کتاب جنون گل لاله
معرفی کتاب جنون گل لاله
کتاب جنون گل لاله نوشتۀ عسل اسکندری است. این رمان را انتشارات اودیسه منتشر کرده است.
درباره کتاب جنون گل لاله
کتاب جنون گل لاله درمورد تاریخچه و چگونگی پررونقشدن گل لاله در قالب داستان است. گل لاله در قرن ۱۶ میلادی از امپراطوری عثمانی به اروپا و شهر وین انتقال یافت و بهسرعت در اروپا از جمله در هلند منتشر شد و بهعلت سازگاری آن با آبوهوای هلند، کشتش رواج پیدا کرد. این گل بهعلت زیبایی منحصربهفردش محبوبیت پیدا کرد. این کشور در آن زمان بالاترین درآمد سرانۀ جهانی را داشت که بهلطف تجارت بینالمللیِ روبهرشد و عملیات گستردهاش، این رونق اقتصادی به بسیاری از مردم کمک کرد تا به ثروت و رفاه برسند. این بهنوبۀ خود، بازار کالاهای تجملی را به حرکت درآورد. در این زمینه، یکی از موردعلاقهترین اقلام گل لاله بود؛ بهویژه آنهایی که دارای جهش بودند تا حتی از گلهای معمولی خیرهکنندهتر شوند. این گلهای منحصربهفرد بسیار متفاوت با سایر گزینههای موجود بودند؛ بنابراین همه میخواستند بهدلیل رنگها و الگوهای غیرعادی، آنها را به رخ بکشند. در گرماگرم این رشد اقتصادی و ثروت کلانِ بهدستآمده توسط تاجرهای هلندی، گل لاله بهعنوان یک کالای تجملی و اشرافی موردتوجه قرار گرفت و بازاری از انواع ارقام گلهای لاله به راه افتاد. در زمستان سال ۱۶۳۷ میلادی بود که یکشبه همهچیز از هم پاشید. قیمتها آنچنان افزایش یافته بود که دیگر عملاً خریدارها پای معامله و به حراجیها نرفتند. تجارت پیاز لاله از بین رفت و پیاز لاله که تا دیروز به قیمتهای سرسامآور معامله میشد، به کالایی بیارزش تبدیل شد. این اتفاق باعث ورشکستگی بسیاری شد که قیمتهای گزافی بابت پیازها پرداخته بودند و یکشبه همهٔ هستونیست خود را از دست دادند. بازار لاله در عرض یک شب سقوط کرد. حراجی آن که از فوریهٔ ۱۶۳۷ در هارلم آغاز شده بود، ناگهان خالی شد. سوداگران دیگر توان خرید ارزانترین لالهها یعنی لالههای تکرنگ را هم نداشتند و تقاضاها یکشبه افت کرد. برخی دلیل این تغییر ناگهانی در بازار را شیوع طاعون میدانستند، اما دلیل اصلی واقعاً روشن نشد.
خواندن کتاب جنون گل لاله را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به رمانهای ایرانی از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب جنون گل لاله
«از صدای خواننده آهنگ موردعلاقهام روی فرمان ماشین ضرب گرفتم، شوروشوق مثالزدنیام، اهل کوچه را هم خبردار کرده بود، حق داشتم، امروز روز من بود، روز مصاحبه کاری مهتاب مشکات، با من بهعنوان رئیس شرکت صادرات زعفران برازنده، باید هم همینطور با ذوق فراوان آغاز شود. جدا از اینکه بماند چند بار اتوبان تکراری را رد کردم، بههرحال رسیدم، نگاهی به آینه ماشین انداختم، همه چی عالی بود برای امروز، محمد کارش را فوقالعاده انجام داده بود! دست آینه درد نکنه که مهر تایید بر سرتاپای من زد. روی صندلی اتاقم نشستم، چند صفحه از کتاب گتسبی بزرگ را خواندم تا زمان لعنتی زودتر بگذرد. ساعت دقیق ۹ شد، صدای قدمهای موزونش به گوشم خورد، خودم زودتر پیشقدم شدم، تکست فرستادم برای منشی، حدسم درست بود، از خانم منشی خواستم تا مهتاب را به سمت اتاقم هدایتم کند.
نفس عمیقی کشیدم، در زد و وارد اتاق شد.
- سلام، روز بخیر، مهتاب مشکات هستم.
- سلام، روز شما هم بخیر، برازنده هستم، پیمان برازنده، خوشوقتم، خیلی خوش آمدید!
روی صندلی روبه روی من نشست.
- ممنونم! چقدر چهره شما برای من آشناست! و همینطور تن صداتون! و چقدر دکوراسیون شرکت خلاقانه و زیباست، با ظرافت و دقت تمام به همه چیز اهمیت داده شده، فوقالعاده است اینجا همه چیز!
- نظر لطف شماست، نمی دونم شاید جایی از این شهر من و تصادفاً دیدین؟ و یا تبلیغ بازرگانی زعفران و سخنرانی من و شنیدین؟ مثلاً تو رادیو یا تلویزیون؟ راستش من خیلی سر از کار شریکم در نمیارم، آقای مهندس یگانه کل این مجموعه رو طراحی کردن.
- نمی دونم شاید! بههرحال، انرژی و حال و هوای اینجا بسیار عالیه، از طرف من به جناب مهندس تبریک بگین.
- سلامت باشین ممنون، حالا کم، کم با همه بچههای شرکت، آشنا میشین، کامران سفر کاری براش پیش اومد، هفته دیگه میرسه و در خدمتش هستیم، چی میل دارین؟ چای قهوه آبمیوه؟»
حجم
۸۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۸۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود و مثل بقیه آثار دیگر نویسنده بسیار متفاوت و دلنشین بود و توصیه میکنم حتما بخوانید.
بنظرم کتاب خاص و متفاوتی هست و دوستش داشتم . به شما هم توصیه میکنم آن را بخوانید .
داستانشو دوس داشتم