دانلود و خرید کتاب شهر دروغ‌گویان لیان تنر ترجمه پیمان اسماعیلیان

معرفی کتاب شهر دروغ‌گویان

«شهر دروغ‌گویان» جلد دوم از سه‌گانه‌ی نگهبانان نوشته لیان تَنِر(-۱۹۵۱)، نویسنده استرالیایی است. مجموعه نگهبانان یک رمان نوجوانان است و فضایی تخیلی و ماجراجویانه دارد. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: گلدی چنان یخ کرده بود که همه‌ی اندام‌هایش کرخت شده بودند و تاب حرکت کردن نداشت. ته کمان بانی زیر دنده‌اش فرو می‌رفت و هوای پرنمک دریا پلک‌هایش را به هم چسبانده بود. تصور می‌کرد کمی خوابیده باشد، ولی مطمئن نبود. شب گذشته او و توداسپیت توانسته بودند جای امنی برای پنهان شدن پیدا کنند: یک قایق نجات زیر برزنتی ضد آب که وسط کشتی صیادی قرار داشت. از لبه‌های برزنت، درخششی از نور به چشم می‌خورد. صبح شده بود. گلدی لبان خشکش را با زبان تر کرد. تا الآن دیگر مامان و بابایش بیدار شده و جایش را خالی یافته بودند. با این فکر قلبش به درد آمد. بدون او چه می‌کردند؟ اگر غیبتش موجب بدتر شدن کابوس‌های پدر می‌شد، چه؟ اگر سرفه‌های مادر تبدیل به تب می‌شد، چه؟ کنار دستش توداسپیت لبه‌ی برزنت را به قدری کنار زد که بتواند بیرون را نگاه کند. گلدی هم به زور خودش را جا داد و بیرون را نگاه کرد، ‌با این امید که کمی حواسش پرت شود. تمام عرشه پر از تور و بشکه و طناب و کودی از شناورهای شیشه‌ای بود که مثل حبابی عظیم و سبزرنگ به نظر می‌رسید. در محل پاشنه‌ی کشتی، همان مرد ریزجثه‌تر دیشبی، زیر کابین عرشه‌ی جلوباز ایستاده بود. پاهایش را بسته بود و تیرکی عمودی و ضخیم را در دست می‌فشرد که با حرکت‌های دریا پس و پیش می‌رفت. بارانیِ ضد آبش هم در باد تکان می‌خورد.
کاژه
۱۳۹۵/۱۲/۲۷

فوق العاده بود

کاربر ۲۳۳۶۴۱۵
۱۳۹۹/۰۹/۲۷

ابن کتاب واقعا از همه نظر بی نظیر و هیجان انگیز بود

roza
۱۴۰۲/۰۹/۰۲

فوق العاده زیبا بود.

Astronaut
۱۴۰۰/۰۵/۱۷

فوق‌العاده و هیجان انگیز...! بی شک و تردید بخونیدش .!

درست مثل آن که بانی دوستش باشد نه بچه‌ای که دزدیده بودندش، با خوشحالی گفت: «ببین؛ این پلاک اسم قلابی است. وقتی توی لنگرگاه جوئل بودیم، اسممان بِلَک باب بود، ولی الآن دیگر پیگلت شده‌ایم. می‌بینی چه باهوشیم؟ چه کسی ممکن است دنبال پیگلت خوشگل قدیمی بگردد؟ هیچ‌کس، هیچ‌کس!
ویران شده
(به رغم آن هیکل درشت نوعی حالت کودکانه و مشتاق داشت که آدم بدش نمی‌آمد.) می‌خواهی تا کسی ما را ندیده، اسم کشتی را عوض کنم؟» - آره، عوضش کن. شناور روی امواج بالا و پایین می‌رفت و سینه‌ی امواج را می‌شکافت. همان‌طور که کورد با تیرک سکان کلنجار می‌رفت، آستینش بالا رفت و گلدی پانسمانی خونین را روی ساعدش دید.
ویران شده

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۹۵ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۹۵ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان