کتاب خط قرمزهای ارتباطات
معرفی کتاب خط قرمزهای ارتباطات
کتاب خط قرمزهای ارتباطات نوشتهٔ فرشید نادری نژاد است و انتشارات ایماد آن را منتشر کرده است. این کتاب جلد هفتم از مجموعهٔ مهارتهای ارتباطی به زبان ساده است.
درباره کتاب خط قرمزهای ارتباطات
«خودتان را به لذت پیوند دهید، نه درد.»
NLP نوعی رواندرمانی است که در دهه ۱۹۷۰ آغاز شد. فلسفهٔ اصلی این روش، برخی از افراد که رفتارهای نامناسبی را دارند، خودشان را به درد پیوند زدهاند. در واقع، اگر کسی تنها چند تجربه منفی دیگر با شخصی داشته باشد، فقط دیدن مجدد او حتی از فاصله دور، میتواند باعث ایجاد احساسات بد برایش شود. زنی پس از گذشت سالها بعد از شیمی درمانیاش، زمانی که از کنار بیمارستانی که در آن شیمی درمانی کرده بود رد میشد، حالت تهوع بسیار شدیدی میگرفت. به همین دلیل، زمانی که سر کار میرفت مسیر دیگری را انتخاب کرده بود که ۲۰ دقیقه دیرتر به مقصدش میرسید.
آموزههای NLP میگویند در صورتی که هر زمان خوشحال هستید به بینیتان ضربهای بزنید، تنها ضربه زدن به بینیتان میتواند باعث خلق مجدد آن احساسات لذتبخش شود.
خواندن کتاب خط قرمزهای ارتباطات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر میخواهید در زمینهٔ مهارتهای ارتباطی پیشرفت کنید این کتاب را حتما بخوانید.
بخشی از کتاب خط قرمزهای ارتباطات
«زمانی که پسران و دختران بزرگ در نظر دارند که شخصی در بالای سقف شیشهای به آنها بپیوندد، بسیار دقت میکنند تا ببینند که آیا آن نامزد، به اندازهای که ادعا میکند بزرگ است یا نه. آنها گوشهایی بسیار قوی دارند و میتوانند صدای صاف کردن گلوی یک حلزون را از فاصله یک کیلومتری بشنوند. اگر آنها از شخصی که احتمال دارد گربه بزرگی شود، یک عبارت اشتباه بشنوند، دیگر هیچگاه آن فرد را به بالای سقف شیشهای راه نخواهند داد.
یک بار، در یک مراسم انجمن ناشرین کتابهای صوتی حضور پیدا کرده بودم و از آنجا که نویسندهام، کم ارزشترین فرد حاضر در جمع بودم. اما انگار که شخصی جای صندلیها را عوض کرده بود، چون من در میزی افتاده بودم که ۷ نفر از بزرگان نشر کتابهای صوتی کنارم بودند. آنها داشتند با دقت به حرفهای مردی که به دنبال یک شغل سطح بالا به همراه آنان بود گوش میکردند.
آن مرد محترم، در مورد مدارک تحصیلی و رزومه قطورش صحبت میکرد. و بیشتر از همه، شرایط کنونی و مسئولیتهای خودش را در سطح بالایی توصیف کرد. من نگاهی به سراسر میز انداختم و دیدم که آن فرد، دیگران را تحت تاثیر قرار داده.
یک گربه بزرگ کارت ویزیتش را به او داد و گفت: "فردا با من تماس بگیر، من منتظر تماست هستم."
به محض اینکه این جمله گفته شد گفت: "عالیه، من فردا در ساعت ناهاریم با شما تماس میگیرم." در این لحظه همه بزرگان سر جایشان خشک شدند و با نگاهی که انگار "آن فرد جزیی از تاریخ است." همدیگر را نگاه کردند.
با تنها چند کلمه، آن فرد ثابت کرد که ضعیف و کمارزش است و هیچ گاه حتی به دم در دفتر یک ناشر صوتی موفق هم نمیرسد. او گواهی مرگ زندگی حرفهایش را با گفتن جمله: "عالیه، من فردا در ساعت ناهاریم با شما تماس میگیرم." امضا کرد.
به منظور اینکه بتوانید فورا به پسران و دختران بزرگ متصل شوید، باید طوری به نظر برسید که انگار در یک سطح هستید.
چرا؟
هر کسی که در بالای نردبان موفقیت است، خودش در مورد چیزهای کوچک مثل ناهار تصمیمگیری میکند. هیچ کس به او نمیگوید که چه کاری را میتواند انجام دهد و چه کاری را نمیتواند انجام دهد. حداقل، اینکه او چه زمانی میتواند ناهار بخورد و یا چه زمانی دوباره به دفتر بیاید.»
حجم
۴۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۶ صفحه
حجم
۴۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۶ صفحه