبه اهمیت آموزش معارف اسلامی در دوران کودکی، در انتقال مفاهیم دینی و مذهبی و آشنایی کودکان با امامان معصوم فعالیت میکند و کتابهای بسیاری در حوزۀ شعر و داستان در این حوزه برای کودکان و نوجوانان به چاپ رسانده است. کتاب مرد آسمونی یکی از این کتابهاست، کتابی دلنشین که با زبانی ساده، روان و کودکانه مضامین دینی و مذهبی را به کودکان انتقال میدهد.
خواندن کتاب مرد آسمونی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان علاقهمند به شعر و والدینی که قصد دارند فرزانشان را با زندگی امامان معصوم آشنا کنند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مرد آسمونی
«پر از غم و غصه بود همیشه خونۀ ما
افتاده بود خط اشک به روی گونۀ ما
رنگ و رومون پریده مثل گلهای پرپر
وقتی نگامون میکرد، میکشید آه مادر
چشمای ما پر از اشک، دلای ما پر از خون
نحیف و لاغر بودیم با موهای پریشون
پیرهنمون کهنه بود، لباسمون وصلهدار
انگاری از حال ما، کسی نبود خبردار»
حجم
۳٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲ صفحه
حجم
۳٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲ صفحه