دانلود رایگان کتاب کاندیدای ریاست جمهوری مارک تواین ترجمه غلامرضا آذرهوشنگ
تصویر جلد کتاب کاندیدای ریاست جمهوری

کتاب کاندیدای ریاست جمهوری

معرفی کتاب کاندیدای ریاست جمهوری

«کاندیدای ریاست جمهوری» داستان کوتاهی نوشته مارک تواین(۱۹۱۰-۱۸۳۵)،نویسنده برجسته آمریکایی از مجموعه مطالعه در وقت اضافه است.
معرفی نویسنده
عکس مارک تواین
مارک تواین
آمریکایی | تولد ۱۸۳۵ - درگذشت ۱۹۱۰

ساموئل لنگهورن کلمنس یا در واقع همان مارک تواین معروف، یکی از مشهورترین نویسندگان اخلاق‌گرای آمریکایی است. داستان‌ها و رمان‌های او به دلیل داشتن جزئیات جذاب، طنز گیرا و شخصیت‌های به‌یادماندنی، در سراسر جهان فراگیر شده‌اند. آثار تواین طی سال‌ها تبدیل به برخی از تاثیرگذارترین آثار تاریخ ادبیات کلاسیک آمریکا شده‌اند.

مریم کریم زاده
۱۳۹۹/۰۸/۱۳

این چنین ریس جمهوری میتونه کشورشو آباد کنه...... منتها من عدالت رو به آبادانی ترجیح میدم. . ریس جمهوری که همه چیز و همه کس رو فدای پول و قدرت میکنه,کارخانه سوسیس سازی پیشنهادیش سودمالی داره ولی انسانیت رو میکشه....

هانا F
۱۳۹۷/۰۷/۲۹

حداقل صادق بود . نبود ؟ بهتر از دو رو بودنه . بد بخت خودش به همه اعتراف کرد بهتر از انکار ه

behrouz
۱۳۹۵/۱۱/۲۲

تقدیم به همه سیاستمداران

سعید جان
۱۳۹۷/۱۰/۱۷

خیلی جالب بود... تازه خنده دار هم بود...

AmirHossein[AHS]
۱۳۹۹/۰۴/۱۹

خیلی دردناکه داستان😦😐 متاسفانه خیلی از مسئولان کشورما بسیار شبیه به شخصیت کتاب هستن تا خدمت گذار مردم😑

lover book
۱۳۹۷/۰۷/۲۹

واقعیت 👌👌

baran
۱۳۹۶/۰۹/۲۲

شخصیت داستان خیلی شبیه سیاستمداران امروزه.خیلی حق به جانب .طنزش فوق العاده بود.

Hossein Kia
۱۳۹۹/۰۳/۲۹

شجاعت و رو راستی به هر قیمتی رو داره به خوبی نشون میده

مریم بانو
۱۳۹۷/۰۸/۱۹

فوق العاده بود تونسته بود تا انتهای داستان مخاطب رو بکشونه و بعد هم با یک جمله فوق العاده داستان رو به طرز شگفت آوری تموم کنه واقعا عالی بود😍

;-)
۱۳۹۷/۰۵/۲۱

دوس داشتنی 🙌 این کتاب منو یاد دوتا رئیس جمهور انداخت 😂 وکلی خاطره زنده شد من هم از بچگی شغل مورد علاقم همین بوده 😅

