کتاب نقشه سازان
معرفی کتاب نقشه سازان
کتاب «نقشه سازان» نوشتۀ تامزین مرچنت، ترجمۀ ندا بهرامی نژاد و ویراستۀ سپیده پاشایی است و انتشارات دلتا آن را منتشر کرده است. داستان نقشهسازان دربارۀ تلاشهای یک دختر برای پیداکردن پدرش و نجات سازندگان سلطنتی است.
درباره کتاب نقشه سازان
داستان نقشهسازان دربارۀ دختری است که والدینش را در دریا ازدستداده است. کشتی هر دوی آنها گرفتار طوفان شد و او دیگر آنها را نداشت. پدر کوردلیا کلاهساز ناخدای یک کشتی بود که موقع غرقشدن کشتیاش نقشهای را داخل یک تلسکوپ گذاشته و به یکی از ملوانها داده بود تا به دست دخترش کوردلیا برساند. ملوانی که جک فورتسکیو نام داشت و تنها بازماندۀ کشتی بود. تمام اعضای خانواده به جز کوردلیا فکر میکردند ناخدا هم غرق شده است اما دختر این را باور نمیکرد. نقشهای که به دست دختر رسید فقط زیر نور ستاره دیده میشد همین مسئله کوردلیا را مطمئن میکرد که پدرش زنده است و به کمک او احتیاج دارد. کوردلیا شبها بدون اینکه کسی متوجه بشود از روی نقشه به دنبال مکان موردنظر میگشت اما جستجوهای شبانه گاهی هم دردسرساز میشد. یک شب ملوانی برای دزدیدن نقشه و گردنبند یادگار مادرش به او حمله کرد.
کتاب نقشهسازان یک کتاب فانتزی، تخیلی و ماجراجویانه است که به دلیل قصۀ جذاب و روند تند داستان توجه کودکان و نوجوانان را به خود جلب کرده است. این کتاب ویژگیهای جالب دیگری هم دارد برای مثال پر از اسامی مکانهای واقعی است که به جذابیت این داستان تخیلی افزوده است و همچنین دارای یک واژهنامه است که کلمات جدید جادویی کتاب را توضیح میدهد. این ویژگیها کتاب را به اثری پرطرفدار تبدیل کرده است.
تامزین مرچنت خلاقانه از طریق یک کتاب سرگرمکننده و تخیلی توانسته است به مفاهیم ارزشمندی مثل خانواده، دوستی و انگیزه و اراده بپردازد. شخصیت اصلی داستان یعنی کوردلیا دختر بااراده و قاطعی است که تا شکستدادن ظالمان از پا نمینشیند.
خواندن کتاب نقشه سازان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به علاقهمندان به کتابهای ماجراجویانه و نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نقشه سازان
«وقتی عمه آریادنه گفت سم میتواند با آنها زندگی کند، کوردلیا اولش خوشحال شد ولی گاهی خوابیدن آدمی با این گوشهای تیز درست زیر اتاقش، موی دماغ میشد؛ فرقی نمیکرد کوردلیا چقدر آرام قدم بردارد، سم همیشه متوجه رفت و آمدش میشد. سم قبل از اینکه به عمارت کلاهسازان بیاید توی خیابان زندگی میکرد. بعد از اینکه برادرش را به زندان کشتی فرستادند، مجبور شده بود خرج خودش را دربیاورد. کوردلیا و سم دوستهای صمیمی شده بودند و کوردلیا باکمالمیل همه چیزش را با سم قسمت میکرد. تنها چیزی که هنوز آماده نبود با سم در میان بگذارد، ماجرای جستجوهای شبانهاش کنار تیمز بود...»
حجم
۸٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۸٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود