دانلود و خرید کتاب شبگرد زیبا کوثر نجفی
تصویر جلد کتاب شبگرد زیبا

کتاب شبگرد زیبا

نویسنده:کوثر نجفی
انتشارات:انتشارات رزا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شبگرد زیبا

کتاب شبگرد زیبا نوشتهٔ کوثر نجفی است. انتشارات رزا این داستان را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب شبگرد زیبا

کتاب شبگرد زیبا داستانی است که یک راوی اول‌شخص آن را روایت می‌کند. در ابتدای این داستان می‌خوانیم که راوی از وقت خوابش می‌گوید؛ وقتی که گذشته است. او شب خوبی را سپری نکرده و معتقد است که به دام افتاده است.

خواندن کتاب شبگرد زیبا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شبگرد زیبا

«به قیافهٔ بامزه‌اش خندیدم و کاغذکادو را با نظم از هم باز کردم. یک جعبهٔ یاسی‌رنگ بود و یک کاغذ به رنگ بنفش که نوشته‌ای رویش بود. کاغذ را برداشتم. نوشته به این شرح بود:

هدیه‌ای برای دلربا

یک آن شوکه شدم. همین جمله کافی بود تا متوجه شوم کادو از طرف چه کسی است. درب جعبه را باز کردم. یک جعبهٔ مخملی به رنگ یاقوتی و یک ادکلن گران‌قیمت. درب جعبهٔ مخملی را باز کردم. دست‌بند طلا با نگین‌های قرمز بود. داخل جعبه یک نامهٔ دیگر هم بود که نوشته بود:

(سلام دلربا. حقیقتاً از چشم‌درچشم‌شدن با تو شرم داشتم؛ اما دل‌تنگی امانم را بریده بود. شب‌ها خواب به چشمانم نمی‌آمد. دیشب با تو تماسی گرفتم، اما جوابی ندادی. تصمیم گرفتم از طریق پست برایت هدیه‌ای بفرستم.

حال فهمیده‌ام هیچ دختری به اندازهٔ تو نمی‌تواند به کسی متعهد بماند. پشیمانم. عذر مرا بپذیر).

قهقه‌ای سر دادم. آن‌قدر خندیدم که ماهک نگرانم شد و مرا در آغوش گرفت و گریه کرد و گفت:

چه شده؟ درون نامه چه‌چیزی بود؟

در چشمان ماهک نگاهی انداختم و گفتم:

او باز برگشته و پشیمان است.

و لبخند تلخی زدم.

به‌سمت اتاق رفتم و ماهک نیز همراهم آمد. به شماره‌ای که دیشب تماس گرفته بود، زنگ زدم.

با اولین بوق جواب داد:

سلام، ماهگل ...

- سلام.

+ دل‌تن ...

نگذاشتم حرفش را کامل کند و با آرامش گفتم:

- وقت برای احوال‌پرسی ندارم. پستچی بسته‌ات را به دستم رساند، نامه‌ات را نیز خواندم. باید بگویم اوایل که مرا ترک کردی و از خاک قلبت مرا راندی، از عشقم برای هرکه تعریف کردم، حسادت کرد که ای کاش جایگاه تو را داشت. گاهی خیلی دیر می‌شود. آن زمان دل‌تنگی‌ها مدام سراغم می‌آمدند. با خود می‌گفتم کاش الان برگردد؛ اما اگر فاصله بیش از این‌ها شود می‌ترسم. می‌ترسیدم روزی پشیمان شوی و برگردی، اما دیر شده باشد. الان خیلی دیر شده است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹ صفحه

حجم

۴۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹ صفحه

قیمت:
۱۹,۶۰۰
تومان