دانلود و خرید کتاب رقصی چنین در میانه آتش جواد افهمی
تصویر جلد کتاب رقصی چنین در میانه آتش

کتاب رقصی چنین در میانه آتش

نویسنده:جواد افهمی
ویراستار:مرضیه رافع
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب رقصی چنین در میانه آتش

کتاب رقصی چنین در میانه آتش نوشتۀ جواد افهمی و ویراستهٔ مرضیه رافع است که موسسه شهید حسن باقری آن را به چاپ رسانده است. این کتاب در قالب داستان، به شرح زندگی شهید «محمد اثری‌نژاد» می‌پردازد.

درباره کتاب رقصی چنین در میانه آتش

هر جنگی روزی به ‌پایان می‌رسد؛ روزی که آتش توپخانه‌ها رو به سردی می‌گراید، صلح‌نامه‌ای منعقد می‌شود و سربازان به خانه‌ها برمی‌گردند. زمان می‌گذرد و از جنگ‌ها جز آمار و ارقام و شرح فتوحات حرف بسیاری به میان نمی‌آید و قصه‌ها و روایت‌های زیادی ناگفته می‌ماند؛ روایت‌هایی از آنان که رفتند برای آن‌ها که مانده‌اند و خاطرهٔ روشنی از آن روزها ندارند. این‌جا است که اهمیت تولید محتوا و به‌ویژه تألیف کتاب در حوزهٔ خاطرات و زندگی‌نامه‌ها به‌منظور آشنایی هرچه بیشتر نسل جوان و یادآوری روزهای صبر و ایثار و حماسه دوچندان خواهد شد؛ زیرا فرصتی می‌شود برای رویارویی با حقیقتی بی‌تکلف از زندگی مردم عادی و نیروهای داوطلب حاضر در جبهه‌ها و نیز امکانی برای شنیدن روایت‌های غیررسمی و خودمانی‌تر که از زاویهٔ نگاه متفاوتی به مقولهٔ جنگ و دفاع می‌پردازند. کتاب رقصی چنین در میانه آتش حاوی زندگی‌نامهٔ داستانی شهید «محمد اثری‌نژاد» به قلم جواد افهمی است که کوشیده در ۴۰ فصل و از نگاه دوستان، هم‌رزمان، خانواده و نزدیکان شهید، گوشه‌هایی از زندگی و روش‌ و منش او را به خواننده بنمایاند. شهید محمد اثری‌نژاد در ۲۴ شهریور ۱۳۳۵ در روستای حسین‌آباد کامفیروز در مرودشت در استان فارس متولد شد. او از دوران نوجوانی برای کمک به معیشت خانواده کار می‌کرد و جزو اولین کسانی بود که به سپاه پاسداران پیوست و با شروع جنگ خودش را به جبهه‌ها رساند. او سرانجام در ۱۲ اسفند سال ۶۴ و طی عملیات والفجر‌ ۸ در منطقهٔ فاو به شهادت رسید.

خواندن کتاب رقصی چنین در میانه آتش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به مطالعهٔ خاطرات و زندگی‌نامه‌ها به‌ویژه زندگی‌نامهٔ شهدا از خواندن این کتاب سود خواهند برد.

بخشی از کتاب رقصی چنین در میانه آتش

«فاطمه ساکت است و همین سکوت مرا می‌ترساند. انگار در هضم و حلاجی اتفاقی که برایش افتاده است تأخیر فاز دارد. انگار باید زمان بگذرد تا بفهمد چه بر سرش آمده است. خبر شهادت محمد را از زبان حاجیه‌خانم، مادر شهید حاج‌بابایی می‌شنود.

ـ فاطمه‌جان این خواهرها از معراج شهدا اومدن. اومدن بگن محمدت شهید شده. قرص باش عزیزم. محکم باش! از خدا بخواه بهت صبر بده!

خودش همه‌چیز را حدس زده استِ قبل از اینکه کسی از حاضران کلامی به زبان بیاورد. کمتر از این هم انتظاری نمی‌رود. همسر یک نظامی، یک فرماندهٔ ارشد مقیم جبهه‌های جنگ، در این نیمه‌شب سرد زمستانی میزبان چه کس یا کسانی می‌تواند باشد که حامل خبری جز این باشند؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۹۸ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۹۸ صفحه

قیمت:
۳۱,۵۰۰
تومان