من از ته دل آرزو می‌کردم که کسانی باشند که بتوانند سرزمین مادری مرا را نجات دهند، اما ترجیح می‌دادم که این «کسان» آدم‌های دیگری باشند نه من.
فائزه اسماعیلی
من خودم از همان ابتدا اقرار خواهم کرد که در زمستان ۱۸۵۰، پدر بزرگم را، که مبتلا به رماتیسم بود، در بالای درختی شکار کردم. می‌دانید پدر بزرگ دیگر پیر شده بود و نمی‌توانست از درخت بالا برود، اما من با خشونتی حیوانی، که صفت اصلی من است، او را با همان لباس‌خوابی که به تن داشت به‌زور تفنگ از خانه بیرون انداختم و وادارش کردم که از درخت اَفرا بالا برود و سراسر شب را در آن‌جا بماند. بعد هم پاهایش را به گلوله بستم. راستش همه‌ی این کارها برای آن بود که از شرِّ خروپف‌هایش خلاص شوم. من اگر باز هم پدر بزرگ داشته باشم، با او همین کار را خواهم کرد.
ᶜʳᶻ
دیگر مورد اعتمادتر از من چه کسی را پیدا خواهند کرد؟! انسانی که با اعمالی مطلقاً کثیف آغاز می‌کند و پیشنهاد می‌کند که تا پایان هم یک هیولا باقی بماند.
Autumn
این شایعه حقیقت دارد که من زن‌عموی مرده‌ام را، در زیر درخت تاک، خودم دفن کردم. درخت تاک به کود احتیاج داشت. زن‌عموی من هم لازم بود که به گور سپرده شود و من او را در راه این هدف عالی تقدیم کردم.
ᶜʳᶻ
این شایعه حقیقت دارد که من زن‌عموی مرده‌ام را، در زیر درخت تاک، خودم دفن کردم. درخت تاک به کود احتیاج داشت. زن‌عموی من هم لازم بود که به گور سپرده شود و من او را در راه این هدف عالی تقدیم کردم. آیا برای همین یک کار من واقعاً شایسته‌ی ریاست جمهوری نیستم؟
هانا F
می‌دانید پدر بزرگ دیگر پیر شده بود و نمی‌توانست از درخت بالا برود، اما من با خشونتی حیوانی، که صفت اصلی من است، او را با همان لباس‌خوابی که به تن داشت به‌زور تفنگ از خانه بیرون انداختم و وادارش کردم که از درخت اَفرا بالا برود و سراسر شب را در آن‌جا بماند. بعد هم پاهایش را به گلوله بستم. راستش همه‌ی این کارها برای آن بود که از شرِّ خروپف‌هایش خلاص شوم.
_SOMEONE_
راستش من از آدم‌های فقیر هیچ خوشم نمی‌آید. من به این موضوع اعتقاد دارم که آدم‌های بی‌چیز، باتوجه به وضعیت کنونی‌شان، موجودات بی‌مصرفی هستند. این جور آدم‌ها، به‌صورت قطعه قطعه‌شده و کنسرو شده، شاید به درد چاق‌شدن بومی‌های آدم‌خوار جزایر دورافتاده بخورند. در این صورت، می‌توانند تجارت خارجی ما را با این مناطق رونق ببخشند. در اولین جلسه، من قانونی را در همین باره پیشنهاد خواهم کرد. شعار محوری من این خواهد بود: «کارگران فقیر را خشک کنید و از آن‌ها کالباس بسازید!»
طاغی
شعار محوری من این خواهد بود: «کارگران فقیر را خشک کنید و از آن‌ها کالباس بسازید!»
بلاتریکس لسترنج
این شایعه حقیقت دارد که من زن‌عموی مرده‌ام را، در زیر درخت تاک، خودم دفن کردم. درخت تاک به کود احتیاج داشت. زن‌عموی من هم لازم بود که به گور سپرده شود و من او را در راه این هدف عالی تقدیم کردم. آیا برای همین یک کار من واقعاً شایسته‌ی ریاست جمهوری نیستم؟
Autumn
من خودم را توصیه می‌کنم. دیگر مورد اعتمادتر از من چه کسی را پیدا خواهند کرد؟! انسانی که با اعمالی مطلقاً کثیف آغاز می‌کند و پیشنهاد می‌کند که تا پایان هم یک هیولا باقی بماند.
y_d.h
این شایعه حقیقت دارد که من زن‌عموی مرده‌ام را، در زیر درخت تاک، خودم دفن کردم. درخت تاک به کود احتیاج داشت. زن‌عموی من هم لازم بود که به گور سپرده شود و من او را در راه این هدف عالی تقدیم کردم.
_SOMEONE_
اگر کشورم مرا انتخاب نکند، من قهر نخواهم کرد و به هیچ کشور دیگر هم نخواهم رفت. اما من خودم را توصیه می‌کنم. دیگر مورد اعتمادتر از من چه کسی را پیدا خواهند کرد؟! انسانی که با اعمالی مطلقاً کثیف آغاز می‌کند و پیشنهاد می‌کند که تا پایان هم یک هیولا باقی بماند.
کتابخوان🤓
این شایعه حقیقت دارد که من زن‌عموی مرده‌ام را، در زیر درخت تاک، خودم دفن کردم. درخت تاک به کود احتیاج داشت. زن‌عموی من هم لازم بود که به گور سپرده شود و من او را در راه این هدف عالی تقدیم کردم.
lover book
من خودم از همان ابتدا اقرار خواهم کرد که در زمستان ۱۸۵۰، پدر بزرگم را، که مبتلا به رماتیسم بود، در بالای درختی شکار کردم. می‌دانید پدر بزرگ دیگر پیر شده بود و نمی‌توانست از درخت بالا برود، اما من با خشونتی حیوانی، که صفت اصلی من است، او را با همان لباس‌خوابی که به تن داشت به‌زور تفنگ از خانه بیرون انداختم و وادارش کردم که از درخت اَفرا بالا برود و سراسر شب را در آن‌جا بماند. بعد هم پاهایش را به گلوله بستم. راستش همه‌ی این کارها برای آن بود که از شرِّ خروپف‌هایش خلاص شوم.
هانا F
البته این را هم باید در نظر داشت که من از ته دل آرزو می‌کردم که کسانی باشند که بتوانند سرزمین مادری مرا را نجات دهند، اما ترجیح می‌دادم که این «کسان» آدم‌های دیگری باشند نه من.
Fatemeh Afsharmanesh
راستش من از آدم‌های فقیر هیچ خوشم نمی‌آید. من به این موضوع اعتقاد دارم که آدم‌های بی‌چیز، باتوجه به وضعیت کنونی‌شان، موجودات بی‌مصرفی هستند. این جور آدم‌ها، به‌صورت قطعه قطعه‌شده و کنسرو شده، شاید به درد چاق‌شدن بومی‌های آدم‌خوار جزایر دورافتاده بخورند
کتابخوان🤓
در اولین جلسه، من قانونی را در همین باره پیشنهاد خواهم کرد. شعار محوری من این خواهد بود: «کارگران فقیر را خشک کنید و از آن‌ها کالباس بسازید!
کتابخوان🤓
من ایده‌های مالی درخشانی هم دارم، اما شاید پیش حامیانِ تورم زیاد مهم جلوه نکند و چیزی بر محبوبیّت عمومی من نیفزاید. اما من اصرار دارم که باید به نوعی برتر بود. و این برتری ربطی به داشتن اسکناس و سکه ندارد. اصل پایه‌ای و راهنمای عمل من در زندگی این است: «هر وقت توانستی، بردار!»
طاغی
شعار محوری من این خواهد بود: «کارگران فقیر را خشک کنید و از آن‌ها کالباس بسازید!»
NastaranFadavi84
من اصرار دارم که باید به نوعی برتر بود. و این برتری ربطی به داشتن اسکناس و سکه ندارد. اصل پایه‌ای و راهنمای عمل من در زندگی این است: «هر وقت توانستی، بردار!»
NastaranFadavi84

حجم

۶٫۹ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۲ صفحه

حجم

۶٫۹ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۲ صفحه

قیمت:
رایگان