دانلود و خرید کتاب شهامت ورزی در محیط کار کارین هرت ترجمه فرخ بافنده
تصویر جلد کتاب شهامت ورزی در محیط کار

کتاب شهامت ورزی در محیط کار

معرفی کتاب شهامت ورزی در محیط کار

کتاب شهامت ورزی در محیط کار نوشتهٔ کارین هرت و دیوید دای و ترجمهٔ فرخ بافنده است و انتشارات اژدهای طلایی آن را منتشر کرده است. راه‌های بیان نظر، انتقاد و پیشنهاد بدون ترس در این کتاب آمده است.

درباره کتاب شهامت ورزی در محیط کار

این ذات انسان است: ما نمی‌خواهیم کفر کسی را درآوریم. نمی‌خواهیم پیام‌آور خبرهای بد باشیم. نمی‌خواهیم بابت اطلاع‌رسانی درمورد وجود مشکلی گوشمالی شویم. نقد‌کردن عملی گستاخانه به نظرمان می‌آید. گمان می‌کنیم کسی از ایده‌های ناپخته استقبالی نمی‌کند و کمک خواستن آدم را کوچک می‌کند. این وضعیت نوع‌آوری و حل مشکل را در محیط کار سرکوب می‌کند و مانع ارائه خدمات عالی به مشتریانتان و در نهایت شکست کسب‌و‌کار می‌شود. جالب اینجاست که بیشتر اوقات، رهبران معتقدند محیط مناسبی را فراهم آورده‌اند که کارکنان را به بیان بی‌پرده نظراتشان تشویق می‌کند؛ بنابراین تعجب می‌کنند وقتی می‌فهمند آنها مهر سکوت بر لب زده‌اند. راه خروج از این بن‌بست، حاکم کردن «فرهنگ شهامت‌ورزی» در محیط کار است تا افراد بتوانند بدون واهمه نظراتشان را بگویند، از روند‌های نامطلوب انتقاد کنند و پیشنهادهای مفید را برای بهتر کردن شرایط ارائه دهند. این کتاب راهنمای خلق چنین فرهنگی است.

نویسندگان کتاب شهامت ورزی در محیط کار معتقدند آنچه خیلی وقت‌ها باعث فروپاشی و از بین رفتن شرکت‌ها یا مجموعه‌ها می‌شود، مشکلات کوچک و احمقانه‌ای است که دیده شده اما به‌زبان نیامده است. به همین دلیل نویسندگان در این اثر می‌خواهند به شکل‌گیری فرهنگی در محیط‌های کاری امروزی کمک کنند که فضای پذیرا و بازی نسبت به انتقاد و نظرات کارمندان داشته باشد. فرهنگی که در آن هر کارمندی در هر سطحی از شرکت یا سازمان مدام می‌پرسد چطور می‌توان کاری را بهتر انجام داد و رهبران هم شهامت دیدن ناکارآمدی را دارند و به شنیدن دلایل این ناکارآمدی از سوی دیگران اهمیت می‌دهند.

خواندن کتاب شهامت ورزی در محیط کار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند در محیط شغلی خود راحت‌تر کار کنند و کمتر به مشکل بخورند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شهامت ورزی در محیط کار

««چرا من تنها کسی هستم که این مسائل را می‌بیند؟ مدیرانم چه مشکلی دارند؟ چرا نمی‌توانند این مورد را ببینند و برطرفش کنند؟»

«ما روش‌های خیلی زیادی داریم که کارکنان با استفاده از آن‌ها می‌توانند ایده‌هایشان را ارائه کنند، پس چرا افراد بیشتری از آن‌ها استفاده نمی‌کنند؟»

«مدیران زیردست من همیشه در حال حرف‌زدن با کارکنان و توضیح‌دادن به آن‌ها هستند، ولی چرا تمام آنچه که نصیبمان می‌شود، مُشتی خیط‌کاری ست؟»

آیا تابه‌حال در موقعیتی قرار گرفته‌اید که این پرسش‌ها به ذهنتان خطور کند؟ حین راه‌رفتن، روش ایده‌آل فوق‌العاده‌ای را کشف می‌کنید - که همه می‌توانند از آن سود ببرند- ولی هیچ‌کس چیزی درموردش نمی‌داند، نه حتی آن آدم‌هایی که دو سه متر آن‌طرف‌تر از جایی هستند که پیدایش کرده‌اید. یا یک مشکل فاحش را کشف می‌کنید که ظاهراً سال‌هاست وجود داشته ولی هیچ‌کس به خودش زحمت نداده آن را به شما بگوید. یا به‌روزترین سیستم پیشنهادی را دارید که بی‌استفاده مانده‌است. ما همیشه این چالش‌ها را از زبان رهبرانی که با آن‌ها کار می‌کنیم می‌شنویم.

