کتاب ایدیوکینسیس
معرفی کتاب ایدیوکینسیس
کتاب ایدیوکینسیس نوشتهٔ آندره برنارد، ولفگانگ اشتاینمولر و اورسولا استریکر، اثری تخصصی درباره بدن انسان، حرکت و همترازی آن است. این کتاب با ترجمه علیرضا کیمنش توسط نشر نیماژ به فارسی منتشر شده است.
درباره کتاب ایدیوکینسیس
این کتاب رویکرد ایدیوکینسیس را که توسط میبل تاد معرفی شده بود، گسترش میدهد. ایدیوکینسیس ترکیبی از ایده (اندیشه) و کینسیس (حرکت) است و به معنای حرکت بدن بر اساس تصورات ذهنی میباشد. این روش از تصورات هدایتشده برای بهبود هماهنگی، تعادل و همترازی بدن استفاده میکند و در حیطههایی مانند رقص، هنرهای نمایشی، توانبخشی و یوگا کاربرد دارد.
موضوعات اصلی که در کتاب ایدیوکینسیس بررسی میشوند عبارتاند از:
تصور و حرکت: این اثر توضیح میدهد چگونه استفاده از تصاویر ذهنی میتواند به بهبود حرکات بدن کمک کند.
همترازی و توازن بدن: کتاب به بررسی اصول مکانیک بدن و روشهایی برای دستیابی به تعادل فیزیکی و همترازی بهینه میپردازد.
رویکرد خلاقانه به تمرینها: با ارائه تمرینها و راهنماییهایی مبتنی بر تکنیک ایدیوکینسیس، این کتاب به خوانندگان کمک میکند تا حرکات روزمره خود را با خلاقیت و اثربخشی بیشتری انجام دهند.
ارتباط ذهن و بدن: نقش ذهن در بهبود عملکرد حرکتی و ارتباط نزدیک آن با سلامت جسمانی و روانی، یکی از محورهای مهم کتاب است.
این کتاب با ترکیب مبانی علمی و تمرینهای عملی، یک منبع ارزشمند برای مربیان حرکتشناسی، فیزیوتراپیستها، رقصندگان و حتی علاقهمندان به درک بهتر بدن خود ارائه میدهد. تصاویر، تمرینها و توضیحات روشن، محتوای کتاب را برای مخاطبان قابل فهمتر و کاربردیتر کرده است.
کتاب ایدیوکینسیس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای افرادی که در حوزههای حرکتشناسی، توانبخشی، یوگا، رقص، و حتی ورزشهای حرفهای فعالیت دارند مناسب است. همچنین، علاقهمندان به شناخت دقیقتر از چگونگی بهبود حرکات بدنی و ارتباط ذهن و بدن نیز میتوانند از این کتاب بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب ایدیوکینسیس
«تاد نه تنها وضعیتش را درست کرد بلکه یاد گرفت دوباره خیلی خوب راه برود. در طول باقی عمر بهخاطر توانایی در بالا و پایین رفتن از پله با متانت خارقالعاده، مورد توجه قرار گرفته بود. وضعیتش که بهبود یافت، تدریس صدا را رها کرد و در بوستن یک استودیو تأسیس کرد. در آنجا به افرادی که مشکلات حرکتی و ساختاری داشتند میآموخت که چگونه شرایط خود را بهبود بخشند. نزدیک به اواخر ۱۹۲۰ او از بوستن به نیویورک رفت تا این سیستم را در کالج استادان دانشگاه کلمبیا تدریس کند. کتاب اول او، بدن متفکر، در سال ۱۹۳۷ چاپ شد، هرچند برخی میگویند ویرایش پیشتر آن در سال ۱۹۳۴ بیرون آمد. قبل از این کتاب، یک جزوهٔ کوتاه، مقالههایی برای ژورنال پزشکی جدید انگلیس و یک برنامهٔ درسی کلی برای دانشآموزانش در دانشگاه کلمبیا نوشته بود. او همچنین کنفرانسهایی در مدرسه نوین (نیواسکول) برای تحقیقات اجتماعی در نیویورک برگزار کرد. تاد در جواب اینکه چرا مدتی طولانی برای چاپ اولین کتابش صبر کرده، پاسخ داد: ازآنجاکه اصل جدیدی را خلق میکردم، به زمان احتیاج داشتم تا پیش از چاپ کتاب، درستی آن را آزمایش کنم. تاد تدریس را در دههٔ ۱۹۵۰ ادامه داد و دومین کتابش را تو پنهان در ۱۹۵۳ چاپ کرد. او در سال ۱۹۵۶ در گذشت.
پیشگام دیگر، دکتر لولو سو اِی گارد در اواخر دهه ۱۹۲۰ یکی از شاگردان تاد در دانشگاه کلمبیا بود. دکتر سو اِی گارد این سیستم را در دانشگاه نیویورک از اواسط دههٔ ۱۹۳۰ تا اواسط دههٔ ۱۹۵۰ که بازنشسته شد تدریس کرد. بعد از ترک دانشگاه نیویورک برای تدریس به مدرسهٔ رقص جولیارد رفت، جایی که تا پایان عمر در آنجا بود. تنها کتاب دکتر سو اِی گارد، ظرفیت حرکتی انسان، کمی بعد از مرگ او، در سال ۱۹۷۴ به چاپ رسید.
سومین پیشگام بزرگ در گسترش ایدیوکینِسیس باربارا کلارک بود. او پرستار بود و در اوایل دههٔ ۱۹۲۰ پیش تاد آمد. کلارک بهخاطر اینکه از بچگی به بیماری فلج اطفال مبتلا بود مشکلات زیادی در راه رفتن داشت. تاد به کلارک کمک کرد آن وضعیت را درست کند و بتواند با مهارت زیاد راه برود. کلارک آنقدر تحتتأثیر کار تاد قرار گرفت که این سیستم را بیشتر مطالعه کرد و یکی از آموزگاران استودیوی تاد شد.
کلارک که در تدریس به کودکان تخصص داشت، در سال ۱۹۴۹ بوستن را ترک کرد و به نیویورک آمد، جایی که بهصورت خصوصی تدریس میکرد. او همچنین دستیار دکتر سو اِی گارد در دانشگاه نیویورک بود. او بهجای نوشتن کتاب راجع به ایدیوکینِسیس، چندین کتاب راهنما نوشت که بعداً دوباره در کتاب میراث حرکتی: زندگی و کارهای باربارا کلارک نوشتهٔ پاملا مَت۴۰ چاپ شدند. کلارک در سال ۱۹۷۲ به اُربانا در ایلی نویز رفت و در نودوپنجسالگی درگذشت.»
حجم
۷۸۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۴۶ صفحه
حجم
۷۸۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۴۶ صفحه