کتاب دختر خان

کتاب «دختر خان» نوشتۀ دیانا ناصری (مهتاب) است و انتشارات متخصصان آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب دختر خان

داستان دختر خان روایتگر زندگی دختری به نام کیان‌دخت است. ابتدای داستان با روایت کیان‌دخت از زندگی‌اش در زمان حال آغاز می‌شود. راوی طوری زندگی‌اش را توصیف می‌کند که انگار بعد از سال‌ها غم و رنج اکنون زمان خوشبختی‌اش رسیده است. اما خواننده احساس می‌کند که راوی عصبانی است و در لحنش رگه‌هایی از خشم و نفرت نسبت به کسانی که احتمالاً آزارش داده‌اند دیده می‌شود. از لحن کلام و توصیف فضا معلوم است که از پس سال‌ها سکوت، رنج و مظلومیت، زنی جسور و شجاع متولد شده است و حالا می‌خواهد طور دیگری قصۀ زندگی‌اش را روایت کن. گویی راوی می‌خواهد از حالا به بعد خودش اداره‌کنندهٔ زندگی‌اش باشد. این روایت و این شروع خبر از تحول شخصیتی شخصیت اصلی داستان می‌دهد که در طول داستان در او اتفاق می‌افتد.

بخش بعد راوی باز هم کیان‌دخت است اما این بار به گذشته رفته است و از زندگی پر از خوشی و خوشبختی‌اش می‌گوید. دختر یکی‌یک‌دانهٔ خان، مرد ثروتمند و موفق در تجارت فرش ابریشم تبریز و بزرگ‌ترین صادرکنندهٔ ایران که نه از زیبایی ظاهری چیزی کم دارد و نه زیبایی باطن. دختری خوشبخت که ثمرۀ زندگی عاشقانۀ والدینش است. او در این بخش از زندگی شیرین کنار پدر و مادر و سفر رؤیایی‌اش به ایتالیا می‌گوید. نویسنده به توصیف جزئیات با زبانی ساده و روان می‌پردازد که قرار است به پیشبرد داستان در فصل‌های بعدی کمک کند.

فصل بعدی از زبان مادر کیان‌دخت یعنی شاه‌صنم روایت می‌شود که در قالب گفتن خاطرات گذشته‌اش برای اوست. این بار نوبت مادر است که به توصیف تک‌تک جزئیات ازدواجش با خان بپردازد. نویسنده از طریق این بخش می‌خواهد به دو طبقهٔ متفاوت نه از لحاظ اقتصادی بلکه از نظر فرهنگی اشاره کند. از طریق روایت داستان شاه‌صنم، دیانا ناصری هم تقابل دو فرهنگ مذهبی و غیر مذهبی و هم چگونگی کنار آمدن با آن را نشان می‌دهد.

نویسنده در مقدمۀ کتاب دختر خان به واقعی بودن داستان اشاره دارد و معتقد است این کتاب «داستانی پر از اشک‌ها و خنده‌ها، تنهایی‌ها و شلوغی‌ها، هجرت و مرگ است. در طول داستان، لحظه‌ای می‌خندید و لحظه‌ای قطعاً می‌گریید و این جادوی قلم و ذهن و زمان و ساعت‌ها و روزها و ماه‌های زنی است در آستانهٔ فصلی نابسامان، روزگاری تلخ، مادری که هرگز دست از عشق نوشتن نشُست و لحظه‌ای آروم نگرفت»

خواندن کتاب دختر خان را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران داستان و رمان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره دیانا ناصری (مهتاب)

دیانا ناصری (مهتاب) در کرج متولد شد و در حال حاضر 35ساله است. اصالتاً آذری است و نوشتن را از دوران مدرسه و از زمانی که انشا می‌نوشت شروع کرد. او با تشویق اساتیدش شروع به نوشتن داستان، نمایشنامه، شعر و داستان کوتاه کرد و پس از آن رمان‌های عاشقانه و واقعی را به رشتۀ تحریر درآورد. مجموعه اشعارش جام شوکران، مه پاره و اندوه فراغ است. از رمان‌های او می‌توان به «دختر خان»، «شاه صنم» و «شب آشفته» اشاره کرد. این نویسنده عاشق هنر است و آواز و ساز پیانو را در آکادمی استاد پرواز همای می‌آموزد. 

بخشی از کتاب دختر خان

« بالأخره به کشور مورد علاقه و رؤیایی و چکمه‌شکل کیاندخت رسیدند. دختر هوای مدیترانه‌ای و خوش‌عطرو به مشام فرو داد و آهی از سر خوشی بیرون داد. دست شاه‌صنم‌و در دستش فشرد و گفت: خانم‌جان، چه هوایی! دوست دارید شما هم مثل... خانم‌جان که خوشحال از حال خوش دختر و همسرش بود، گفت: هرچه شما دوست دارید، برای من لذت‌بخش است. خان دست به پشت همسر زیبا و خانمش کشید و با اشارهٔ چشم، هرچه عشق داشت، از شرم حضور دخترش با چشمکی به جان زن ریخت و او را از عشق و دوست‌داشتن آگاه کرد. هتل که با ظرافت و سلیقهٔ خاصی انتخاب شده بود، در نزدیکی دریاچهٔ کومو بود و رو به دریاچه با دیدی بی‌نهایت زیبا و نورپردازی به‌یادماندنی. دل تو دلش نبود که از موزهٔ ساحل آمالفی و کانال‌های ونیز دیدن کنه و همه رو به ذهنش بسپاره. خرابه‌های شهر پمپنی که هنری بود و خاص انگار اون‌و صدا می‌کردن.»