کتاب بیلیارد در ساعت ۹:۳۰

کتاب بیلیارد در ساعت ۹:۳۰ نوشتهٔ هاینریش بل و ترجمهٔ همدم اکبرزاده و ویراستهٔ حمیدرضا مروتی است و انتشارات رادمهر آن را منتشر کرده است. بیلیارد در ساعت ۹:۳۰ داستان سه نسل از خانوادهٔ قدیمی و معمار فهمل و برخوردشان با رژیم نازی است. معماری و تخریب و نوسازی صومعه‌ای در این کتابْ از موضوعیت خاصی برخوردار است.

درباره کتاب بیلیارد در ساعت ۹:۳۰

داستان کتاب بیلیارد در ساعت ۹:۳۰ در روز ۶ سپتامبر ۱۹۵۸ اتفاق می‌افتد، اما از طریق برگشت‌به‌گذشته و بازگویی خاطرات شخصیت‌ها، به روزهای قبل نیز پرداخته می‌شود. مخالفت آشکار هاینریش بل با فاشیسم و جنگ، موضوع اصلی این داستان است. رابرت فهمل، شخصیت نخست داستان، قربانی نازیسم و فاشیسم است و بعد از جنگ جهانی دوم درگیر اتفاقاتی تلخ می‌شود. فهمل برخلاف داشتن عقاید ضد نازی، پس از اینکه پایش به جنگ جهانی دوم و فرماندهی نیروهای آلمانی در حال عقب‌نشینی باز می‌شود، تلاش می‌کند زندگی عادی خود را در پایان جنگ از نو بسازد. او به برنامه‌ای سخت و دقیق می‌پیوندد که شامل برنامهٔ روزانهٔ بازی بیلیارد در ساعت نه و نیم می‌شود. وقتی این برنامهٔ روزانه توسط دوست قدیمی او به هم می‌ریزد، فهمل مجبور می‌شود با رویدادهای ناگزیری مواجه شود. 

خواندن کتاب بیلیارد در ساعت ۹:۳۰ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره هاینریش بل

هاینریش بل در سال ۱۹۱۷ به دنیا آمد و در ۱۹۸۵ از دنیا رفت. بیش‌تر کتاب‌های این نویسندهٔ آلمانی برندهٔ نوبل دررابطه‌با جنگ جهانی است. او در ۲۰سالگی پس از اخذ دیپلم در یک کتاب‌فروشی مشغول به کار شد، اما سال بعد هم‌زمان با آغاز جنگ جهانی دوم، به خدمت سربازی فراخوانده شد و تا ۱۹۴۵ را در جبهه‌های جنگ بود. با اینکه خانواده‌اش با نازی‌ها و حزب ناسیونال سوسیالیسم مخالف بودند، او در ابتدا با آن‌ها همدلی داشت. نامه‌هایی که بل از جبههٔ جنگ به دوست‌دختر و همسر آینده‌اش، «آنه ماری»، می‌نوشت به‌خوبی این مدعا را اثبات می‌کند، اما پس از زخمی‌شدن در جبههٔ شرق، دیدگاهش تغییر کرد و به عمق فاجعهٔ جنگ و جنایت رژیم نازی پی برد.

هاینریش بل در ۱۹۴۷ اولین داستان‌های خود را منتشر کرد و با چاپ «قطار به موقع رسید»، در ۱۹۴۹ مشهور شد. بل در ۱۹۵۱ با برنده‌شدن در جایزهٔ ادبی گروه ۴۷ برای داستان «گوسفند سیاه» موفق به دریافت اولین جایزهٔ ادبی خود شد. در ۱۹۷۱ ریاست انجمن قلم آلمان را بر عهده گرفت و تا ۱۹۷۴ ریاست انجمن بین‌المللی قلم را پذیرفت. او در ۱۹۷۲ به‌عنوان دومین آلمانی، پس از «توماس مان»، جایزهٔ ادبی نوبل را از آن خود کرد. هاینریش بُل عاشق مردمان ساده و بی‌غل‌وغش است و قهرمانان داستان‌های او درماندگان و شکست‌خوردگانند، اما بُل آن‌ها را شکست‌خورده نمی‌داند.

از جمله مهم‌ترین آثار هاینریش بل می‌توان به این موارد اشاره کرد: «قطار به موقع رسید»، «بیلیارد در ساعت نه‌ونیم»، «عقاید یک دلقک»، «سیمای زنی در میان جمع»، «آبروی ازدست‌رفتهٔ کاترینا بلوم»، «شبکه امنیتی» و «از وقتی که جنگ درگرفت تا وقتی که جنگ تمام شد».

بخشی از کتاب بیلیارد در ساعت ۹:۳۰

«امروز اولین باری بود که فِهمِل با او برخورد تندی داشت؛ اگر بخواهم دقیق بگویم، تقریباً کارشان به دعوا کشید. ساعت حدوداً یازده و سی دقیقه بود که با او تماس گرفت و لحن صدایش خبر از اتفاق ناخوشایندی می‌داد. این ارتعاشات برایش نامأنوس و هراس‌انگیز بود، فقط به این خاطر که کلمات درست ادا می‌شد. کُل آن ادب و نزاکت در این صدا تا حد فرمول کاهش پیدا کرده بود، درست مانند این که فهمل به جای آب به او H۲O تعارف کرده باشد.

فهمل گفت:«لطفاً از داخل کشوی میزتان آن کارت کوچک قرمز رنگ را که چهار سال قبل به شما داده بودم بردارید.»

خانم منشی با دستِ راستش کشوی میز را باز کرد، یک شکلات تخته‌ای، لتهٔ قدیمی و مایع مخصوص جلا دادن را عقب زد و کارت قرمز را درآورد.

_ «بی‌زحمت چیزی که روی کارت نوشته شده را برایم بخوانید.»

و او با صدایی متزلزل شروع به خواندن کرد:«من در همه زمان برای مادرم، پدرم، دخترم، پسرم و آقای شِرِلّا در دسترس هستم، نه هیچ‌کس دیگری.»

-«قسمت آخر را لطفاً تکرار کنید!»

و او دوباره گفت:«نه برای هیچ‌کس دیگری!»

-«در ضمن؛ شما از کجا خبر داشتید که شماره تلفنی که داده‌ام به هتل پرنس هاینریش تعلق دارد؟»

خانم منشی هیچ حرفی نمی‌زد.

-«تکرار می‌کنم که شما موظفید دستورات من را اجرا کنید، حتی اگر به چهار سال قبل مربوط باشد!»

باز هم چیزی نگفت.

-«بی‌شعور!»

صدای آشفته‌ای را شنید که زیرلبی با خود حرف می‌زند، بعد صدایی که تاکسی می‌خواست و بعد هم تماس قطع شد. تلفن را سر جای خودش گذاشت، کارت کوچک را در کشوی میز گذاشت و نفس راحتی کشید. این بحث و خشونتی که پس از چهارسال برای اولین بار اتفاق افتاده بود، برایش به نوازش می‌ماند.»