کتاب من چیزهایی می بینم که دیگران نمی بینند
معرفی کتاب من چیزهایی می بینم که دیگران نمی بینند
کتاب من چیزهایی می بینم که دیگران نمی بینند نوشتهٔ فرشته میرزایی است و نشر کتاب کوچه آن را منتشر کرده است. همسر نگار از دنیا میرود. اما به نظر نمیرسد که این مرگ عادی باشد. پس او با پیگیری نشانهها خود را به مرزنآباد میرساند تا از یک دعانویس کمک بگیرد.
درباره کتاب من چیزهایی می بینم که دیگران نمی بینند
فرشته میرزایی بیش از دو سال وقت گذاشته است تا رمان «من چیزهایی میبینم که دیگران نمیبینند» را بنویسد. رمانی که نتیجهاش برگزیده شدن در دومین دورهٔ جایزهٔ ادبی کوچه بود.
ماجرای رمان قصهٔ زنی است که بعد از دعوایی که با شوهرش دارد، دیگر نه با خود او که با جنازهاش مواجه میشود. بعد از خاکسپاری، نگار دستش را روی خاک میکشد و حس میکند چیزی انگشتانش را به داخل خاک میکشد. حلقهاش در خاک جا میماند.
با همین نشانههاست که نگار به مرگ همسرش مشکوک میشود و شخصیت جدیدی به نام «آقا» در رمان حضور مییابد و مسیر پرفراز و نشیب زندگی نگار آغاز میشود.
خواندن کتاب من چیزهایی می بینم که دیگران نمی بینند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای معمایی و ماجراجویانه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب من چیزهایی می بینم که دیگران نمی بینند
«دخمهای کوچک و تاریک بود که صندلیهای اتاق انتظار را هم نداشت، با همان موکت طوسی چرک. روی دیوارها هم خبری از آیات قرآن نبود، خالی خالی. به نظر میرسید پشت پرده سرتاسری روبهرویم، پنجرهای باشد. همان جا نزدیک در ایستادم. چشمم به در بود تا آقا وارد شود. صدایی از پشت پرده آمد: «آقا کرم، در رو باز بذار و برو» و مرد که اسمش کرم بود، اتاق را ترک کرد. من ماندم و صدای پشت پرده!»
حجم
۵۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۵۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه