کتاب نامه های بزوس

کتاب نامه های بزوس گردآوری‌شده و نوشته‌ٔ استیو اندرسون و کارن اندرسون و ترجمهٔ مهدی رفیعی است و نشر هورمزد آن را منتشر کرده است. کسب‌و‌کار شما می‌تواند تبدیل به آمازون بعدی شود، اگر... این کتاب را بخوانید. تصور کنید جف بزوس، مؤسس و مدیرعامل آمازون، مربی کسب‌وکار شما باشد. این کتاب رؤیای شما را به واقعیت مبدل کرده است.

درباره کتاب نامه های بزوس

درطول تاریخ، فقط چندین کتاب توانسته‌اند توجه زیادی را به خود جلب کنند و موجب تغییر واقعی چیزهای ساده، به یک چیز خاص شوند؛ چیزی که رهبران کسب‌وکار به آن واکنش مثبت نشان بدهند و مسیرشان را بر مبنای آن تغییر دهند. جف بزوس قادر است آینده را ببیند و محصولاتش را از روش‌هایی که هرگز تصور نمی‌شود به دست جهانیان برساند. نامه‌های بزوس به رشد همهٔ کسب‌وکارها در سراسر دنیا و به گسترش ایده‌ها و خدماتی که موجب پیشرفتی همچون بزوس شود کمک خواهد کرد. 

اثر پیش‌رو شرح چهارده اصل رشد و ترقی شگفت‌انگیز آمازون از بدو تأسیس تا به امروز است که می‌تواند برای جوانان مستعد به‌مثابه نقشهٔ راهی برای راه‌اندازی استارت‌آپ‌هایشان و برای مدیران شرکت‌های بزرگ حاوی تجارب ارزشمندی پیرامون نحوهٔ برخورد با مشکلات تا ایجاد یک فرهنگ سازمانی ایدئال در شرکت‌هایشان باشد. نگارنده این اصول را با تبیین بسیار موشکافانه به بیان سلیس و استفاده از مثال‌های کاربردی از دل نامه‌های سالانهٔ جف بزوس که مابین سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۸ به سهامداران نوشته شده، استخراج کرده است.

او در این مجال مسیر پیشرفت و شکست‌های آمازون را از ابتدا تا به امروز از دریچهٔ ریسک‌پذیری واکاویده است.

خواندن کتاب نامه های بزوس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران کتاب‌های مدیریت و کسب‌وکار پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نامه های بزوس

«بعد از دو دهه کار تیمی و تجربهٔ انواع ریسک‌ها، به‌لطف خوش‌شانسی‌هایی که در تمام طول این مسیر نصیب ما شد، امروز خوشحالیم و همچنین باور داریم که شرکای زندگی تجاری ما از سه ایده: مارکت‌پلیس، پرایم و وب‌سرویس آمازون تشکیل شده‌اند. هر یک از این خدمات در ابتدا صرفاً قماری بزرگ بود و افراد محافظه‌کار دربارهٔ کارایی این سه پروژه تردید داشتند، اما اکنون به‌وضوح مشخص شده که این ایده‌ها چقدر خاص بوده‌اند. ما از داشتن آن‌ها بسیار خشنودیم. (بزوس، نامهٔ ۲۰۱۴)

پروژهٔ مارکت‌پلیس آمازون در نوامبر ۲۰۰۰ راه‌اندازی و با رشدی بی‌سابقه همراه شد. پس از شکست در اجرای پروژهٔ فروش شرکت‌های شخص ثالث از طریق زی‌شاپ، چه چیزی موجب شد مارکت‌پلیس آمازون تا این اندازه موفق شود؟ (موفقیت مارکت‌پلیس به شکلی است که از سه درصد فروش در ۱۹۹۹ به ۵۸ درصد در ۲۰۱۸ رسید.)

علی‌رغم پروژهٔ زی‌شاپ که برای هر فروشنده لیست جدید و مجزایی در وب‌سایت آمازون وجود داشت، بزرگ‌ترین تفاوت مارکت‌پلیس این بود که محصولات فروشندگان شخص ثالث نیز درست مشابه محصولات خود آمازون در لیست یکسانی برای مشتریان به نمایش گذاشته می‌شد. این تغییر ساده موجب شد شرکت‌های شخص ثالث معاملات منعطف‌تری را تجربه کنند. دیگر نیاز نبود مشتریان به قسمت‌های دیگر وب‌سایت آمازون بروند و قیمت‌های مختلف یک محصول مشابه را با یکدیگر مقایسه کنند.

در مارکت‌پلیس آمازون مشتریان حق انتخاب داشتند؛ آن‌ها می‌توانستند کالای انتخابی‌شان را مستقیماً از آمازون بخرند یا این‌که سفارش محصول را به فروشندگان شخص ثالث بدهند. درصورتی‌که فروشندهٔ شخص ثالث قیمت پایین‌تری داشتند یا کالای مورد نظر در آمازون موجود نبود، شانس آمازون برای فروش از دست می‌رفت. مارکت‌پلیس دسترسی فروشندگان دیگر به مشتریان میلیونی فروشگاه آمازون را امکان‌پذیر می‌کرد.

با طراحی زیرکانه، آمازون از فروشندگان شخص ثالث حق کمیسیون کمی (حتی درصورتی‌که آن‌ها رقابت فروش با آمازون را از دست داده باشد) دریافت می‌کرد. فروشندگان از این‌که هزینهٔ کمیسیون را در قبال استفاده از بستر وب‌سایت آمازون می‌پرداختند راضی بودند و آمازون نیز از دریافت این مبالغ خوشحال بود.

امروزه مارکت‌پلیس آمازون هزاران فروشندهٔ شخصی و مشاغل بزرگ دارد که محصولاتشان را در آمازون می‌فروشند.

اما این بدان‌معنا نیست که هر فروشنده‌ای بتواند هر کالایی را در آمازون بفروشد.»