کتاب باران وهم
معرفی کتاب باران وهم
کتاب «باران وهم» نوشتۀ اکرم حسینی نسب است و انتشارات نسل روشن آن را منتشر کرده است. کتاب باران وهم ۱۰ داستان کوتاه زیبا و خواندنی را در برمیگیرد.
درباره کتاب باران وهم
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلنپو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
ترک اولین داستان مجموعۀ باران وهم دربارۀ دختر نوجوانی به نام مینا است. مینا بهعنوان تهتغاری خانواده نهتنها از توجه خاصی در خانواده برخوردار نیست؛ بلکه با او طوری رفتار میشد که گویی فردی اضافی و بهدردنخور است. در خانوادۀ 6 نفرۀ آنها تنها فردی که مینا را دوست داشت و به او محبت میکرد پدرش بود. کم محلیها و رفتار نادرست اعضای خانواده باعث شده بود که مینا به فردی منزوی تبدیل شود که همیشه احساس تنهایی میکند اما یک روز متوجه میشود که غم او در برابر رنجی که شمیم، دوست صمیمیاش می کشید هیچ بود.
اکرم حسینینسب در داستانهای مجموعۀ باران وهم تلاش کرده رنج انسان و تلخیهای زندگی را از طریق داستانهایش نشان دهد. او دغدغههای اجتماعی دارد و در اکثر داستانهایش به موضوعاتی مثل تنهایی، مرگ، ناامیدی، درماندگی انسانها و مشکلات زندگی اشاره میکند. اکرم حسینینسب حقایق تلخ زندگی را در داستانهای پرکشش و جذاب آورده و موضوعات داستانها چنان بدیع و تازه است که باعث میشود مخاطب با آن ارتباط برقرار کند.
اکرم حسینینسب در مقدمۀ کتاب باران وهم نوشته است: «روح نوشتن همان بیان راستیهاست و این صداقت از اندیشههایی نشئت میگیرد که برآمده از عمق وجودمان باشد. این اندیشههای صادقانه، از نوشتن، هنری والا و متعالی میسازد. نوشتن از مرگ و تنهایی حاصل تأمل در زندگی انسانهایی است که تنهایی و مرگ را در جهان زیستهشان به گونههای گوناگون تعبیر میکنند: گاهی منظری زیبا به آن میبخشند و گاهی سیمایی زشت و وهمآلود را به تصویر میکشند. مرگاندیشی و فلسفۀ تنهایی مهمترین دغدغۀ جهان داستاننویسی من در این مجموعه است که از پس واقعیات بیرون میآید و در دنیای نوشتاری من خلق میشود و جریان مییابد.»
باران وهم شامل ۱۰ داستان کوتاه میشود. داستانهای مجموعۀ باران وهم عبارتاند از: «تَرَک»، «رسالت»، «پروندۀ تحصیلی»، «حمیده»، «باران وهم»، «خاتون»، «جای خالی»، «زری دیوانه»، «نامه»، و «جنون».
خواندن کتاب باران وهم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به علاقهمندان به داستانهای کوتاه ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب باران وهم
«این صدا رو شنیدی؟ شبیه صدای شکستن استخوونم بود. قلبم نهها! فقط استخونم. قلبم خیلی وقته ترکخورده. همون موقعی که خانم سلیمی گفت: تو هیچی نمیشی. یادت میاد؟ خانم سلیمی، همونی که فکر میکردم بهترین آدم روی زمینه. یادته چطور با حرفاش لهم کرد؟ فقط بهخاطر نظری که راجع به درس دینی داشتم. آهی کشید و ساکت شد. دستش را به صورت گرد و زیبایش کشید. قطرات عرق روی پیشانی و بالای لبهایش نشسته بود. شمیم از من خوشگلتر بود. چشمهای دشت مشکی داشت که با ابروهای کمانی خوشحالتش تناسب داشت. شبیه عکسهای کارتپستالها بود.»
حجم
۳۳۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۸ صفحه
حجم
۳۳۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۸ صفحه