می‌دانید کجای این ماجرا واقعاً جالب است؟ اینکه وقتی با کارکنان خط مقدم در همین سازمان‌ها و شرکت‌ها حرف می‌زنی، اغلب جملاتی مثل این می‌شنوی:

«تنها راه برای برطرف‌کردن نیاز مشتری استفاده از این شیوه است. من سال‌هاست که این روش را به کار می‌بندم و برای همین است که مشتریانم مرا دوست دارند. البته روش استاندارد شرکتم نیست، بنابراین سرم را پایین می‌اندازم و کار خودم را می‌کنم و دعا می‌کنم رئیسم متوجهش نشود.»

«آن‌ها به زبان می‌گویند که ایده‌های ما را می‌خواهند، ولی در عمل هیچ چیزی هرگز تغییر نمی‌کند. برای همین من تصمیم گرفتم که دیگر مزاحمشان نشوم.»

«هروقت که مسئول کله‌گنده‌ای از ادارهٔ مرکزی برای برگزاری یک گروه تمرکز می‌آید، رئیسم به ما هشدار می‌دهد که فقط درمورد چیزهای خوب حرف بزنیم تا فکر نکند داریم شِکوه و شکایت می‌کنیم.»

و ما با تعجب از خودمان می‌پرسیم: «مطمئن‌اید همهٔ شما برای یک شرکت کار می‌کنید؟» کارکنان ایده دارند. رهبران می‌خواهند آن ایده‌ها را بشنوند، ولی یک جایی همه به بن‌بست می‌خورند!

این بن‌بستْ نوع‌آوری و حل مشکل را سرکوب می‌کند و مانع از ارائهٔ نتایج موفقیت‌آمیز به مشتریانتان می‌شود. موفقیت شما به این بستگی دارد که بتوانید به‌سرعت بهترین ایده‌ها را از همهٔ بخش‌های شرکت یا سازمانتان یکی کنید؛ به فهمیدن این مسئله بستگی دارد که چه‌چیزی کارآمد نیست و چطور می‌شود آن را بهتر کرد. ولی چه می‌شود اگر هرگز نشنوید که چه‌چیزی عالی کار می‌کند و چه‌چیزی ناکارآمد است؟

در بسیاری از شرکت‌ها، رهبران ارشدی که از گرفتن تصمیم‌های بزرگ در رابطه با ادامه دادن - یا ندادن- می‌ترسند نیستند که پیشرفت را خفه می‌کنند. عامل اصلی عدم پیشرفت، تأثیر فزایندهٔ هزاران فرصت کوچکی است که از دست می‌روند چون افراد زمانی که چیزی احمقانه دیده‌اند بی‌پرده درموردش اظهارنظر نکرده‌اند، یا ایده‌شان را از ترس اینکه مبادا استقبال خوبی از آن نشود در میان نگذاشته‌اند. روش‌های ایده‌آل، هنوز به‌زبان‌نیامده و مطرح‌نشده، از دست می‌روند. چرا؟

چون افراد بیشتر وقت‌ها بابت زدنِ حرف اشتباه تودهنی می‌خورند و برای گفتن حرف درست پاداش نمی‌بینند؛ بنابراین لب باز نمی‌کنند. این مسئله می‌تواند عواقب وخیمی به دنبال داشته باشد: مشتریان می‌روند، مشکلات مثل سر هیدرا چند برابر می‌شوند و کارکنان مأیوس می‌شوند. حقیقتِ مصیبت‌بار این است که،‌ اکثر اوقات، رهبران معتقدند محیطِ بازی را فراهم آورده‌اند که کارکنان را به بیانِ صریح نظرشان تشویق می‌کند و ازاین‌رو تعجب می‌کنند وقتی که می‌فهمند کارکنان حرفشان را می‌خورند. خیلی از اوقات، هم کارکنان و هم رهبران احساس می‌کنند که هیچ‌کس اهمیتی به بهترکردن امور نمی‌دهد.» 

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۵۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۰ صفحه

حجم

۸۵۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۰ صفحه

قیمت:
۶۱,۰۰۰
تومان