کتاب بی باک
معرفی کتاب بی باک
کتاب بی باک نوشتهٔ پیتر دیاماندیس و استیون کاتلر و ترجمهٔ فاطمه صادقی است و انتشارات راوشید آن را منتشر کرده است. با خواندن این کتاب یاد میگیریم چطور بهترین باشیم، ثروتمند شویم و دنیا را تحت تاثیر قرار دهیم؟
درباره کتاب بی باک
کتاب بی باک راهنمایی جنجالی و کاربردی برای چگونگی بهرهبرداری از فناوریهای با رشد نمایی، اندیشیدن دربارهٔ ناممکنها و ابزارهای با قدرت جمعی فراهم میآورد.
بیباک به سه بخش تقسیم شده است. بخش یکم برروی فناوریهای با رشد نمایی تمرکز میکند که این روزها دارند غوغایی در فهرست ۵۰۰ شرکت برتر نشریهٔ فورچن به پا میکنند.
همچنین کارآفرینان خودانگیخته را توانمند میکنند تا تندتر از گذشته از جملهٔ «فکر بکری دارم» برسند به «مدیر یک شرکت غولپیکر بینالمللی هستم».
نویسندههای کتاب آقای دیاماندیس و کاتلر در اینجا بینشهای استثنایی در مورد قدرت چاپ سهبعدی، هوش مصنوعی، علوم رباتیک، شبکهها و حسگرها، و زیستشناسی برمبنای مواد ترکیبی ارائه میدهند.
بخش دوم به اندرزهایی از سوی چندین میلیاردر از جمله لری پیج، ریچارد برانسون، ایلان ماسک و جف بیزوس میپردازد و رازهای کسبوکار آنها را آشکار میکند.
سرانجام، بیباک با نگاهی به بهترین اقدامهای مورد نیاز برای گسترش شبکههای درآمدزایی در اجتماعهای بهشدت پیوسته امروزی در دنیای دیجیتال به پایان میرسد.
نویسندگان در اینجا آموزش میدهند که چطور باید رقابتها را طراحی و راهاندازی کرد، کارزارهای تأمین مالی جمعی ایجاد کرد تا به چند ده میلیارد دلار سرمایهٔ اجتماعی دست یافت.
و در انتها بتوان جوامعی از کارکنان مسلح به فناوریهای نوین ساخت تا به کارآفرینان امروزی در تحقق بیباکانهترین رویاهای بشر یاری برسانند.
بیباک در واقع نقشهای رویاپردازانه برای کسانی است که به دگرگونی جهان باور دارند. این کتاب توصیههای ارزشمندی درباره روشهای گردهمآوری شرکای تجاری و فناوریها برای آن مقصود پیشنهاد میدهد.
بیباک میتواند ابزاری اساسی برای هر کارآفرین پرشوری باشد که میخواهد در بازارهای امروزی باقی بماند.
خواندن کتاب بی باک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران کتابهای کسبوکار و موفقیت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بی باک
«سال ۱۸۷۸ بود. جورج ایستمن کارمند جوانِ بیستوچهار سالهای در بانک روچستر بود که به تعطیلات نیاز داشت. او تصمیم گرفت که به سانتو دومینگو در جمهوری دامینیکن برود. ایستمن به پیشنهاد یکی از همکارانش، تمام تجهیزات عکاسی مورد نیاز برای ثبت سفرش را خرید. تجهیزات زیاد بودند: دوربینی به بزرگی روتوایلر، دوربین عظیم سه پایه، کوزه آب، صفحه نگهدارنده سنگین، خود صفحهها، مخازن شیشهای، مجموعهای از مواد شیمیایی و البته، چادری بزرگ. این مورد آخر، یک محل تاریک ایجاد میکند تا امولوسیون روی صفحهها قبل از نوردهی پخش شود و همچنین مکانی تاریک برای ظاهرکردن عکسها است. اما ایستمن هرگز به آن تعطیلات نرفت.
در عوض، به شیمی علاقهمند شد. در آن زمان عکاسی هنری بود که با «آب» سروکار داشت، اما ایستمن در آرزوی فرآیندی بود که به سادگی جابهجا شود، از همین رو دربارهٔ امولوسیونهای ژلاتینی تحقیق کرد که پس از خشکشدن همچنان به نور حساس میماندند. ایستمن شبها در آشپزخانهٔ مادرش با قطعات مختلف خود آزمایش میکرد. کمتر از دو سال طول کشید تا او فرمول صفحهٔ خشک و دستگاه سازندهٔ آن را اختراع کند. سپس شرکت صفحه خشک ایستمن متولد شد.
اصلاحات بیشتری انجام شد. در سال ۱۸۸۴، ایستمن فیلم رول را اختراع کرد. چهار سال بعد او دوربینی اختراع کرد که میتوانست از آن رول استفاده کند. در سال ۱۸۸۸، دوربین به صورت تجاری در دسترس همگان قرار گرفت و بعداً با شعار «شما دکمه را فشار دهید، بقیه کار را به ما بسپارید» محصولشان را تبلیغ کردند. شرکت صفحه خشک ایستمن به شرکت ایستمن تبدیل شد، اما این نام به اندازهٔ کافی جذاب نبود. ایستمن چیزی دلچسبتر میخواست، چیزی که مردم به خاطر بسپارند و دربارهاش حرف بزنند. یکی از حروف محبوبش ک بود. در سال ۱۸۹۲ شرکت کداک ایستمن متولد شد.
اگر در سالهای اول تأسیس شرکت، از جورج ایستمن درباره نحوهٔ کسبوکار کداک میپرسیدید، او میگفت که این شرکت چیزی بین مرکز عرضه مواد شیمیایی و تامینکننده کالای خشک است (اگر صفحههای خشک را بتوان کالای خشک در نظر گرفت). اما کداک به سرعت تغییر کرد. ایستمن گفت: «این ایده به تدریج به ذهنم خطور کرد که کاری که ما انجام میدهیم صرفاً ساختن صفحههای خشک نیست، بلکه شروع کردهایم تا عکاسی را به امری روزمره تبدیل کنیم». ایستمن بعدها این جمله را جور دیگری بیان کرد، او میخواست عکاسی به اندازهٔ مداد در دسترس باشد.
سپس برای صد سال آینده، ایستمن کداک دقیقاً همین کار را انجام داد.»
حجم
۵۹۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۵۹۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه